راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله 905

ریشه بی اعتنائی مردم ایران

نسبت به جنایت علیه غزه چیست؟

 

کشتار و جنایات اسرائیل در غزه همچنان ادامه دارد و بررسی دلائل بی تفاوتی نسبی مردم ایران نسبت به این جنایات مسئله مهمی است که با آینده کشور و اخلاق و تمدن ایرانی در ارتباط است. هر چند برای این مسئله می توان و باید زمینه ها و دلایل آن را در عرصه افکار عمومی جستجو کرد و به آن پرداخت ولی بحث روانشناسی اجتماعی مشکلی را حل نمی کند چرا که پایه مادی و معنوی مشکل در جایی دیگر است. پایه وضع کنونی در بخش مادی به وضع اقتصادی کشور و در بخش معنوی به فشار ارتجاع مذهبی باز می گردد که همواره شرایط غیرقابل تحملی را ایجاد کرده اند. آنجا هم که فشار اقتصادی نیست، فشار ارتجاع مذهبی است. در حالیکه خود فشار ارتجاع مذهبی هم در بخش مهمی به وضع اقتصادی باز می گردد زیرا حکومت دربرابر امواج نارضایی مردم بیشتر به تکیه بر مذهب و ارتجاع مذهبی متمایل می گردد بجای آنکه دست آن را قطع کند. به همین دلیل ارتجاع مذهبی در افزایش فشارهای اقتصادی به مردم ذینفع است و خود یکی از عوامل آن است.

بحث ما در اینجا بر سر عوامل اقتصادی است. در آنچه به حوادث غزه و واکنش مردم ایران مربوط می شود اشکارا پیداست که این وضع بسود آمریکا و اسرائیل است و می دانیم که صرفنظر از اپوزیسیون برانداز و رسانه های خارج کشور که مستقیما توسط آمریکا و اسرائیل حمایت می شوند یک لابی قدرتمند هوادار اسرائیل و آمریکا در داخل کشور و از جمله در حاکمیت حضور دارد. وظیفه این لابی جلوگیری از حل یا کاهش مشکلات اقتصادی کشور به منظور افزایش نارضایتی از یک طرف و تبلیغ این است که حل مشکلات فقط با کنار امدن با اسرائیل و آمریکا ممکن است. این لابی رسانه ای و حکومتی مدعی است که مشکلات ایران برآمده از درگیری آن با آمریکا و اسرائیل یا بقول خودشان امریکاستیزی و اسرائیل ستیزی است. اگر ما رابطه مان را با آمریکا و اسرائیل درست کنیم وضعمان هم درست می شود. البته نمی گویند که اردن و مصر و مراکش و فیلیپین و جاماییکا و ... که رابطه شان با آمریکا و اسرائیل درست است چرا وضع مردمشان درست نشده است. آیا ما بیشتر از عراق می توانیم رابطه مان را با آمریکا گسترش دهیم که درون آن پایگاه دارد و اصلا کنترل پول و فروش نفت آن هم دست امریکاست؟ پس بهبود وضع اقتصادی کشور در نتیجه رابطه و دوستی با آمریکا یک توهم است و ما هیچوقت بیشتر از عراق نمی توانیم با آمریکا دوست باشیم و کنترل کشورمان را دست آمریکایی ها بدهیم که در آنصورت هم باید منتظر فلاکتی در حد فلاکت کنونی مردم عراق باشیم.

لابی آمریکا و اسرائیل در ایران برای جلوگیری از بهبود وضع اقتصادی کشور یک برنامه مشخص دارد که در مرکز آن روسیه ستیزی و بویژه چین ستیزی است. روسیه ستیزی از نظر اقتصادی اهمیتش در آن است که از یک طرف جلوی عبور کریدور شمال – جنوب در چارچوب منافع آمریکا و غرب گرفته شود. دوم اینکه بدون رابطه اقتصادی ایران و روسیه، روابط نظامی آن نیز در درازمدت به خطر خواهد افتاد. از نظر اقتصادی، چین ستیزی ابزار مهمتری است چرا که چین شریک اول تجاری همه اقتصادهای دنیاست و تنها خریدار نفت ایران در دوران تحریم ها بوده است. ضمن اینکه تنها کشوریست که دارای سرمایه، تکنولوژی برتر و انگیزه برای سرمایه گذاری در دیگر کشورها و بویژه ایران است که در مسیر کریدورها و جاده ابریشم نوین قرار دارد. هر کشوری را که بتوان از چین جدا کرد یعنی از اقتصاد جهانی و از امکان توسعه محروم کرد. وظیفه لابی آمریکا و اسرائیل در ایران در دو دهه گذشته به کمک رسانه های داخلی و خارجی و پایگاه هایی که در حکومت دارند این بوده که ایران را از چین و امکان سرمایه گذاری چین در کشور به هر قیمت محروم کند. جنجال هایی که بر سر سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چین در ایران به راه افتاد و ادعای فروختن جزیره قشم و کیش و ورود ارتش چین به ایران و غیره همه در چارچوب منافع لابی آمریکا و اسرائیل در ایران برای جلوگیری از بهبود وضع اقتصاد کشور است که امروز نتیجه آن را در نفرت عمومی از حکومت در حد بی توجهی به سرنوشت مردم غزه می توان دید.

خوش خیالی درباره ضربه به اسرائیل تا زمانی که لابی آمریکا و اسرائیل در داخل ایران و داخل حکومت با محوریت روسیه ستیزی و چین گریزی فعال هستند یک پندار کودکانه است. بهبود وضع اقتصادی در ایران به توان ما در گسترش روابط با چین و روسیه در همه عرصه ها و بویژه کریدورها بستگی دارد. لابی آمریکا و اسرائیل نیز تمام قد دربرابر این بهبود ایستاده و قدرت آن تا جایی است که رئیس جمهور کشور در جلسه سران کشورهای "یک کمربند و یک راه" شرکت نکرد جایی که نه تنها روسای جمهور چین و روسیه بطور طبیعی حضور داشتند بلکه حتی نخست وزیر هوشمند مجارستان که آینده را درست تشخیص داده خود را به آن رساند تا جای کشور خود را در آینده اقتصاد جهانی تضمین کند. بنابراین سر بزرگ لابی آمریکا و اسرائیل در داخل خود حاکمیت است که باید تکلیف آن را روشن کرد. مردم و روشنفکران را نمی توان درباره غزه سرزنش کرد.

 

تلگرام راه توده

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 905  -   24 آبان 1402                                اشتراک گذاری:

بازگشت