راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

گفتگو با پروفسور «جفری ساکس»

هژمونی امریکا

بقای جهان را

به خطر انداخته

روزنامه یونگه ولت آلمان

ترجمه ـ عسگر داوودی

  

«بشریت به جهانی چند قطبی نیاز دارد»، بروکسل به طور کامل به «پیاده نظام نومحافظه کاران ایالات متحده» تبدیل شده است، «تحریم های یکجانبه امریکا طبق قوانین بین المللی غیرقانونی است»، «همه پرسی در کریمه و سرزمین های مورد مناقشه روس نشین در اوکراین تحت نظارت سازمان ملل متحد برگزار شود». ایالات متحده بارها «در باره وقایع میدان سال 2014 کیف دروغ گفته است».

 

یونگه ولت: پروفسور «جفری ساکس»، متولد 5 نوامبر 1945 در دیترویت، یکی از معروفترین اقتصاددانان در ایالات متحده و نویسنده چندین کتاب پرفروش بین المللی است. او اکنون مدیر مرکز توسعه پایدار دانشگاه کلمبیا در نیویورک است. او همچنین رئیس شبکه «راه حل های توسعه پایدار سازمان ملل متحد و مشاور دبیرکل سازمان ملل متحد» است. پیش از این، او همچنین به عنوان مشاور دبیران کل سابق سازمان ملل متحد کار کرده است. پروفسور ساکس دکترای خود را از دانشگاه هاروارد دریافت کرده است و تا سال 2002 در این دانشگاه  تدریس می کرد. در دهه های 1980 و 1990، او به میخائیل گورباچف، بوریس یلتسین و رهبران چندین دولت در کشورهای اروپای شرقی و بالکان در مورد اشکال تغییر اجباری به اقتصاد سرمایه داری مشاوره داده است.

همان زمان در مواجه با اهداف اصلی و مردمی اقتصاد سوسیالیستی بود که او نسبت به سیاست های ایالات متحده بطور فزاینده دیدی انتقادی پیدا کرد. از آن تاریخ در مبارزه با گرسنگی و نابرابری جهانی در جنوب، بطور انتقادی بحث های سیاسی تندی را مطرح کرد. به عنوان مثال، در سال 2002، او نامه ای سرگشاده ای را به آنجلا مرکل صدراعظم وقت آلمان منتشر کرد. او در این نامه از مرکل خواست تا به سیاست ریاضتی «نئولیبرال» در یونان پایان دهد.

 پروفسور ساکس با آغاز جنگ اوکراین در سال 2022 آشکارا با سیاستهای استراتژیکِ ایالات متحده در شرق اروپا مخالفت کرد. او در کنفرانس صلح وین که توسط کنفدراسیون اتحادیه های کارگری اتریش در ژوئن 2023 برگزار شد، به عنوان سخنران اصلی برای خاتمه دادن به جنگ اوکراین طرح های خود را اعلام و در همین رابطه دو گفتگو نیز با تلویزیون روسیه انجام داد.

پروفسور ساکس پس از اعلام حمایت از افشاگری منتشر شده توسط روزنامه نگار تحقیقی ایالات متحده «سیمور هرش» مبنی بر اینکه ایالات متحده عامل پشت صحنه منفجر کردن «خطوط انتقال گاز روسیه به آلمان» (نورد استریم) بوده، کار خود را به عنوان «مشاور جوزپ بورل» رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا» در عرض 48 ساعت از دست داد، او موضوع اخراج خود از مشاورت رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا را در سخنرانی عمومی خود در وین، اواسط ماه مه اعلام کرد.

(رسانه های غرب تمام این رویدادها را از مردم پنهان کرده اند- م)

 

یونگه ولت: شما در وین هستید تا در کنفرانس «مسیر صلح در اوکراین» سخنرانی کنید. آیا راهی برای صلح وجود دارد؟

جفری ساکس: بله، چون جنگ به نفع هیچکس نیست. به همین دلیل همه طرف ها، یعنی اوکراین، روسیه، ایالات متحده و اتحادیه اروپا و بویژه اوکراین از طریق صلح  آسیب پذیری کمتری خواهند داشت.

