راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

عادت دیرینه

روحانیون

در اظهار نظر

 

رویدادهای پیش و پس از انقلاب 57 آنقدر زیاد و غافلگیر کننده است که کشته شدن ابراهیم رئیسی و عبداللهیان وزیر خارجه دولت او زلزله سیاسی و حکومتی نیست.

د راین 4 و نیم دهه نه تنها مردم، بلکه بسیاری از فعالان سیاسی نیز، نه تنها به برخی هشدارها، بلکه به برخی دانسته ها و تجربیات خودشان هم اهمیت ندادند و آن را در محاسبات تحلیلی خویش نگنجاندند. این حکم عام شامل توده ایها نیز می شود. نسل دوم و سومی که به حزب پیوسته بودند دچار روزمرگی بودند و رهبران با تجربه حزب نیز حتی اگر می خواستند و صلاح میدانستند، یا فرصت طرح برخی نظرات را نداشتند و یا بر حسب سیاست اتحادی و انتقادی که در رابطه با رهبری انقلاب دنبال می کردند طرح آنها را جایز نمی دانستند. درحالیکه برخی از آنها از خانواده روحانیون بودند، تجربه نقش روحانیت در دهه 30 را داشتند و حتی برخی از آنها چند سالی در کسوت روحانیت بودند و یا با آنها همدرس بودند و یا در زندان با آنها نشست و برخاست های چندین ساله داشتند. از جمله نورالدین کیانوری، احسان طبری، شادروان قدوه و ...

بتدریج و طی زمان مشخص شد که تنوع نظر و حرفی که روحانیون از خود بروز می دهند، یک خصلت ریشه ایست و باید در هر تحلیلی از سخنان و نظرات آنها این خصلت را در نظر گرفت. این واقعیت است که آن نظرات، حتی نظرات امروز آنها عمیق نبوده و نیست بلکه متاثر از حوادث داخلی و خارجی و فضای عمومی جامعه مطرح شده و همچنان می شود. با این وجود، باز هم می بایست آن خصلت ها را در نظر می گرفتیم و بگیریم. خصلت ها تابع شرایط زمانی و مکان اند، اما از خود نیز استقلال عمل دارند.

از جمله خصلت بسیار ریشه دار، اظهار نظر روحانیت در هر امر و اموری است. از اتم تا رنگ جوراب. همه ما اگر به دوران نوجوانی و زیر نوجوانی خود باز گردیم به یاد می آوریم منبر رفتن روحانیون را در مساجد و تکایا و حتی در خانه های خود. در همین مرور به یاد می آوریم همین خصلت اظهار نظر با اندک ترین اطلاعات را. اظهار نظر در باره مارکسیسم، اظهار نظر در باره بمب اتم (که واعظ معروف زمان "فلسفی" در سالهای فاصله 1330 تا 1340خود را متخصص آن میدانست و درباره آن بالا منبر اظهار نظر می کرد!)، اظهار نظر درباره آب و هوا، درباره زلزله، درباره خشکسالی، درباره جنگ جهانی، درباره یائسگی زنان و عقیم بودن مردان، اسهال بچه و قبض معده سالمندان و صدها نمونه دیگر. اکثریت روحانیون، حداقل تا پیش از انقلاب 57 در حوزه های مذهبی محبوس بودند، کتاب هایی که می خواندند همگی مذهبی و مشابه هم و درباره تاریخ عرب و اسلام و کتب فقه بود. آنها حتی مجلات و روزنامه های وقت را هم نمی خواندند و حتی آنها را حرام میدانستند، چه رسد به رمان و قصه و رفتن به سینما و دیدن تلویزیون و ...

 

طبیعی است که این قضاوت مطلق نیست، اما شامل اکثریت نزدیک به مطلق می شود و بحث نه درباره آگاهی یا عدم آگاهی روحانیون، بلکه درباره یک خصلت بنیادین در روحانیون است. با این خصلت برای اظهار نظر بی پروا هستند که البته این از طبیعت کم دانی آنها بر می خیزد.

روحانیت با همین خصلت ناگهان از حوزه های دینی به رهبری انقلاب و جامعه رسید و با افتادن تریبون های نماز جمعه و صدا و سیما و ... بدستش شروع به اظهار نظر در باره کلیه مسائل اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و علمی، جهانی، منطقه ای و .... کرد و چه لطماتی این اظهار نظرها به ایران و مردم زد. اساسا مشورت در فقه شیعه محلی از اعراب ندارد، مگر مراجعه به آن کتب فقهی که بتوانند در آن برای نظرات خود جمله ای مثلا از فقه جواهری پیدا کنند.

پس از 45 سال که از انقلاب می گذرد، ایران هنوز در تمام عرصه های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی گرفتار این خصلت روحانیت و مذهبیونی است که از روحانیت پیروی می کنند. نمی گوئیم در این 45 سال نیآموخته و تجربه جمع نکرده اند، هرگز چنین ادعائی را نباید داشت، اما باز هم آن خصلت اظهار نظر بدون علم و آگاهی کافی و پرهیز از مشورت با آنها که در فلان موضوع مورد بحث علم و آگاهی دارند، همچنان گریبانگیر روحانیت و مردم ایران است. از برجام گرفته تا سانسور حکومتی، از فعالیت متمایل به تولید بمب اتم گرفته تا درباره "کرونا" و روابط زناشوئی افراد جامعه و ....

نگاه کنید به شعار تولید فرزند در ایران و ضرورت رسیدن جمعیت ایران به 250 میلیون که رهبر کنونی جمهوری اسلامی بارها آن را مطرح کرده است. با کدام کار کارشناسی؟ و امکانات زیستی؟

این تنها یک نمونه است. یعنی مشتی است نمونه خروار. هر هفته در نماز جمعه ها، شاهد همین اظهار نظرهای فاقد پایه های علمی و تحقیقاتی هستیم. هر شب در صدا و سیما همین خصلت اظهار نظرهای غیر مسئولانه به نمایش در می آید. هنوز اکثریت روحانیت به شیوه بالای منبر رفتن در مسجد و تکیه فلان محله و یا روضه ماهانه در فلان خانه درباره هر مسئله ای اظهار نظر می کند و مثال و نمونه هم از صدر اسلام می آورد. برای نمونه در رد مذاکره و برجام مثال از دوران حکومت کوتاه مدت حضرت علی و ابوموسی اشعری می آورند. بخشی از مخالفت آنها با فرهنگ غربی که در واقع مخالفت با کتاب و نقاشی و سینما و تئاتر و موسیقی است و اظهار نظر برای رد آنها، ریشه در همین خصلت و همین ماندگاری در 1400 سال پیش و تصوراتی است که از صدر اسلام و جهان عرب دارند نه تاریخ 2500 ساله ایران. برجسته ترین و مدعی ترین آنها را اگر در سیما حاضر کنند تا در یک میز گرد با اهل تاریخ ایران شرکت کرده و با هم درباره تاریخ ایران بحث کنند، مردم خواهند دید تا چه اندازه با تاریخ کهن ایران بیگانه اند، چه رسد به علوم اجتماعی و اقتصادی و تکنولوژی جهانی. یعنی همان موضوعاتی که با اندک ترین اطلاعات در باره آنها، هنوز به شیوه ملای ده، برای مردم سخنرانی می کنند و البته دردسرهائی هم چه در زمینه سیاست داخلی و چه سیاست خارجی فراهم می سازند.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 927  -  2 خرداد 1403                                اشتراک گذاری:

بازگشت