دولت جهانی سایه پشت اقدامات تروریستی است! یلنا پانینا- بنیاد روسترات ترجمه- کیوان خسروی |
الیگارشی جهانی «کشتار سنبارتلِمی» را برای سیاستمداران دست راستی در سراسر جهان تدارک می بیند. مسئولان سرویسهای ویژه روسیه به ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و اوکراین به عنوان نیروهایی اشاره میکنند که در سازماندهی حمله تروریستی به تالار شهر کروکوس سیتی به دست تندروهای اسلامی دست داشتند. در مورد اینکه چه مقاصدی را نسبت به روسیه داشتند بسیار گفته شده است. واشنگتن، لندن و کیف تحت کنترل آنها به باجخواهی و ارعاب تروریستی روی می آورند و تلاش می کنند شهروندان روسیه را بترسانند. از سوی آنها بدیهی است که می خواهند تصویر یک دشمن را در ذهن ما با یک داستان مجازی، و تلاش به تحریک یک رویارویی بین اکثریت ملی روسیه و مهاجران و سپس با مسلمانان به طور کلی جایگزین کنند ،تا آنکه کشور ما را در هرج و مرج فرو ببرند و برای خود مهلتی در جبهه اوکراین ترتیب دهند. در حوزه روابط بینالملل، غرب سعی می کند اتحاد بین روسیه و جنوب جهانی درهم بشکند و بریکس بازسازی شده با مشارکتکنندگان جدید – با بزرگترین کشورهای اسلامی - را از بین ببرد. جای آن است فکر کنیم که چه پیامدهایی را عملیات "بازسازی و زنده کردن داعش" برای غرب دارد. رسانه ها و کارشناسان وابسته به الیگارشی مالی فراملی اغلب بقدر کافی درباره آنکه داعش ناگزیر بر سر کشورهای غربی خواهد افتاد می نویسند. شاید از این طریق گلوبالیستها سعی در استتار و پنهان کردن احمقانه و پوچ بودن موضع خود داشتند. آنها تلاش می کنند رد سازمان دهندگان حمله تروریستی درحومه مسکو را که به اوکراین منتهی می شود، پنهان کنند و در استفاده از دستکاری های ابتدایی و «پنهانگری ناشیانه» برای قانع کننده تر کردن پیام های خود، به مرز حماقت می رسند. همزمان، وعدههای حملات تروریستی در غرب میتواند پیشبینی آینده باشد و افکار عمومی را برای رویدادهایی آماده کند که توسط «دولت سایه» گلوبالیستها آماده میشود. اخیراً در مورد آن که ساختارهای حکمرانی جهانی تحت کنترل الیگارشی مالی جهانی قادر نیستند از طریق ابزارهای سیاسی و قانونی در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا به نتیجه مورد نیاز خود برسند، بسیار گفته شده است. کارشناسان اغلب این پرسش را مطرح کرده اند که گلوبالیستها برای حفظ قدرت کامل در بزرگترین کشور بلوک غرب، تا چه حد میتوانند پیش بروند. سناریوهای گوناگونی مورد بحث قرار گرفتند - از تکرار بیماری پاندمی 2020 بصورت یک "بیماری ایکس" بطور مصنوعی ایجاد شده و راه اندازی آن تا شروع جنگ جهانی سوم، با تلاش برای حذف فیزیکی دونالد ترامپ در دوره مبارزات انتخاباتی یا بلافاصله پس از انتخابات ریاست جمهوری. از این نظر، پیش بینی رسانه های جهانی مبنی بر اینکه «داعش قطعا به غرب ضربه وارد خواهد آورد» منطقی است. تلاش برای متهم کردن برخی از عوامل اسطورهای ایرانی جهت سوء قصد به ترامپ، با آگاهی از اینکه ایران با تروریسم بینالمللی مرتبط نیست و در سی سال گذشته فعالانه با آن مبارزه کرده است، یک چیز است؛ و چیز دیگر «اختصاص دادن "رویداد" احتمالی به سازمان تروریستی داعش، که از یک سو واقعاً قتل عام را سازماندهی کرد و از سوی دیگر ممکن است با دونالد ترامپ که در انهدام یک کشور تروریستی در سال 2018- 2017 شرکت کرده بود تسویه حساب کند. «داعش از ترامپ انتقام میگیرد» روایتی بسیار محتملتر از سوءقصد به یک سیاستمدار است تا «ایران از ترامپ انتقام بگیرد». نه تنها