س: چگونه می توان صلح برقرار کرد؟ در این رابطه چه اقداماتی باید انجام شود؟

ج: چهار شرط اصلی برای برقراری صلح ضروری است: شرط اول، ناتو باید در نهایت اذعان کند که گسترش این پیمان نظامی به سمت اوکراین و گرجستان یک ایده گستاخانه از سوی ایالات متحده بوده. از همان اولین تحرکات نظامی ناتو در شرق اروپا کاملا روشن بود که ناتو می خواهد تا از خطوط قرمز مسکو عبور کند، همانطور که رهبری روسیه بارها و مدتها پیش هشدار داده بود.

شرط دوم، اوکراین باید درک کند که با عدم اجرای توافق مینسک 2 اشتباه بزرگی کرده است.

شرط سوم اینکه روسیه باید ارتش خود را به عنوان بخشی از توافق صلح از اوکراین خارج کند. شرط چهارم، اروپا (از جمله روسیه و اوکراین)، باید سازمان امنیت و همکاری اروپا را تقویت کنند تا یک سیستم امنیتی واقعا اروپایی بوجود آید، نه سیستم آمریکائی ناتو که تحت هدایت ایالات متحده فعلا و عملا معماری امنیتی اروپا را تعیین می کند.

دستیابی به همه این نکات از طریق مذاکره امکان پذیر است، نه از طریق جنگ.

س: سال گذشته، چندین طرح صلح از طرف چین، برزیل و اخیرا اندونزی اعلام شده است. چرا همه آنها تاکنون شکست خورده اند یا حتی جدی گرفته نشده اند؟

ج: ابتکارات صلح مورد اشاره شما البته بدون موفقیت هم نبوده اند. این ابتکارات نشان دادند که اتحادیه اروپا تاکنون سیاست اشتباهی را پیشه کرده است. «بروکسل» به طور کامل پذیرفته است تا «پیاده نظام نومحافظه کاران ایالات متحده» باشد. پیش از این ایالات متحده و اتحادیه اروپا فکر می کردند که افکار عمومی کل جهان مطابق تمایلات «غرب» خواهد بود. اما در عمل می بینیم که جهان غیر غربی رفتاری بی طرفانه یا حتی طرفدار روسیه اتخاذ کرده است، اما غرب ادعا می کند که این موضوع را درک نمی کند. توضیح قضیه کاملا ساده است: جهان غیر غربی، هژمونی امریکا را نمی پذیرد. اروپا نیز باید هژمونی طلبی امریکا را دفع کند. گسترش ناتو در اروپا سیاست کاملا اشتباهی برای امنیت اروپا است.

 

س: چه تصمیماتی می تواند زمینه توافق و صلحی پایدار را فراهم کند؟

ج: اجازه بدهید نمونه ای از یک توافق پایدار را توضیح بدهم، اگرچه من معتقد هستم که رویکردهای دیگری نیز وجود دارد که می تواند موفق باشد: زمانی که اوکراین بی طرف باشد، یعنی ناتو مسلح کردن اوکراین را متوقف کند و بی طرفی اوکراین را بپذیرد. به اوکراین یک جدول زمانی روشن برای پیوستن به اتحادیه اروپا داده شود و شورای امنیت سازمان ملل آن را تضمین کند، در چنین شرایطی نیروهای روسی عقب نشینی خواهند کرد. جنگ بلافاصله در شکل فعلی خود متوقف خواهد شد. در باره وضعیت سیاسی آینده در کریمه و سرزمین های مورد مناقشه روس نشین در اوکراین، در پنج سال آینده با همه پرسی تحت نظارت سازمان ملل متحد تصمیم گیری و تعین تکلیف بشود. نیروی دریایی روسیه پایگاه دریایی خود را در «سواستوپول» برای 30 سال آینده حفظ بکند. تحریم های اقتصادی علیه روسیه برداشته شده و دارایی های این کشور بازگردانده شود. در چنین وضعیتی اتحادیه اروپا و روسیه در مورد یک چارچوب تجاری جدید از جمله توافقنامه های تجاری بین روسیه و اوکراین مذاکره خواهند کرد. همه طرفها، یعنی امریکا، اتحادیه اروپا و روسیه، به بازسازی اوکراین کمک مالی خواهند کرد. اتحادیه اروپا، اوکراین، روسیه و دیگر کشورهای عضو سازمان امنیت و همکاری اروپا در مورد تقویت «سازمان امنیت و همکاری اروپا» مذاکره خواهند کرد. این تنها یک مثال است، اما نشان می دهد که چگونه می توان به امنیت و منافع اقتصادی همه طرف ها در زمینه روند صلح احترام گذاشت.

