راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

اقتصاد تجاری

سد راه تولید

و توسعه است

 

بخش عمده بحران امروز ایران بحران اشتغال و فعالیت مولد است و اقتصاد تجاری قادر به ایجاد اشتغال نیست و تنها می‌تواند شماری را در فعالیت‌های غیرمولد و مخرب که سود آن به جیب یک بخش کوچک جامعه می‌رود درگیر کند و به این شکل به حیات خود ادامه بدهد.

تمام معضلات اقتصادی ما امروز بنوعی با اقتصاد تجاری پیوند خورده است. از مشکل کولبرها گرفته تا رانندگان کامیون و دلال ها، دستفروش‌ها و فروشندگان کوچک مغازه‌ها و بازار و … همه و همه بدون اینکه هیچ ارزش افزوده ملی برای اقتصاد کشور داشته باشند درگیر تجارت شده‌اند و از خرده ریزهایی که از زیر دست تجار و قاچاق کالاها می‌ریزد تغذیه می‌کنند. اینها هستند که قبل از هر بخش دیگر اقتصاد براثر نوسانات تجارت و نوع رابطه ایران با دیگر کشورها زندگیشان دچار نوسان می شود. قدرت‌های خارجی هم از مجرای تجارت و یک اقتصاد تجاری گلوی کشور ما را گرفته‌اند و تازه افرادی نظیر غنی نژاد به هواداری از  تجارت می‌گویند مشکل اقتصاد ایران نه تجاری بودن که دولتی بودن آن است و دولت باید مابقی اموال ملی را هم به بخش خصوصی یعنی به تجار واگذار کند.

اقتصاد تجاری ضمن اینکه پایه اقتصادی کشور را به ویرانی و بحران کشانده، در عین حال یک روبنای واپسگرا و عقب مانده را نیز به کشور ما تحمیل کرده و تداوم بخشیده است. بخش بزرگی از مخالفت با حضور زنان و جوانان در جامعه، مخالفت با شادی، با تفریح، با مشارکت، با آزادی، با تجمع، ناشی از حاکمیت یک اقتصاد تجاریست که ناتوان از ایجاد اشتغال و رفاه است. اقتصاد تجاری گرایش به این دارد که افراد را هر چه بیشتر در خانه‌ها محبوس کند و از حضور اجتماعی آنها جلوگیری کند. در یک اقتصاد تولیدی است که نیاز به نیروی کار بوجود می‌آید و در نتیجه نیاز به حضور بیشتر و میدان دادن به مشارکت زنان و جوانان در اجتماع. اقتصاد تجاری چون ناتوان از ایجاد شغل است زنان را می‌خواهد به خانه نشینی محکوم کند و جوانان را از حضور در اجتماع باز دارد. اینکه با حضور زنان در ورزشگاه مخالفت می‌شود فقط جلوگیری از تجمع مردم نیست، چون به هر حال مردان در ورزشگاه تجمع می‌کنند. مسئله این است که زنی که در وزرشگاه حاضر می‌شود یعنی شخصیتی مستقل و خارج از خانه دارد و این شخصیت مستقل، برای خود نیاز به شغل و درآمد مستقل دارد که اقتصاد تجاری نمی‌تواند به او بدهد. اقتصاد تجاری می‌تواند برای اندکی از زنان در حد یک ابزار خدماتی یا مشاغل کم درآمد و سطح پایین شغل ایجاد کند نه برای زن بعنوان یک انسان مستقل از مرد و دارای شغلی آبرومند و تامین کننده هزینه های خانوار.

 چون اقتصاد تجاری نمی‌تواند شغل و رفاه اولیه را ایجاد کند و جامعه را مدام دچار تنازع‌ها و درگیری و شکاف‌های طبقاتی می‌کند، بنابراین گرایش به محدود کردن آزادی‌ها نیز دارد. خلاف اقتصاد تولیدی که برای شکوفایی به آزادی نیاز دارد، اقتصاد تجاری فقط با سرکوب می‌تواند به حیات خود ادامه دهد. اگر سرکوب نباشد مردم دیر یا زود علیه اقتصاد تجاری شورش می‌کنند و مانع ادامه آن می‌شوند. به همین دلیل است که گرایش به بستن فضای سیاسی به گرایش به بستن فضای اجتماعی افزوده می‌شود و هر دو همدیگر را تکمیل می‌کنند، به اقتصاد تجاری صادراتی و وارداتی امکان تداوم می‌دهند و مانع پیشرفت و توسعه اقتصادی و اجتماعی می‌شوند.

در این میان اقتصاد صادرات محور با منابعی که از این طریق برای واردات از یکسو، و خروج سرمایه‌ها و منابع ملی از سوی دیگر، بوجود می‌آورد نقش عمده و حداقل سیصد ساله را در جلوگیری از شکلگیری یک اقتصاد تولیدی و متکی به بازار داخلی داشته و دارد. در واقع اقتصاد تجاری اساسا با هرگونه تولید ملی برای تامین نیازهای بازار داخلی مخالف است چون راه صادرات و واردات آن را می‌بندند. آنها بازار داخلی را برای سود کالاهای خارجی وارداتی خود می‌خواهند و نه برای تولیدات ملی.

امروز ایران در شرایطی قرار گرفته که باید تصمیمی اساسی برای اقتصاد تجاری اتخاذ کند.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 887  -  21 تیر 1402                                اشتراک گذاری:

بازگشت