راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

امریکا نمی داند
با آسیای مرکزی
چه می خواهد بکند!

رناتا آلیموا- بنیاد فرهنگ استراتژیک
ترجمه- کیوان خسروی

 

"جنتلمن های خودخوانده سفیدپوست" همچنان به رخنه در قزاقستان و ازبکستان ادامه می دهند. ایالات متحده آمریکا هنوز تصمیم نگرفته که با آسیای مرکزی چه کند.
بگذارید به طور کوتاه یادآوری کنیم:

منطقه ای غنی از منابع و واقع در مرکز اوراسیا، از یک سو لقمه ای خوشمزه برای غرب است که گرسنگی شدید منابع را تجربه می کند، و از سوی دیگر، نامزدی بالقوه ایده آل برای نقش کانون بی ثباتی در نزدیکی مرزهای روسیه و چین است. کارشناسان آمریکا مصراً در مورد اهمیت فرآیندهای یک پارچه سازی در آسیای مرکزی مبالغه و اغراق می کنند. سیاست شناسان و اقتصاددانان از همه رنگ آمرانه در مورد دورنماهای ایجاد نوعی اتحادیه جدید منطقه ای تحت نظارت ایالات متحده آمریکا بحث می کنند. نتایج "پلاتفرم تجاری" در شهر آلماتی به نفع این ایده نقل قول می شوند. گویی این اقدامات حمایت گسترده ای در جامعه تجاری بین المللی پیدا کرده است. ظاهرا سخن در مورد ایجاد یک بازار مشترک، تسهیل تشریفات گمرکی، افزایش ارتباطات متقابل حمل و نقل است که البته به ورود فوری سرمایه گذاری های کلان و در نتیجه به شکوفایی اقتصادی سراسری تحرک می بخشد. کارشناسان خبره در خیال‌پردازی‌های خوش و رنگین کمان خود معلوم نیست چرا تلاش می‌کنند تضادهای پابرجا بین دولت‌های جداگانه آسیای مرکزی را نادیده بگیرند. آنها آن فاکتی را نادیده می گیرند که محرک اصلی توسعه اقتصادی در منطقه روسیه است که بسادگی پیشنهاد می شود که کنار گذاشته شود. آنها بلند پروازی های ترکیه را فراموش می کنند که تلاش می کند نقش رهبر "جهان بزرگ ترک" را به عهده بگیرد و تاجیکستان برای ترکیه همچون خاری در چشم است. آنها کاملاً موقعیت ویژه ترکمنستان "برای همیشه بی طرف" را فراموش می کنند. تا کنون پاسخی برای این پرسش ارائه نشده که چه کسی دهنده اصلی اصلاحات پیشنهادی است. سازمان‌های ارزی – اعتباری بین‌المللی به تامین مالی کشورهای آسیای مرکزی آمادگی دارند، اما این اعتبارات برای حل مسائل اجتماعی شدیدی که در هر یک از کشورهای منطقه بسیار انباشته شده‌اند، مورد نیاز است. کارشناسان حاضر نیستند به این فکر کنند که ساخت یک مکان اقتصادی واحد تأثیر بسیار دردناکی بر کل بخش های اقتصادهای کمتر توسعه یافته ملی خواهد داشت. به عبارت ساده تر، همگرایی در مقیاسی بزرگ مستلزم اقداماتی به حکم انتخاب طبیعی است، زمانی که توسعه یافته تر، ضعیف تر را جذب می کند.
چه تأثیری را چنین تجدید سازمان اقتصادهای ملی بر بازار کار و جریان‌های مهاجرت خواهد داشت؟ معلوم نیست چرا، واقعیت های عینی مورد توجه قرار نمی گیرد: اقتصادهای آسیای مرکزی در درجه نخست بر بازارهای خارجی با گردش کالای نسبتاً پایین درون منطقه ای جهت گیری شده اند. سنگ اورانیوم قزاقستان مورد نیاز آمریکا یا فرانسه است و کاملا مورد توجه و علاقه قرقیزستان یا ترکمنستان نیست. در نهایت، آن فاکتی به کلی فراموش شده که «پنج کشور» عضو سایر اتحادیه ها هستند که تعهدات خاصی را بر آنها تحمیل می کند. وعده های زیبا و طرح های رویایی و باور نکردنی روی کاغذ خوب هستند. در عمل، همه چیز بسیار پیچیده تر است و طبق هوس ارباب آن سوی دریا تعیین و حل و فصل نمی شود. در این بین، به نظر می رسد که خود ارباب آن سوی دریا فعلا نمی تواند تصمیم بگیرد که دقیقاً چگونه می خواهد آسیای مرکزی را بچنگ آورد، به طور کامل یا تکه تکه. چنانکه، آخرین تماس‌های تشکیلات سیاسی آمریکا با شرکای آسیای مرکزی بی‌میلی آشکار واشنگتن برای متحد شدن منطقه را نشان داد. سفر "مورات نورتلئو" به آمریکا در 26 مارس بسیار سرد و غیر صمیمانه بود. در ادامه، "بلینکن" وزیر امور خارجه و معاون نخست وزیر قزاقستان اجازه ورود ندادند. همچنین در مطبوعات اشاره ای به انتشار گسترده از مذاکرات نشد. وزارت امور خارجه به یک بیانیه مطبوعاتی نسبتاً خشک اکتفاء کرد که در آن بحثی در