پس از اوکراین امریکا جبهه قطب شمال را می گشاید! ریا نووستی- ویکتوریا نیکیفوروا ترجمه- آزاده اسفندیاری |
ساده اندیشی است اگر امیدوار باشیم که مقامات آمریکایی پس از پیروزی و آزاد شدن اوکراین، از اعمال فشار بر روسیه دست بر خواهند داشت. از نظر عینی، فشارهای مورد نظر آنها، تنها امید برای به تعویق انداختن پایان یکه تازی و قدر قدرتی خود است. نقطه داغ بعدی که آمریکایی ها قصد دارند به آنجا ورود کنند، منطقه یخی و سرد قطب شمال است. کشتیهای یخ شکن در حال ساخت هستند، تمرینات نظامی ناتو، به طور منظم در منطقه زیر قطبی برگزار می شود و ناوهای هواپیمابر آمریکایی در دریاهای شمال عرض اندام می کنند. نروژ، سوئد و فنلاند، (جناح شمالی اتحاد ناتو)، به شدت برای مقابله با روسیه آموزش می بینند. ینس استولتنبرگ، دبیر کل ناتو می گوید، ناتو باید حضور خود را در قطب شمال افزایش دهد. واشنگتن پست از قول سخنگوی ارتش آمریکا، گزارش داد که قطب شمال در حال تبدیل شدن به یک منطقه بازی بزرگ، یعنی رو در رویی استراتژیک بین آنگلوساکسون ها و روسیه است. کمپین دروغ پراکنی و اطلاع رسانی علیه روسیه سال هاست ادامه دارد. در دهه گذشته، سخنرانان برجسته از "جان کری"، تا "گرتا تونبرگ"، روسها را به خاطر ذوب شدن یخهای قطب شمال سرزنش می کردند، که ظاهراً باعث آتش سوزی در کالیفرنیا و ایجاد آب وهوای بد در انگلیس می شود (حتما در آنجا همیشه آب و هوای خوبی وجود داشته است). با این حال افکار عمومی غرب از قبل آماده این واقعیت شده است که روسیه، باید به هر وسیله ای از جمله با نیروی نظامی از قطب شمال بیرون رانده شود. کشورهای عضو شورای قطب شمال، برای تعلیق عضویت خود، به این بهانه که روسیه عملیات ویژه نظامی را در اوکراین آغاز کرد آماده شده بودند و به این ترتیب، این تنها نهاد مشورتی غیرسیاسی فلج شد، در حالیکه قدرتهای قطب شمال حداقل می توانستند در این نهاد میان خود مذاکره کنند. امروز شرایط به گونه ای است که همه کشورهای عضو شورای قطب شما به جز روسیه، عضو ناتو هستند. بنابراین نحوه صحبت با آنها به طور کلی نامشخص است. مضحک خواهد بود اگر ما به کتاب های تاریخ مراجعه کنیم و سعی داشته باشیم تا به طرف های غربی ثابت کنیم که قرن ها پیش بر دریاها و سواحل شمالی خود تسلط داشته ایم، در حالی که «قدرت های قطب شمال» مانند ایالات متحده آمریکا، کانادا و فنلاند وجود خارجی نداشتند. آنها از همه این موارد به خوبی آگاه هستند اما خود را برای دور جدیدی از بازی هولناک آماده می کنند. مسیر دریای شمال بواقع امکان طبیعی تردد برای کشور ماست. ضمن اینکه فرصت های باورنکردنی برای ترانزیت کالا وجود دارد: در سال گذشته بیش از 34 میلیون تن بار در این منطقه جابجا شد که شش برابر بیشتر از ارقام اوج دوره اتحاد شوروی است. در این مناطق حضور نیروگاه های هسته ای شناور منحصر به فرد ما و ذخائر عظیمی از منابع گوناگون وجود دارد. آیا روسیه حاضر است این «کانال سوئز» خود را از دست بدهد؟
روزنامه نگاران غربی از این موضوع خشمگین هستند و نقشه های مسیر دریای شمال
را به اشکال مختلف و دلخواه منتشر می کنند. بیایید به یاد بیاوریم که چندین
بار شعله های جنگ در کنار کانال سوئز مصر زبانه کشیده است. اربابان سفید
