اروپائی ها در آسیای مرکزی روسیه و چین در امریکای لاتین روزنامه پراودا - سرگیی کوژمیاکین ترجمه- آزاده اسفندیاری |
اخیراً اجلاسیه ای با حضور سران جمهوری های آسیای میانه و اتحادیه اروپا، در قرقیزستان برگزار و با وعده انجام پروژه های مشترک در زمینه های مختلف استراتژیک، به کار خود پایان داد. گفتگو های این اجلاس و تضمینهای بی پایه ای که داده شد، نشان داد که رهبران محلی در تلاش بودند تا از تقابل جهانی نه تنها برای سود خود استفاده کنند، بلکه خدمتگزار اربابان بسیاری نیز باشند. بیهودگی تعارفات دیپلماتیک، یکی از ویژگی های قدیمی و شناخته شده جمهوری های پس از اتحاد شوروی است. آنها با دستیابی به حاکمیت، نمیخواهند برای توسعه واقعی مستقل، به نیروهای پیش رونده جهانی بپیوندند، بلکه ترجیح می دهند بین مراکز قدرت جولان بدهند. با تشدید رویارویی های مناسبات جهانی، چنین رفتاری نه تنها متوقف نشده، بلکه شکلهای کاملاً متوهمی پیدا کرده است. استقبال گرم از «دونالد لو» دستیار وزیر امور خارجه آمریکا، سفر سران جمهوری های سابق اتحاد شوروی به مسکو، برای حضور در جشن سال روز پیروزی، نشست آسیای مرکزی و چین در «شیان»، همه این موارد در کمتر از یک ماه اتفاق افتاد! و برای هر یک از طرفین، حکمرانان آسیای مرکزی سخنان تملق آمیزی با دعوت به همکاری همه جانبه ارائه دادند. نشست سران آسیای مرکزی و اتحادیه اروپا در 2 ماه ژوئن در قرقیزستان، مملو از سخنرانی های شیرین و پر جاذبه بود. برای شرکت در آن اجلاسیه، رؤسای جمهور همه جمهوری ها به استثنای رئیس جمهور ترکمنستان گرد هم آمدند. «سردار بردی محمداف» به جای خود «نورمحمد امانپسوف»، نخست وزیر را اعزام کرد. رئیس هیئت اروپایی در این اجلاسیه «چارلز میشل» رئیس شورای اروپا بود. باید توجه داشت که اتحادیه اروپا در این نوع جلسات بازیگر جدیدی نیست. مجموع گردش تجاری دو طرف بیش از 40 میلیارد دلار در سال است (مقام سوم پس از چین و روسیه)، حجم سرمایه گذاری های اروپایی ها در ده سال گذشته بیش از 120 میلیارد دلار بوده است. برای مدت طولانی، نوعی «تقسیم کار» بین واشنگتن و بروکسل وجود داشت. اگر ایالات متحده مسئول جنبه سیاسی تعامل با آسیای مرکزی بود، اتحادیه اروپا بر حوزه های اقتصادی و «بشردوستانه» متمرکز بود. پس از آغاز عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین، همکاریها دستخوش تغییراتی شد و بروکسل، کارکردهای جدیدی را به عهده گرفت. در این رابطه جمهوری های پس از اتحاد شوروی، برای تبعیت از تحریم های ضد روسیه و راه اندازی پروژه های حمل و نقل و زیرساخت، با هدف تقویت محاصره مسکو در نظر گرفته شدند. مرحله جدیدی در روابط آسیای مرکزی و اتحادیه اروپا، با اولین اجلاس سران آسیای مرکزی و اتحادیه اروپا در پاییز گذشته در قزاقستان برگزار شد و سپس مجموعه کاملی از رویدادهای بعدی، از جمله نشست وزیران امور خارجه، در سمرقند، کنفرانس سطح بالا در مورد محیط زیست و منابع آب در رم، و یک انجمن اقتصادی که در شهر آلماتی بود. به نظر می رسید که هر یک از سران کشورهای منطقه، اشتیاق دارند تا در نشان دادن تعهد خود به توسعه روابط با اتحادیه اروپا از همتایان خود پیشی بگیرند. البته در این گردهماییها حتی یک کلمه انتقادی هم از سیاست خارجی غرب شنیده نشد.
