راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله 926

اگر امریکا بر ایران مسلط شود

نه شاهزاده می ماند و نه تاج زاده

 

 آقای مهدی نصیری که قبلا یک بار قدرت ویرانگری و زمین سوخته از خود برجا گذاشتن را در مدیریت و سردبیری کیهان نشان داده اخیرا با ایده "اتحاد از تاجزاده تا شاهزاده" وارد میدان شده و می‌خواهد بخت خود را این بار در مدیریت کشورآزمایش کند. ایشان در نوشته های خود معترض است که چرا برخی جمهوریخواهان و سلطنت طلبان با این ایده (بنظر ایشان) بدیع مخالفند.

کسانی که بحث های خارج کشور را دنبال کرده باشند می دانند که گلایه آقای نصیری و نصیری های پیش از ایشان قدمتی سی ساله دارد. عده ای "شاه الهی" ها را مقصر عدم اتحاد می دانند و برخی سرسختی جمهوریخواهان را. انواع کمیته، اتحاد، شورای گذار در این سی ساله تشکیل شده که بعد از مدتی اعضای آنها به جان همدیگر افتاده اند و به "افشاگری" علیه هم مشغول شده، دیگری را مسئول فروپاشی شورا و به تعویق افتادن "آزادی ایران" معرفی کرده اند. گویی اگر بین آنها اختلاف نمی شد الان ایران بدست آنان آزاد شده بود. آخرین آن، همین دو سال پیش در جریان زن، زندگی، آزادی با سروصدای بسیار تشکیل شد که پس از فروکش کردن هیجان ها و سرد شدن حامیان خارجی آن، به سرنوشت پیشینیان خود دچار گردید.

در مورد فکر اتحاد از تاجزاده تا شاهزاده چندین پرسش مطرح است.

اولین پرسش این است که با خود این آقایان و حامیان آنها درباره این اتحاد صحبتی شده و موافقت خود را با آن اعلام کرده اند یا آقای نصیری از کیسه خلیفه می خواهد اتحادی تشکیل دهد که خودش در مرکز آن باشد و نقش دلال اتحاد را داشته باشد؟

نکته دوم این است که آیا اینها قرار است مدیران آینده ایران بشوند؟ مثلا آقای رضا پهلوی که کارش با باغبان خانوادگی اش در آمریکا به دادگاه کشید می خواهد ایران را مدیریت کند؟ یا آقای مهدی نصیری از تجربه روزنامه کیهان می خواهد برای مدیریت ایران بهره بگیرد؟

مهم تر از ایندو در اینجا دلیل توسل به شاهزاده است. سوال اینجاست که اگر ما مثل مصر و عربستان و عراق و اذربایجان و ترکیه و هند و پاکستان و لیبی و سومالی و ... شاهزاده نداشتیم تکلیف آقای نصیری و "آزادی ایران" چه می شد؟ چرا از بین ۱۵۰ کشور دنیا افتخار داشتن یک شاهزاده در آمریکا فقط نصیب ملت ما شده است؟ بقیه ملت های دنیا چرا از موهبت داشتن شاهزاده محروم هستند و تکلیف مردم بیچاره آنها که شاهزاده ندارند چیست؟ ملت ما قوم یهود هم نیست که فکر کند چون برگزیده است خداوند یک شاهزاده اختصاصی برای ما در آمریکا در نظر گرفته است‌!

دلیل این استثنای جهانی و وجود یک شاهزاده ایرانی در آمریکا که در حول آن سی یا چهل سال است جنجال ادامه دارد در دو چیز است: اول اینکه ایران تسلیم آمریکا نشده و نمی شود. دوم اینکه در ایران یک جریان ارتجاع مذهبی و یک جریان غربگرا وجود دارد که آمریکا به آنها امید دارد. اگر ایران تسلیم آمریکا شود و آمریکا به هدفش برسد بساط و دکان شاهزاده جمع می شود و ما هم می شویم مانند بقیه دنیا. نقش آقای شاهزاده در آمریکا ایجاد شرایط تسلیم ایران است نه بازگشت به ایران یا مدیریت ایران. خود شاهزاده هم این را می داند و به اندازه آقای نصیری جوش اتحاد نمی زند چون می داند هر قدر به هدف مورد نظر امریکا نزدیکتر شود زودتر بساطش جمع می شود.

بنابراین وظیفه اتحاد از تاجزاده تا شاهزاده اصلا این نیست که یک ایران نیرومند ایجاد کند. ایرانی که دارای ارتش و سپاه مجهز و کارآمد و قوی باشد. اقتصاد آن در حال رشد و توسعه باشد، مدیریت آن سالم و کارآمد باشد، مردم آن مرفه و خوشبخت باشند، دموکراسی و مردمسالاری در آن حاکم باشد و ... زیرا چنین ایرانی را که نمی شود براندازی و سرنگون کرد. وظیفه آن ایجاد ایرانی است که قابل براندازی باشد یعنی ایرانی ضعیف و بدبخت و توسری خور و تجزیه شده. 

کار شاهزاده و نقش آن در این اتحاد هم در واقع همین کوشش برای تضعیف ایران است و آقای نصیری هم کارش این است که ارتجاع مذهبی و غربگرایان داخلی را در کنار او بسیج کند. حمله به چین که چرا از ایران نفت می خرد و نمی گذارد اقتصاد ایران ورشکسته شود پس حتما ایران را مستعمره کرده. ناسزاگویی به روسیه که چرا از ایران حمایت می کند و حمله نظامی به ایران را سخت تر می کند و هر روز یک معاهده ترکمانچای با ایران امضا می کند. درخواست اینکه سپاه پاسداران را تروریستی اعلام کنید، سفارتخانه های ایران را تعطیل کنید، ایران را تحریم اقتصادی کنید و مشابه آنها جزو وظایف شاهزاده است و آقای نصیری هم در رکاب ایشان قدم بر می دارد.

البته این آقایان می گویند درست است که ما الان یک ایران بدبخت و فلک زده و در قحطی می خواهیم ایجاد کنیم که بشود حکومتش را سرنگون کرد ولی بعد روی ویرانه های آن یک ایران "آباد و آزاد" بنا خواهد شد. یعنی وعده می دهند که اگر ایران را به قصد کشت فلج کنند و از آب و غذا محرومش کنند تا معده و روده و کلیه و قلب و همه چیز آن از کار بیفتد و به نزدیک مرگ برسد انوقت تیم آقای نصیری و شاهزاده می توانند با کمک آمریکا وارد شوند و از این ایران در حال احتضار یک سوپرمن بسازند. در حالیکه واقعیت این نیست. سرنوشت موجودی که اینها می خواهند از ایران بسازند مرگ خواهد بود و نه چیزی دیگر.

بنابراین پروژه اتحاد از تاجزاده تا شاهزاده در خدمت سیاست فشار حداکثری امریکاست. زمانی که ایران پذیرفت تسلیم آمریکا شود انوقت دیگر نه جایی برای شاهزاده می ماند و نه تاجزاده و نه آقای مهدی نصیری. دکان شاهزاده و امثال مهدی نصیری جمع می شود و تاجزاده هم به فراموشخانه سپرده می شود. آمریکا با همان رهبران تسلیم شده ایران در حال مرگ و نابودی بهتر می تواند به هدفهایش برسد. ماهیت متناقض، تخیلی و زیانمند پروژه اتحاد از تاجزاده تا شاهزاده و پروژه های مشابه آن در اینجاست.

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 926  -  26 اردیبهشت 1403                                اشتراک گذاری:

بازگشت