پوست همواره برای تسلط بر این آبراه حیاتی دست به عملیات جنون آمیز زده
اند. اکنون همان سرنوشت در انتظار مسیر دریای شمال است. این منطق کلاسیک
دزدان دریایی و رقیبان ما، آنگلوساکسون هاست: «آنچه مال ماست، مال ماست و
آنچه مال شماست، هم مال ماست». در عین حال واشنگتن هدف دومی نیز دارد، که آن هم ضعیف کردن و به فلاکت رساندن دست نشاندگان اروپایی خود می باشد. بر همین اساس، پس از جنگ اوکراین، همه چیز برای آنها به هیچ وجه پایان نخواهد یافت. اگر جبهه اوکراین بسته شود، آمریکایی ها فوراً جبهه قطب شمال را باز خواهند کرد و اعضای جدید ناتو نمی توانند در پس ماجرا نشسته و شاهد حوادث باشند. این کشورها اجبارا به درگیری با روسیه کشیده خواهند شد و با پرداخت هزینه های سنگین نظامی، ویرانی را برای خود به ارمغان خواهند آورد. در جناح شمالی ناتو، این استراتژی آمریکا به خوبی قابل درک است. کارشناسان نروژی به تازگی، وحشت زده در مجله «فارین پالیسی» مقاله ای منتشر کرده اند. یعنی پاسخی به واشنگتن پست، درباره بازی بزرگ در قطب شمال! نه، نه، نویسندگان می نویسند، مهم نیست که کاساندرها ( افسانهای یونانی) چه می گویند:« بازی بزرگی در منطقه اتفاق نخواهد افتاد، هیچ تغییری در جبهه شمالی رخ نمیدهد و نیازی نیست ما را برای تشدید تنش با روسیه به جلو سوق دهید. کشورهای عضو جدید ناتو مدت هاست الگوریتم های خود را برای روابط با همسایه هسته ای خود توسعه داده اند و نمی خواهند آنها را تغییر دهند». در مورد الگوریتم ها حق با شماست. آنها همیشه از این واقعیت واقف بودند که سوئد و فنلاند ساکت نشسته و قایق خود را تکان نمی دادند. این معقول ترین راهبردی بود که برای این کشورها طی ده ها سال رفاه به همراه داشت و آسمانی آرام بر بالای سرشان فراهم کرد. اما امروز واشنگتن قاطعانه اجازه نخواهد داد کسی جرات ایجاد روابط سودمند متقابل با روسیه را داشته باشد. بنا براین، با وجود درخواستهای صلح از سوی نروژیها، فنلاندیها و سوئدیها، باز شدن جبهه شمالی تقریباً اجتناب ناپذیر به نظر میرسد. اما پاسخ به توسعه طلبی آنگلوساکسون ها، توسعه شتابان زیرساخت های نظامی شمال روسیه، علاوه بر آنچه از زمان شوروی حفظ شده است، خواهد بود. پایگاه ها، فرودگاه ها، سیستم های دفاع هوایی، همه این موارد به بهترین شکل ممکن در سطحی مدرن طراحی و اجرا شده و خواهند شد. ما از ذخائر خود، این غنی ترین موهبتی که طبیعت به ما اهدا کرده است، به هر طریقی دفاع خواهیم کرد. طبق برنامه اتخاذ شده، برای یک دوره تا سال 2035، مسیر دریای شمال نیز با آرامش و بطور سیستماتیک توسعه خواهد یافت. در آینجا به ویژه برای حکومتگران غربی تحقیر آمیز است که در چند سال گذشته خود آنها قیمت های حمل و نقل و لجستیک را به شدت افزایش داده اند و روسیه اکنون از این امر سود فراوان خواهد برد. قطب شمال منبع قدرت و ثروت مردمان روسیه خواهد بود و توسعه سخت ترین سر زمین های ما را تضمین خواهد کرد. در این میان، آمریکایی ها می توانند به شکار دو پرنده با یک سنگ ادامه دهند: برای نابودی اروپا علیه روسیه و روسیه علیه اروپا که نتیجه این هدف گیری، از قبل مشخص خواهد بود.
https://ria.ru/20230731/arktika-1887236841.html
تلگرام راه توده:
|