چشم امید
غربگرایان ایران
به لشکر کشی
امریکا به خلیج فارس
نه غرب و نه غربگرایان ایرانی نمی خواهند و نمی توانند شکست محتوم اوکراین و ناتو در جنگ با روسیه را بپذیرند. سخنان اخیر ماکرون رئیس جمهور فرانسه خطاب به رهبران چین که "درگیری در اوکراین وسعت جهانی دارد و ما نمیتوانیم به دولت اوکراین پیشنهاد کنیم شکست را بپذیرد. آنچه در اوکراین برای ما در خطر است بسیار بیشتر از حاکمیت این کشور است. این مساله به ثبات جهان مربوط میشود" نماد کامل استیصال و درماندگی غرب است. این همان فرانسه ایست که در روزهای نخست جنگ اوکراین وزیر دفاع آن، روسیه را از سلاح های هسته ای فرانسه ترسانده بود و وزیر اقتصادش مانند جو بایدن رئیس جمهور آمریکا پیش بینی کرده بود که اقتصاد روسیه تا یک ماه دیگر فرو خواهد پاشید! پیش بینی هایی که همچنان دستمایه تمسخر رسانه های اروپایی منتقد غرب است. دیگر "فون در لاین" رئیس فاسد و پرونده دار و تحت تعقیب کمیسیون اروپا و "جوزف بورل" مسئول سیاست خارجی و کاشف باغ اروپایی و جنگل جهانی سخن از ضرورت شکست روسیه نمی گویند، بلکه به روسیه و چین التماس می کنند که موقعیت ما را درک کنید و بفهمید که نمی توانیم شکست را بپذیریم. وضع غربگرایان ایرانی هم بهتر نیست. آنها در بی اطلاعی شان از جهان و خودباختگی اشان نسبت به غرب هارت و پورت های امثال بایدن و ماکرون و بورل را جدی گرفته و همه تخم مرغهایشان را در سبد نازی های اوکراین گذاشتند. دیگر در روزنامه های غربگرایان ایرانی (از جمله روزنامه شرق که بر خلاف اسمش روزنامه غرب است!) کسی از خودکشی پوتین و دستگیری او صحبت نمی کند. بجای شور و شعف از اینکه غرب روسیه را به تله انداخت و جنگی فرسایشی را به آن تحمیل کرد بحثی نمی کند و یا امثال حشمت الله فلاحت پیشه با وحشت از اینکه "روسیه می خواهد یک جنگ فرسایشی را به غرب تحمیل کند تا بایدن در انتخابات ریاست جمهوری شکست بخورد" سخن نمی گویند. غربگرایان ایرانی هم مانند غرب آنچنان سرنوشت خودشان را به اوکراین و زلنسکی گره زدند که دیگر جای عقب نشینی ندارند. روزنامه هایی نظیر جمهوری اسلامی، شرق، اعتماد، دنیای اقتصاد، آفتاب یزد، همدلی، جهان صنعت، مردمسالاری، و یک دو جین وبسایت و خبرگزاری از قبیل انتخاب و خبرانلاین و اکوایران، سهام نیوز، جماران و غیره که در یک سال و نیم گذشته همه کوشش خود را کردند که ایران را به چرخ پنجم درشکه در گل نشسته ناتو و به اوکراین دوم تبدیل کنند دیگر چگونه و با چه رویی می توانند در ایران به حیات ننگ آور خود ادامه دهند؟ تهاجم هفته های اخیر آنها در داخل ایران، به بهانه یک اظهار نظر نامربوط در باره مالکیت سه جزیره ایرانی خلیج فارس نیز تکرار همان سخنان ماکرون و جزیی از واکنش آمریکا و غرب به باخت در اوکراین بود. روسیه ستیزی لجام گسیخته و چین گریزی نامحدود آنها همسو و همزمان با برنامه ورود ناوگان های آمریکایی به منطقه خلیج فارس است. اینان پیاده نظام رسانه ای آن ناوگان آمریکایی، در ایران هستند، زیرا آینده خود را به غرب و ناتو و سرانجام جنگ اوکراین گره زده اند. غربگرایان ایرانی به این نتیجه رسیده اند که پیش از آنکه باخت اوکراین اشکار شود باید تحولی در ایران انجام شود واگرنه آنها برای همیشه تمام شده اند. آن ابعاد جهانی شکست اوکراین که ماکرون از آن سخن می گوید حداقل در ایران به شکل ورشکستگی سیاسی و اخلاقی غربگرایان و احزاب و رسانه های آنها خواهد بود. آنان می دانند که ناوگان آمریکا که به خلیج فارس آمده از جمله برای کمک به آنهاست و آنان با تشدید روسیه ستیزی و نشان دادن لولوی ناوگان امریکا می خواهند، هم ایران را از یک متحد نیرومند محروم کنند و هم دست این ناوگان را برای تهدید حمله به ایران یعنی تحمیل یک سازش با امریکا بازتر کنند. تهاجم اخیر غربگرایان ایرانی و تشدید روسیه ستیزی آنها از موضع ضعف است، همانطور که فرستادن ناوگان آمریکا به خلیج فارس از موضع ضعف است. البته این بدان معنا نیست که این و آن صف آرائی ها نمی توانند برای کشور ما خطرناک باشند. می تواند خطرناک باشد از این جهت که غربگرایان داخلی می کوشند متحدان ما یعنی روسیه و چین را از همراهی با ایران دلسرد کنند و به این نتیجه برسانند که ایران ناتو و نازی های اوکراین را ترجیح می دهد و حکومت هم بدنبال بازی آنان می رود. تلاش رسانه ای غربگرایان ایران خالی کردن پشت ایران و فراهم ساختن زمینه تسلیم به امریکاست. مقابله با روسیه ستیزی غربگرایان ایرانی درواقع مقابله با این خطرهاست.
تلگرام راه توده:
|
|