مورد "دورنمای گسترش تعامل اقتصادی و تنوع بخشیدن به اقتصاد ملی جمهوری از جمله از طریق پروژه هایی در چارچوب تعهد جهانی متان و سرمایه گذاری در بهره برداری مواد معدنی حیاتی" گزارش شد. "ورتلئو" بخاطر کاهش شدید همکاری با روسیه مورد سرزنش قرار گرفت و وعده هویج های جدید را دادند. در این بین علیرغم وعده های انجام این کار در سال گذشته، هنوز هویج در شکل خروج قزاقستان از اصلاحیه "جکسون وانیک" داده نشده است. بر اساس پس زمینه اطلاعاتی، اکنون حتی امیدوار هم نکردند. وزیر امور خارجه آمریکا صراحتا اشاره کرد که شرط مهم جذب سرمایه گذاری غربی، ادامه اصلاحات دموکراتیک است. پیش از همه، تامین حقوق بشر و استقلال رسانه های همگانی و همچنین تقویت جامعه مدنی اشاره ای است واضح به شرایط سخت در شکل انسداد تایید اعتبار اخیر تعدادی از روزنامه نگاران رادیو آزادی.
بلینکن به طور سنتی به حاکمیت و تمامیت ارضی قزاقستان ابراز تعهد کرد. وعده کمک به ساخت آسیای مرکزی نیرومند و شکوفا داد. بهای چنین وعده هایی را سوریه، عراق، لیبی و افغانستان کاملاً کشیده و دیده بودند. در زمانهای مختلف، همکاران وزیر امور خارجه نیز به معمر قذافی و صدام حسین قول بسیاری داده بودند. در این شرایط، علیرغم حقارت و بی اعتنایی به قزاق ها که به وضوح توسط طرف آمریکایی نشان داده شد، در همان روز، از سناتور "استیو دینز"، یکی از اعضای کمیته مالی و انرژی سنای آمریکا، که از قزاقستان بازدید می‌کرد، در بالاترین سطح استقبال کردند. سناتور نیز به نوبه خود گفتگوهای طولانی را بعمل نیاورد و بر بحث تجاری در مورد افزایش رشد صادرات اورانیوم قزاقستان و توسعه منابع انرژی تجدید پذیر متمرکز شد (نظر به اینکه سنا در حال بررسی لایحه ای برای ممنوعیت عرضه اورانیوم از روسیه است، این امر قابل درک است و جستجو برای مواد خام برای صنعت هسته ای ضروری است). مهمانان آمریکایی و رسانه ها در ازبکستان کاملاً متفاوت رفتار کردند، جایی که در 26 تا 27 مارس یک هیئت بزرگ دو حزبی از نمایندگان کمیته نمایندگان مجلس از سوی نیروهای مسلح به ریاست "مایکل راجرز" وارد شدند که دیرتر "داینز" که از قزاقستان آمده بود به آن پیوست. سفر آمریکایی ها که در بالاترین سطح نیز پذیرفته شدند، به شیوه ای کاملاً متفاوت پوشش داده شدند: تمجیدهای پی در پی و کامل از آهنگ توسعه مشارکت استراتژیک، رضایت از پویایی تعامل سیاسی، وعده های جذاب و دلفریب برای همه چیز به یکباره. دورنماهای کمک های آمریکا در توسعه انرژی سبز و بکار بردن فناوری های دیجیتال نیز مورد اشاره قرار گرفتند. درست است، با لغو اصلاحیه "جکسون وانیک"، وضعیت با قزاقستان فرقی نمی کند. می ماند تنها حدس زدن که چه چیزی موجب چنین تضاد نمایشی نسبت به دو جمهوری بزرگ منطقه شده است.
در دیپلماسی، هر گام و ژستی مهم است. یا سخن از قصد تلنگر زدن به "آستانه" سرکش از سر غرور است، یا آمریکایی ها به ازبکستان بسیار بیشتر از قزاقستان علاقه مند هستند، هم برای دموکراتها و جمهوری خواهان. ایالات متحده آمریکا برنامه هایی برای این کشور دارد. و آنقدر جدی هستند که حتی به خود اجازه نمی دهند فعلا بی ادب باشند. در هر صورت، مهم نیست که چقدر کارشناسان علوم ناشناخته وارد جزییاتی غیر ضروری شوند که برای طرح کلی مهم نیستند، سخن اصلاً در مورد فرآیندهای اتحاد در آسیای مرکزی نیست. به نظر می رسد که در واشنگتن هنوز در مورد سرنوشت منطقه ارزیابی نشده است. و فرصتهای زیادی وجود دارند به اینکه تصمیمات بر اساس بهترین سنن سیاست آمریکا اتخاذ شوند. بوجود آوردن حداکثر هرج و مرج، همه را در برابر همه قرار دادن و تلاش برای گرفتن ماهی چاق تر در آب گل آلود با طعم خون.
https://www.fondsk.ru/news/2024/04/21/politika-ssha-v-centralnoy-azii-chem-oborachivayutsya-vizity-slonov-i-oslov-v

تلگرام راه توده:
https://telegram.me/rahetudeh















 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 926  -  26 اردیبهشت 1403                                اشتراک گذاری:

بازگشت