س: در مورد ریشه های جنگ صحبت کنیم: در ابتدای سال، چرا شما در یکی از مقالات خودتان عنوان «نهمین سالگرد جنگ اوکراین» را انتخاب کردید، مگر جنگ اوکراین با حمله نیروهای روسیه در فوریه 2022 آغاز نشد، اینطور نیست؟

ج: توجه داشته باشید که جنگ از همان زمان سرنگونی خشونت آمیز «ویکتور یانوکوویچ» رئیس جمهور قانونی اوکراین در فوریه 2014 و به رسمیت شناختن شتابزده رژیم جدید توسط ایالات متحده و اتحادیه اروپا آغاز شد. ایالات متحده به سرنگونی خشونت آمیز یانوکوویچ کمک کرد، با توجه به یک تماس تلفنی ضبط شده موجود از گفتگوی معاون وزیر امور خارجه ایالات متحده «ویکتوریا نولاند»، در واقع، او دولت پس از یانوکوویچ را با همکاری سفیر ایالات متحده، «جفری پیات» در کیف مستقر کرد. خانم «ویکتوریا نولاند» هم اکنون نیز در دولت بایدن مشاور امور خارجی است. البته جزئیات زیادی در مورد اقدامات امریکا در ماجرای میدان سال 2014 وجود دارد، اما بیشتر این اطلاعات فوق سری و تحت محافظت شدید می باشند. با این حال، آنچه ما با اطمینان می دانیم این است که ایالات متحده بارها «در باره وقایع میدان سال 2014 کیف دروغ گفته است». بنابراین، در همان مقاله مورد اشاره شما، من به وقایع «میدان» بعنوان زمان آغاز جنگ از فوریه 2014 استناد کرده ام.

س: شما اخیرا نوشتید که این جنگ نتیجه ی یک سری تحریکات است. چه کسی مسئول حمله روسیه در فوریه 2022 به اوکراین است؟

ج: این جنگ پس از انحلال شوروی سابق عملا و در مرحله اول با تلاش ایالات متحده و با هدف گسترش نفوذ اتحاد نظامی ناتو به سمت اوکراین و گرجستان آغاز شد. این یک اشتباه بزرگ بود، همانطور که دیپلمات های ارشد امریکایی از جمله «جورج کنان، هنری کیسینجر، جک متلاک، ویلیام برنز، ویلیام پری و بسیاری دیگر» پیش بینی کرده بودند. با این حال، سیاستمداران در آمریکا به سخنان مسئولین «مجتمع نظامی- صنعتی امریکا» گوش می دادند و نه به نظریات دیپلماتها.

س:آیا آن زمان ممکن بود از ادامه جنگ جلوگیری کرد؟

ج: بله چنین امری ممکن بود، اگر ایالات متحده برنامه سرنگونی یاکونویج را در سال2014  به اجرا نمی گذاشت و اگر امریکا و اتحادیه اروپا اصرار می کردند که اوکراین توافق مینسک 2015 را تا 2021 اجرا کند و اگر بایدن در دسامبر 2022 با پوتین مذاکره می کرد و اگر امریکا مذاکرات بین روسیه و اوکراین را در مارس 2022 مسدود نمی کرد.

