راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

قتصاد سه بخشی

بتدریج تبدیل شد

به اقتصاد یک بخشی

عبدالکاظم دریساوی

 

  

در مناظره دکتر موسی غنی نژاد و دکتر مسعود درخشان به برخی نکات باید توجه کرد. واقعیت این است که چیزی به نام اقتصاد اسلامی وجود نداشته و ندارد. اقتصاد یا سرمایه‌داری است یا سوسیالیستی یا راه رشد غیرسرمایه‌‌داری با سمت گیری سوسیالیستی است.

بخش مترقی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بخش مربوط به اقتصاد آن بود. این بخش به ترتیب اولویت شامل بخش دولتی و تعاونی و خصوصی ( با رویکرد حمایت واقعی و قانون‌مند از بورژوازی ملی ) است. متاسفانه این بخش از همان ابتدای انقلاب مورد حمله روزنامه رسالت ایت اله آذری قمی و اکثر مراجع مذهبی طرفدار سرمایه داری تجاری واقع شد و به آیت اله خمینی و میرحسین موسوی نخست وزیر وقت برچسب کمونیستی زدند. حزب موتلفه و انجمن حجتیه و روزنامه رسالت و جناح راست حزب جمهوری اسلامی و تجار و بازاریان بزرگ تهران سردمدار این برچسب زنی ها بودند. بخش اقتصاد در قانون اساسی دارای سمت گیری مردمی و به سود زحمتکشان و محرومان بود اما به مرور آن را منحرف کرده و بعدها با تغییر ماهیت اصل ۴۴ توسط رهبر بخش هایی از بخش دولتی دود شد و به هوا رفت و بخش تعاونی هم که دهه ها قبل دود شده بود. اقتصاد به شکل فاجعه باری به اقتصاد خصولتی و رفاقتی  و رانتی و باندی تبدیل شد.

هیچ کدام  از این آقایان نمی‌گویند چرا این شرایط در ایران رقم خورد.

غنی نژاد به دکتر علی شریعتی و دکترابوالحسن بنی صدر و تز راه رشد غیر سرمایه داری پرفسور روستیسلاو اولیانفسکی و حزب توده ایران حمله می‌کند تا باصطلاح علت العلل مشکلات کنونی را در بخش اقتصاد  کشور همین بخش اقتصادی قانون اساسی معرفی کند.

راه رشد غیر سرمایه داری برای تحقق نیاز به نظارت مستقل دولت داشته و دارد ( نمونه نسبتا موفق آن در هند)‌. در ایران پس از انقلاب، جز مدتی کوتاه به این سمت جهت داده نشد. اقتصاد ایران  در اثر فقدان نظارت کارشناسانه و مستمر به مرور و موریانه‌وار در اختیار خودی‌ها و رانت خواران و نهادها قرار گرفت. خصوصی سازی از نوع حراج شرکت‌های دولتی بزرگترین زیان‌ها را به اقتصاد و توسعه اقتصادی کشور زد. فقرا فقیرتر و خودی‌ها غنی‌تر شدند! در هیچ جای دنیا شرکت‌های بزرگ دولتی و نهادهای  بزرگ اقتصادی را به بخش خصوصی هدیه نمی‌دهند. بخش دولتی از نظر محتوایی و مضمونی متعلق به ملت و نسلهای بعدی است.

غنی‌نژاد در مناظره می‌گوید، اقتصاد رقابتی را قبول دارد اما نمی‌گوید که اقتصاد رقابتی از یک قرن پیش به انحصار کارتلها و تراست ها و امپریالیسیم منجر شده است. لذا اقتصاد رقابتی یک شعار تزیینی لیبرالیستی برای فریب افکار عمومی در جهت تقدیس لیبرالیسم و ازلی جلوه دادن و ابدی سازی مالکیت خصوصی و سیستم سرمایه‌داری با برچسب تجارت آزاد است.

اقتصاد ایران نیاز به بازنگری اساسی دارد و باید توسط  اقتصاددانان خبره نهادگرا با سمت گیری به سود زحمتکشان و محرومان و نسل‌های آینده طراحی شود. در گام اول بازگرداندن همه اموال و شرکت‌های دولتی وآگذارشده و خصوصی شده به  نهاد دولت طراحی و در دستور کار قرار گیرد. همزمان با این اقدام نیز باید قانون "از کجا آورده‌ای" به شکل قانونمند و مشخص و شفاف اجرا شود.

امثال موسی غنی‌نژادها و مسعود درخشان‌ها آدرس غلط داده و می‌دهند! کلام آخر این‌ که اساسا این نوع مناظره‌ها فاقد محتوا و بی فایده و درجهت تلف کردن وقت مردم و سرگرم کردن آنان به مباحث و دعواهایی است که بیش از چهل سال از تاریخ  وقوع و‌ مصرفش گذشته و هیچ گره‌ای از مشکلات مردم و میهن باز‌ نکرده و نمی‌کند. (برگرفته شده از فیسبوک)

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 878  -  13 اردیبهشت 1402                                اشتراک گذاری:

بازگشت