راه توده 889 75 دیپلمات ایران که حقیقت را از مردم پنهان می کنند! |
۷۵ تن از کارگزاران و "دیپلمات های" چند دهه اخیر جمهوری اسلامی با امضای نامه ای به کنسرت رسانه ای ضد روسیه و چین پیوسته و چنین می نویسند: "سیاست شرق گرایی یک سویه و غرب ستیزی افراطی و انکار روابطی متوازن با کشورها و قدرتهای جهانی بدون توجه به الزامات ژئوپولیتیکی ایران خسارات غیر قابل جبرانی را به منافع کشور وارد ساخته و هزینه های گزافی را تحمیل می نماید." نویسندگان این بیانیه – که البته تنها به همین ها ختم نمی شود – می گویند که ایران روابط متوازن با جهان یعنی امریکا ندارد و منظور خود را هم از این "روابط متوازن" و نحوه برقراری آن روشن نمی کنند. آنان از "انکار" ایران برای داشتن روابطی متوازن سخن می گویند که به معنای آن است که آمریکا می خواهد با ایران روابط متوازن داشته باشد و این ایران است که نمی خواهد و انکار می کند! این ادعا نماد کامل بی اطلاعی و در غیراینصورت بی صداقتی و دروغ محض است. این آمریکا بود که شاه را به پاناما برد، آمریکا بود که عراق را به حمله به ایران تشویق کرد، آمریکا بود که هواپیمای مسافربری ایران را سرنگون کرد. بعد از جنگ زمانی که شرکت های نفتی آمریکایی به ایران آمدند و در ایران از آنها استقبال شد آمریکا قانون داماتو را تصویب کرد و آنها را مجبور کرد که از ایران خارج شوند. در زمان محمد خاتمی و پس از تلاش وی برای عادی سازی روابط با آمریکا و حتی کمک ایران به آمریکا در اشغال افغانستان و عراق، جرج بوش ایران را جزو "محور شرارت" اعلام کرد و حتی حمله نظامی به ایران به شهادت ژنرال "وسلی کلارک" فرمانده سابق نیروهای ناتو در اروپا در دستور کار آمریکا قرار گرفت. پس از امضای برجام این آمریکا بود که از برجام خارج شد نه ایران و این بایدن بود که به برجام بازنگشت. قاسم سلیمانی را آمریکا ترور کرد و دهها رویداد دیگر. بنابراین و درواقع نه تنها ایران هیچگاه روابط متوازن با آمریکا را انکار نکرده، بلکه آمریکا حتی تن به روابطی غیرمتوازن هم با ایران نداد. نویسندگان نامه نه در اینجا، نه بطور جداگانه و نه در هیچ کجای دیکر با آنکه مدام از "رابطه متوازن" سخن می گویند حتی یک بار هم منظور خود را از "رابطه متوازن" با آمریکا نگفته اند و هرگز نخواهند گفت. ولی ما از رابطه متوازن این را می فهمیم که حداقل آمریکا: ۱- در سیاست خارجی ایران دخالت نکند. ایران بعنوان یک کشور مستقل با هرکشوری که مایل است هر سطحی از روابط را که مایل است می تواند داشته باشد و به آمریکا این روابط، خوب یا بد، هیچ ربطی ندارد. ۲- در سیاست داخلی ایران مداخله نکند. از یک حزب یا گروه یا جناح علیه دیگری استفاده نکند. بودجه برای تبلیغات یا دخالت نظامی علیه ایران تصویب نکند. ۳ – پایگاه هایش را از اطراف ایران جمع کند یا حداقل از آنها برای تهدید ایران استفاده نکند. اگر آمریکا همین سه شرط بدیهی و طبیعی را که حداقل خواسته هر کشور مستقل در روابط با دیگر کشورهاست را حاضر باشد در رابطه با ایران بپذیرد، آیا مردم ایران یا حکومت ایران دیوانه هستند که بخواهند "غرب ستیزی" کنند؟ اصلا ریشه چیزی اگر بنام "غرب ستیزی" وجود داشته باشد؛ این است که آمریکا نمی خواهد روابط متوازن با ایران (و با هیچ کجای جهان) داشته باشد. این پدیده ای جهانی است حتی در اروپا هم هست. زمانی که رهبران اروپا می خواستند در سال ۱۹۹۰ رفراندم پیمان ماستریخ اتحادیه اروپایی را به مردم خود بقبولانند می گفتند: "ما داریم این اتحادیه را می سازیم که دربرابر آمریکا وزنه ایجاد کنیم". و تا همین چندی پیش مردم اروپا همین فکر را می کردند و تازه از خواب بیدار شده و فهمیده اند که اتحادیه اروپا یک طرح آمریکایی برای گسترش ناتو به اروپای شرقی بود... اگر آمریکا به هیچکدام از این سه شرط تن نمی دهد و دیپلمات های ما بهتر از هرکسی می دانند که تن نمی دهد، چرا به مردم ایران دروغ و از "شرق گرایی یکسویه و غرب ستیزی افراطی" سخن می گویند؟ دیپلمات های سابق ما می توانند بجای این دروغ، به مردم بگویند که آمریکا نمی خواهد و نمی تواند با ما رابطه متوازن داشته باشد ولی منافع ملی ما در این است که بکوشیم رابطه ای متوازن تر در حد توانمان با آمریکا برقرار کنیم. این سخن درست را نمی گویند چرا که یک پرسش دیگر را بوجود می آورد. این که، روابط متوازن تر بله ولی چگونه؟ جز با تقویت انسجام و قدرت اقتصادی و سیاسی و نظامی داخلی از یکسو و تقویت اتحادهای جهانی این برقراری رابطه متوازن تر ممکن می شود؟ در این شرایط برخلاف ادعای "دیپلمات" های سابق، اتحاد با روسیه و چین "شرق گرایی یکسویه" نیست بلکه شرط ایجاد "روابط متوازن" با آمریکا و غرب است. هر قدر رابطه ما با روسیه و چین (و بریکس و شانگهای و اوراسیا) مستحکم تر باشد می توانیم برویم به سمت آنکه با آمریکا رابطه نه کاملا متوازن که نسبتا متوازن تری برقرار کنیم. این درست همان چیزیست که نویسندگان نامه نمی خواهند به مردم بگویند. تلگرام راه توده:
|