س: این جنگ پیامدهای جدی بویژه در بخش سیاسی و اقتصادی در سراسر جهان ایجاد کرده است. در تابستان 2022 خطوط گاز جریان شمالی2  (نورد استریم ) منفجر شد، چه کسی از این انفجار سود می برد، چه کسانی مایل بودند تا  این خطوط انتقال گاز تعطیل بشوند؟

ج: همانطور که «سیمور هرش» نوشته، احتمالا، ایالات متحده خط لوله را منفجر کرده است، اما سیا اکنون اوکراین را مقصر اعلام می کند. با این حال ، سیا اعتراف می کند که ماه ها پیش اطلاعاتی در مورد برنامه اوکراین برای نابودی خطوط لوله گاز روسیه داشته است. بنابراین اطلاعات موجود نشان می دهد که ایالات متحده با اوکراین این کار را انجام داده اند، اما من خودم هنوز هم روی خود ایالات متحده شرط می بندم. آنها علاقه زیادی برای از کار افتادن این لوله های انتقال گاز داشتند. بایدن قبلا گفته بود که اگر روسیه به اوکراین حمله کند، امریکا «مانع» عملکرد این خطوط لوله گاز خواهد شد. این گفته حتی قبل از آغاز جنگ بود.همچنین وزیر امور خارجه سابق لهستان (رادوسلاو سیکورسکی، که اکنون عضو پارلمان اتحادیه اروپا است ، مدت کوتاهی پس از انفجار، از طریق توییتر باعنوان :«آمریکا متشکریم» از ایالات متحده بخاطر این انفجار تشکر کرد که البته بعدا این نوشته ایشان از توییتر حذف شد.

س: بنابراین شما معتقدید که افشاگری های سیمور هرش، در باره این انفجار و اینکه اقدامی از پیش تدارک دیده شده و انجام شده توسط ایالات متحده بود، با حقایق مطابقت دارد؟

ج: همانطور که قبلا گفتم، من معتقدم که این محتمل ترین توضیح برای منفجر کردن خطوط لوله نورد استریم است.

س: در مقاله اخیرتان با عنوان «آنچه اوکراین باید از افغانستان یاد بگیرد» نوشته اید که اوکراین «بزرگترین بازنده اقتصادی جهان در سال 2022» است. با این حال، رسانه های خبری اروپای غربی مدعی اند که در واقع این روسیه است که بازنده است. وضعیت اقتصاد روسیه از زمان آغاز جنگ تاکنون چگونه است؟

ج: وضعیت اقتصاد روسیه اساسا پایدار است. اما اقتصاد اوکراین به طور کامل سقوط کرده است، هم به دلیل تخریب فیزیکی در طول جنگ، هم بدلیل اشغال بخش هائی از اوکراین توسط روسیه. هم بدلیل فروپاشی درآمدهای صادراتی، ناتوانی در پرداخت بدهی های خدماتی، بدلیل هزینه های بالای جنگ، بدلیل کاهش چشمگیر جمعیت به دلیل مهاجرت و آوارگی انبوه، و همچنین وضعیت نظامی، جراحات و مرگ و میر جنگ و تخریب فزاینده زیرساخت های هسته ای.

 

س: تحریم ها چه تاثیری بر روسیه داشته است؟

ج: تاثیر بسیار کمی دارند. روسیه ماهرانه تا حد زیادی تجارت خود را به سمت شرق، به سمت آسیا تغییر داده است. از سوی دیگر، اروپا به شدت ضربه خورده و در برخی موارد در رکود فرو رفته است. این وضعیت مشکلات عمده ای را برای کشورهای کمتر توسعه یافته در جنوب جهانی ایجاد می کند که با هزینه های بالاتری مواد غذایی، انرژی و کود فراهم کنند.

س: نظر شما در مورد تحریم ها به طور کلی، از جمله تحریم های اعمال شده علیه ونزوئلا و ایران چیست؟

ج: این تحریم های یکجانبه امریکا طبق قوانین بین المللی غیرقانونی است. آنها باعث خسارات انسانی زیادی به مردم ونزوئلا و مردم ایران شده اند، اما در روسیه کمتر نتیجه داده است. من مخالف چنین تحریمهای یکجانبه ای هستم. به نظر من تنها تحریم های قابل قبول آنهایی هستند که توسط شورای امنیت سازمان ملل در چارچوب منشور سازمان ملل متحد تصویب شده اند.