به این ترتیب «سادیر ژاپاروف»، رئیس جمهور قرقیزستان، میزبان این نشست در
پایتخت این کشور، از حل و فصل اوضاع اوکراین، از طریق مذاکره با رعایت اصول
تمامیت ارضی، حاکمیت ملی و عدم مداخله در امور داخلی کشورها سخن گفت. به
گفته وی، «بیشکک» نسبت به نگرانی های غرب در خصوص اجرای تحریم های ضدروسی
ابراز همدردی می کند و آماده ادامه گفت وگو (بخوانید: چانه زنی) در این
زمینه است. ژاپاروف، با بیان اینکه این منطقه می تواند نقش تعیین کننده ای
در باز آفرینی جاده بزرگ ابریشم ایفا کند و اروپا را با آسیا پیوند دهد،
ایجاد بستری دائمی برای تعامل بین طرفین را پیشنهاد کرد. موضوعی که می
تواند بر اساس یک نقشه راه برای جذب سرمایه گذاری در توسعه زیرساخت های حمل
و نقل باشد که تصمیم برای توسعه آن در مجمعی در آلماتی، گرفته شد. رئیس
جمهور همچنین پویایی تجارت بین اتحادیه اروپا و قرقیزستان را مثبت ارزیابی
کرد که در سال گذشته 76 درصد رشد داشت. وی افزود:
بدون شک،
این همکاری منافع متقابل را برای مناطق ما به همراه خواهد داشت. اولین قدم در این مسیر، پمپاژ نفت، در مسیر آکتائو - باکو - تفلیس - جیهان بود. گسترش مکان های تحویل، بویژه، امکان بارگیری برای یک پالایشگاه نفت در شهر Schwedt آلمان را فراهم میکند که پیش از این متعلق به شرکت روسی «روس نفت» بود و پس از شروع عملیات ویژه، در واقع مصادره شد. از ابتدای سال «آستانه»، تاکنون 90 هزار تن نفت به آن شهر ارسال کرده است و به گفته توکایف، قزاقستان آماده است تا عرضه را حداقل 6 برابر کند. به همین منظور رئیس جمهور قزاقستان، از کشورهای اروپایی خواست تا در توسعه بنادر دریای خزر و بارگیری مشترک کشتی های باری مشارکت کنند. نکات بعدی همکاری توکایف، پروژه های مشترک در بخش انرژی و توسعه ذخایر فلزات کمیاب خاکی، حفاظت از آب و هوا، فضای سبز و همچنین دیجیتالی شدن ادارات بود. آخرین قسمت درخواست در لیست رئیس جمهور قزاقستان، امنیت و ثبات منطقه ای بود. وی خاطرنشان کرد که برای این منظور، جامعه جهانی باید برای جلوگیری از یک بحران انسانی در افغانستان با یکدیگر همکاری کنند. «شوکت میرضیایف»، رئیس جمهور ازبکستان نیز به پیشنهادات همتای قزاق خود در خصوص گسترش تجارت و ایجاد مسیرهای حمل و نقل جدید پیوست. تاشکند، در حال حاضر در این راستا فعالیت دارد. اخیراً دولت این کشور اعلام کرده است که قصد دارد «ترمینال ازبکستانی» را در بندر باکو افتتاح کند. آنها توضیح دادند: «با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی در جهان، باید بدنبال راههای جایگزین برای عرضه نفت و گاز بود و اکنون ازبکستان، در حال تغییر جهت محمولهها در مسیر آذربایجان و توسعه پتانسیل کریدور میانی است». علاوه بر این، میرضیایف، ایده انتقال ظرفیت های صنعتی اروپا به آسیای مرکزی و تعمیق همکاری در زمینه آموزش را مطرح کرد. در باره چارلز میشل، او نه مانند یک مهمان، بلکه مانند اربابی رفتار می کرد که به گزارش های رعیت های خود گوش می دهد. وی با ارائه یک سخنرانی در مورد «جنگ روسیه علیه اوکراین» و چرایی کمک اروپا به این کشور با حضار سخن آغاز کرد. اما میشل، تصدیق کرد، او به موقعیت کشورهای آسیای مرکزی که ناشی از روابط نزدیک آنها با مسکو است، احترام می گذارد. او با مهربانی ایده های مطرح شده در این اجلاس را تایید کرد و به منطقه قول حمایت همه جانبه داد. دستیابی به سطح جدیدی از همکاریها در بیانیه مشترک شرکت کنندگان در اجلاس نیز منعکس شد. به ویژه، نیاز به تقویت روابط «در باره چالش های قدیمی، جدید و نوظهور» اشاره شد و همچنین به وزرای خارجه دستور داده شد تا اجرای نقشه راه مشترک را برای تعمیق روابط بین آسیای مرکزی و اتحادیه اروپا، آغاز کنند. مقامات کشورهای منطقه، با مانور بین قدرت های مختلف از تکرار این که این «همه جانبه گرایی!» علیه منافع هیچ کشوری نیست، دست بر نمی دارند. چنین اظهاراتی مشکوک است، به این دلیل که شرکای آسیای مرکزی در حال رویارویی با یکدیگر هستند و علاقه مند هستند که حداکثر آسیب را به یکدیگر وارد کنند و این از جمله «در حاشیه» اجلاس سران آسیای مرکزی و اتحادیه اروپا قابل رویت بود. با این حال، نخبگان محلی مخالف سرمایه گذاری بر تضادهای میان «قدرتمندان» نیستند. بنابراین، تنها دو روز قبل از نشست سران، پارلمان قرقیزستان، سومین و آخرین قرائت را از پیش نویس قانون اساسی در باره زبان دولتی تصویب کرد که بر اساس آن، تنها زبان قرقیزی در فعالیتهای موسسات دولتی، سازمانهای دولتی، شرکتها با هر نوع مالکیت، در اداره های دادگستری، در زمینههای آموزشی، علمی و فرهنگی، در رسانهها و غیره قابل استفاده است. کارمندان دولت، ارتش، قضات، معلمان، پزشکان و کارگران اکنون ملزم به دانستن زبان دولتی خواهند بود. بنابراین، وضعیت زبان روسی، به عنوان یک زبان رسمی در این جمهوری، در واقع روی کاغذ باقی می ماند. از زبان نمایندگان و مقامات (از جمله رئیس کمیسیون ملی زبان و سیاست زبان دولتی، خانبیک عثمان علیف)، فراخوان هایی مبنی بر کنار گذاشتن کامل هنجار در مورد زبان رسمی یا جایگزینی روسی با انگلیسی وجود دارد. پیشنهاد هایی از این دست، وضعیت منطقه را متزلزل خواهد کرد و کرنش در برابر غرب، هرچند در کلام، منطقه را به محلی برای انجام ماجراجویی های سیاسی تبدیل می کند. اما مقامات ترجیح می دهند تا به دور دست نگاه نکنند. آنها بسیار بیشتر دستیابی به سود آسان و اهمیت دادن به خود از توجه به «قدرت های بزرگ» را مهم می دانند.
https://gazeta-pravda.ru/issue/58-31407-8-iyunya-2023-goda/mirazhi-evropeyskogo-vektora
تلگرام راه توده:
|