راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

بازشناسی

حزب توده ایران

از سوی نسل

پس از انقلاب

  

 آنچه را در ادامه می خوانید، چکیده ایست از یک گزارش با طرح چند مسئله اجتماعی و حکومتی و حزبی که ما آن را برای انتشار تدوین کرده ایم. یعنی آنچه را می شد بدست انتشار سپرده از آن استخراج کردیم، در حالیکه گزارش شامل نکات بسیار مهم دیگری هم بود که انتشار آن حداقل در شرایط کنونی به صلاح نیست.

 

1-  یکی از همکاران که از دوستان قدیمی است هر روز از اسلامشهر در جنوب غرب تهران به اداره می آید و در رفت و ‌برگشت، مسافرکشی می کند و تمام اخبار و شایعات روز را از حفظ است. طرفدار خمینی بود. بعدها احمدی نژادی شد. حالا مدام به آقای خمینی و خامنه ای و جمهوری اسلامی فحش ناموسی می دهد.

2 - دیگری، کار پردازمان است که از جنوب شرق تهران می آید و ‌در طول روز با موتور سیکلت در شهر جنس و حتی مسافر جابجا می کند و خبرهای سطح شهر را می آورد. پسر برادرش پاسدار رده بالاست و معمولا خبرهائی از درون بر و بچه های سپاه دارد. از مجموعه خبرها و نظراتی که از بدنه سپاه و فرماندهان نقل می کند اینگونه بر می آید که دسته بندی های سیاسی موجود در جامعه و در میان دولت و مجلس، در ارتش و سپاه هم هست. اینطوری نیست که مثلا، «بدنه»، یک جور است و « فرماندهی»، یک جور دیگر! خیر در میان فرماندهان هم همان دسته بندی هائی وجود دارد که در بدنه وجود دارد و در جامعه وجود دارد. علیرغم ادعاهای رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر «یکدست» بودن و یا یکدست شدن حاکمیت، حاکمیت همچنان چند پارچه است.

با کمال تعجیب و تاسف آنهایی که از «بدنه» سپاه می ریزند، الزاما به جنبش دمکراتیک نمی پیوندند، بلکه به آنوری ها می پیوندند و مشتری تلویزیون های لندن می شوند!

هر حزب مارکسیستی جدی که در آينده ايران به صحنه بیاید نمی تواند در برابر نوع نگاه حزب توده ایران به جامعه و حرکت در بستر سیاسی مقاومت کند و اگر چنین کند بقول معروف "یخش نخواهد گرفت". حالا این احتمال که نام آن حزب توده ایران نباشد و نام دیگری داشته باشد هم محتمل است که باید دید در چه شرایطی چنین امکانی برای چپ مارکسیست ایران فراهم می شود. آنچه که فعلا شاهدیم یک نوع گرایش به سیاست های حزب توده ایران در مقاطع مختلف در میان نسل جوان متمایل به چپ و مارکسیسم است که گوشش به تبلیغات حکومتی بدهکار نیست و خود در جستجوی واقعیات گذشته و یافتن هویت است. ما در اینجا، نه تنها در جلسات گسترده دانشگاهی و دانشجوئی بلکه در میان محققان و اساتید و روشنفکران جدید جامعه هم شاهدیم این تمایل به شناخت دوباره حزب توده ایران و نقش آن در انقلاب 57 و سالهای پس از انقلاب هستیم.

 

یک نمونه را برایتان می نویسم: دوست جوانی دارم که در این دو- سه سال اخیر هوادار حزب شده. دانشجوی پزشکی است، با سوادی کم نظیر! هر زمان من را می بیند با حسرت از نبود حزب توده ایران در صحنه امروز ایران سخن می گوید. این نوع افراد در میان جوانان کم نیستند.

همین نمونه ها ثابت می کند که «گفتمان حزب توده ایران»، در وضعیت کنونی کشور، بیشترین استعداد را برای ترویج و پذیرش در جامعه دارد. از جمله به این دلیل که بیشترین انطباق را با واقعیت های عینی جامعه و تجارب توده ها دارد. ترویج این « گفتمان» و گفتمان های مشابه و همسایه از آنجا که فاقد ماهیت تشکیلاتی - حزبی است، ضمن آنکه حساسیت برانگیز نیست، در عین حال تارو پود تشکیلات آلترناتیو فردا را می بافد. ما نمی دانیم که این فردا کی می رسد اما می دانیم که عجله سازمانی ضرورت ندارد. در این مورد، همه چیز معطوف است به وضعیت سیال و تناسب قوای دائما در حال تغییر داخلی، منطقه ای و بین المللی. تکاپوهای خارج از کشور برای «حزب سازی» (ولابد پیروزی در کسب هژمونی جنبش چپ) در داخل کشور نه تنها جدی گرفته نمی شود، بلکه در جمع ها و محافل متمایل به چپ، به شوخی برگزار می شود، زیرا هیچ ارتباطی به اوضاع داخلی و مسايل مبتلا به مردم ایران ندارد.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 884  -  24 خرداد 1402                                اشتراک گذاری:

بازگشت