س: شما اغلب در مورد این واقعیت نوشته اید که اختلافات فعلی ریشه در اشتباهات سال های پس از پایان اتحاد جماهیر شوروی دارند، در آن زمان شما بعنوان یک مشاور، در سیاست های گذار از یک اقتصاد برنامه ریزی شده به یک اقتصاد بازار در اتحاد جماهیر شوروی و در دیگر کشورهای جنوب و شرق اروپا درگیر بودید. چه اشتباهاتی در روسیه و همچنین در سطح بین المللی پس از پایان اتحاد جماهیر شوروی رخ داد؟

ج: این اشتباهات توسط ایالات متحده با عدم ارائه کمک های مالی ضروری به اتحاد جماهیر شوروی و بعدا روسیه انجام شد. توصیه های من به دولت آمریکا، برای کمک به روسیه بین سال های 1991و 1993 توسط کاخ سفید رد شد که همین موضوع باعث تشدید فروپاشی اقتصادی در روسیه شد. اکنون معلوم می شود که  این عمل یک اشتباه بزرگ از سوی غرب بود. من در آن زمان بارها و بارها این را تاکید کردم.

س: آیا می توان وضعیت فعلی را به طور مثال توسط سازمان ملل متحد یا سایر موسسات بین المللی حل کرد؟ تعدادی از کشورها خواستار پایان دادن به شورای امنیت یا تعلیق روسیه در این شورا هستند. حتی در طول جنگ سرد نیز، چنین درخواستهایی مطرح نشده بود.

ج: ایده لغو روسیه احمقانه است. ما به صلح و آشتی نیاز داریم، نه به اصطلاح فرهنگ لغو یکدیگر، بویژه هنگامی که موضوع مربوط می شود به کشور بزرگی مثل روسیه با آن فرهنگ بزرگ و غنی. دیکته کردن فرهنگ لغو از بالا، متاسفانه - در سطح دیپلماتیک و بین دولتی – نیز نه تنها در سازمان ملل متحد، بلکه حتی در بخش های هنر نیز اعمال می شود. به عنوان مثال اخیرا، با سفارش از بالا، در برخی از سالن های کنسرت، آثار چایکوفسکی و راخمانینف را بدلیل روس بودن دیگر اجرا نمی کنند. این بسیار غم انگیز، احمقانه و ضد تولید است.

اما آخرین سوال: شما مدتهاست که سیاست خارجی ایالات متحده را مورد انتقاد قرار می دهید و خواستار تجدید نظر در این سیاستها شده اید.فکر می کنید امریکا چه نقشی در جنگ کنونی  اوکراین ایفا می کند و بخش دوم سوال این است که سیاست خارجی امریکا چگونه خواهد بود؟

ج: ما به یک جهان چند قطبی نیاز داریم که در آن هر منطقه، یعنی اتحادیه اروپا، اتحادیه افریقا، آسه آن، مرکوسور، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، چین، هند و ایالات متحده امریکا، همکاری مسالمت آمیزی با دیگران داشته باشد. ما به هیچ نوع هژمونی طلبی نیاز نداریم. امریکا باید ایده رهبری جهان را کنار بگذارد. این یک ایده مسخره برای کشوری است که فقط یک چهارم جمعیت جهان را دارد. هیچ کشوری قادر نخواهد بود تمام جهان را رهبری کند. ما به همکاری در میان فرهنگ ها و مناطق نیاز داریم. به طور خاص، ما نیاز به همکاری برای دستیابی به توسعه پایدار داریم، همانطور که در اهداف توسعه پایدار  سازمان ملل متحد و توافقنامه پاریس در مورد تغییرات آب و هوایی بیان شده است. جنگ ما را از توسعه پایدار دورتر می کند. در واقع جنگ بقای ما را تهدید می کند. چرا ما به جنگ ادامه می دهیم؟ به دلیل ایده های وحشتناک و ساده لوحانه ای مانند گسترش ناتو یا هژمونی طلبی ایالات متحده.

https://www.jungewelt.de/artikel/453890.globale-chancen-wir-brauchen-eine-multipolare-welt.html

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 887  -  14 تیر 1402                                اشتراک گذاری:

بازگشت