ترجمه- کیوان خسروی

در بررسی دلایل حمله غیرمنتظره حماس به اسرائیل، توجه به تفسیری از «سایمون سیپیس»، کارشناس علوم سیاسی اسرائیلی، که توسط وی در مصاحبه با برخی از رسانه‌ها بیان شده، قابل توجه است.

به عقیده «سیپیس»، وقایع 7 اکتبر تبدیل به یک تحریک بزرگ طرف سوم با هدف بازگرداندن ایالات متحده آمریکا به خاورمیانه شد. از جمله - تلاشی جدید برای سرنگونی «بشار اسد»، در حالی که روسیه مشغول درگیری در اوکراین است.

به گفته «سیپیس»، محاسبات واشنگتن بر این اساس استوار است که در صورت کشاندن «حزب الله» به این درگیری، ابتدا لبنان و سپس سوریه ناگزیر به آن کشیده خواهند شد. این امر بهانه‌ای برای مداخله آمریکا خواهد شد. بهمین خاطر«سیپیس» معتقد است پنتاگون اکنون دو ناو هواپیمابر را به سواحل اسرائیل و لبنان نزدیک می‌کند. اسرائیل خود را بین چکش و سندان یافته است و «سیپیس» می‌افزاید:  اسرائیل به سادگی یک ابزار چانه زنی در یک بازی بزرگ خواهد شد.

سیپیس در مصاحبه با پرتال آذربایجانی" Haqqin.az"، می گوید پشت اقدامات حماس نه تنها تهران که به دنبال ایجاد اختلال در روند عادی سازی روابط تل آویو و ریاض است،  مسکو نیز بصورت غیرمستقیم با ارائه "خدمات نظامی- فنی و فناوری" از طریق ایرانی‌ها نقش داشته است.

این یک هسته مهم در افکار اسرائیل است که درگیری در غزه پیش مقدمه تبدیل شدن به یک جنگ بزرگ در خاورمیانه است که ذینفعان اصلی آن مجتمع نظامی- صنعتی امریکا و بعد از آنها نخبگان جهان قرار دارند.

این جنگ می رود تا ساختارهای ژئوپلیتیکی قدیمی را تغییر دهد و فروپاشی هرم‌های مالی جهان را بدنبال آورد.

خاورمیانه در اینجا تنها به عنوان یکی از نقاط بسیار داغ روی کره زمین به نظر می‌رسد که آماده شعله ور شدن است. در عین حال، امریکا می کوشد در این جنگ حکومت بشار اسد را سرنگون کند و دست روسیه را سوریه کوتاه کند. ضربه به پروژه «یک کمربند و یک جاده» جمهوری خلق چین، امتیاز مطلوب دیگری است که امریکا بدنبال آنست.

امریکا به این می اندیشد که اگر موفق نمی‌شود ایران و عربستان را از مسکو و پکن و بریکس دور کند از تفنگ‌ها باید یاری بگیرد.

آیا واشنگتن قادر است تمام پیامدهای هرج و مرج در خاورمیانه را محاسبه کند؟ و آیا ایالات متحده آمریکا منابع کافی برای مبارزه همزمان با حداقل دو درگیری تمام عیار در خاورمیانه  و اوکراین را دارد؟

حتی در محافل واشنگتن نیز همه بر این باور نیستند که امریکا دارای چنین توانی است.

علیرغم اهریمن‌سازی از حماس، ثبات در جامعه جهانی تحت حمایت ایالات متحده آمریکا  رخ نداد  در عوض رژیم‌های سنی همصدا شدند و ایران، اگرچه عجله‌ای برای مداخله در اوضاع  ندارد، بعید است که در حاشیه بماند.

از تفسیر و روایت «سیپیس»، تنها دو گزینه برای استراتژی واشنگتن در خاورمیانه پدیدار می‌شود. عملیاتی برق آسا در دمشق به این امید که حذف «اسد» توازن قوا در منطقه را تغییر دهد.

تکیه به یک درگیری نظامی طولانی بدست دیگران، با کنترل تشدید آن و تغذیه اسرائیل با اسلحه و پول، از روی نمونه اوکراین است.

روسیه و چین باید آماده هر دو گزینه باشند و برگ‌های برنده خود را برای بازی آخر آماده نگه دارند.

https://russtrat.ru/users/16399184595095

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

        پیج فیسبوک راه توده