می توان آن را به یک آمریکایی معمولی که درک کمی از جغرافیا و روابط بینالملل دارد، بلکه به انواع کارشناسان، ستون نویسان و رهبران افکار عمومی خوراند. در عین حال نه تنها در ایالات متحده آمریکا، بلکه در اروپا، آمریکای لاتین، در بین عمال سیاسی نفوذ در جنوب جهانی نیز هست. در این زمینه، تراژدی روسیه در تالار شهر کروکوس ممکن است مقدمه ای برای زنجیره کاملی از رویدادها در غرب باشد که یادآور شب "سنت بارتولومئوس"(1)، قتل عام پروتستانهای فرانسوی مخالف توسط عوامل هوادار پاپ است. تنها تفاوت این است که سیاستمداران راستگرای غربی مستقل در نقش هوگنوت ها قرار بگیرند، و مرکز حکمرانی جهانی از واتیکان به مقر شرکت های چند ملیتی منتقل بشود. شب جدید سنت بارتولومی زمانی می تواند در خدمت کنترل "شوالیه های شنل و خنجر" مراکز اداره جهانی از طریق ساختارهای مختلف از سرویس های ویژه اوکراین تا هسته های شبه نظامی مستقر در ادلب، شمال غرب نیجریه یا فیلیپین قرار بگیرند و بتوانند 11 سپتامبر را تکرار کنند. به سخن دیگر، فرو بردن جامعه غربی در شوکی مشابه آنچه آمریکایی ها پس از «حملات تروریستی» به برج های دوقلوی نیویورک در 11 سپتامبر 2001 تجربه کردند. در این شرایط ، سوء قصد نه تنها علیه ترامپ، بلکه برای اکثر سیاستمداران اروپایی که از سوگند وفاداری به ساختارهای حکومت جهانی خودداری کنند - از مارین لوپن تا ویکتور اوربان - نیز ممکن است. بدین ترتیب، "داعش دوباره زاده شده" به عنوان حق امتیاز و جواز تروریستی تحت کنترل دولت سایه ممکن است به ابزار آخرین مرحله پاکسازی میدان سیاسی غرب جمعی تبدیل شود. باید گفت که این پاکسازی هم اکنون در حال انجام است. در مرحله نخست، آنطور که بارها اشاره کرده ایم، "سیلویو برلوسکونی"، "نیکلا سارکوزی"، "فرانسوا فیون"، "سباستین کورتس"، که بی اعتبار شدند و با اتهامات «تاثیر بر تجارت»، «فشار بر مطبوعات» و «سوءاستفاده از مقام رسمی» بدنام شده و مورد تعقیب قرار گرفتند». مرحله دوم پس از سوء قصد به "شینزو آبه" آغاز شد که در نتیجه آن معتبرترین سیاستمدار ژاپن که سالها نخست وزیر این کشور بود و با احترام در مورد "ولادیمیر پوتین" صحبت می کرد، به دلیل بی عملی کامل محافظان خودش کشته شد. جنایت یاد شده به صورت بسیار غیرقابل قبولی برای افراد عادی توضیح داده شد و ضمن ارائه داستانی مبهم از فرقه های مذهبی در شبکههایی که به نظر میرسید قاتل درگیر آن شده بود و بهمین دلیل ظاهراً از "آبه " که بطور نامفهومی با آنها در ارتباط بوده، انتقام گرفته است. سپس، طبق همان سناریو، رهبر اپوزیسیون کره جنوبی تقریباً نزدیک بود بمیرد که در نهایت زنده ماند، اما فعالیت سیاسی خود را به شدت کاهش داد. در شرایط داستان غیرقابل قبول مرگ نخست وزیر سابق ژاپن، تئوری و برداشت "داعش دوبارهزاده شده" مانند یک پوشش اطلاعاتی ایده آل به نظر می رسد. بویژه اینکه، همه رهبران غیرقابل اعتماد از دیدگاه ساختارهای حکومرانی جهانی، از ترامپ گرفته، که واقعاً خود را به عنوان مخالفان اسلام گرایان تندرو معرفی کردند. https://russtrat.ru/analytics/30-mart-2024-2249-12424 تلگرام راه توده:
1- کشتار سنبارتلمی. ۲۳ اوت ۱۵۷۲ – ۲۴ اوت ۱۵۷۲- کشتار سنبارتلِمی سرکوب گسترده و خونین پروتستانهای فرانسوی کالوینیست در جریان جنگهای مذهبی فرانسه و به سال ۱۵۷۲ بود. این کشتار نقطه عطفی در جنگهای مذهبی فرانسه بود. جنبش سیاسی اوگنو با از دست دادن بسیاری از رهبران اشرافی برجسته خود فلج شد و بسیاری از اعضای درجه یک متعاقباً تغییر دین دادند
|