راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

راه ابریشم نوین – بخش بیست و پنجم

جایگاه ایران

در پروژه

کمربند ـ جاده

برگردان: م. مهرجو

 

 

جاده های ابریشم گوناگون و بخش های جداگانه

ایران

جمهوری اسلامی ایران که با بیش از 1.6 میلیون کیلومتر مربع مساحت و 83 میلیون نفرجمعیت، یکی از بیست کشور بزرگ جهان است، به سختی جایگاهی در برنامه ریزی های ژئواستراتژیک آغازین ابتکار" کمربند ـ جاده" داشت. ولی در سال های گذشته این روند دگرگون شده است که برای آن می توان انگیزه های گوناگونی را برشمرد. یکی از آن ها می تواند فشارها و رویارویی های غرب با ایران باشد. تا سال 1979 و در دوران جنگ سرد، این کشور مهمترین همپیمان جهان غرب در خلیج فارس بود و اکنون از سوی غرب یک کشور تروریستی به شمار می رود که یک برنامه هسته ای را نیز دنبال می کند و از اینرو باید از دیدگاه سیاسی و اقتصادی تحریم شود.

ایران بنا بر جایگاه ژئواستراتژیک و کانسارهای نفت و گاز، می تواند همکارو شریکی مهم و بایسته در پروژه های راه ابریشم نوین باشد. در اگوست 2019، وزیر امور خارجه ایران برای بررسی راهکارهای همکاری راهبردی ایران در پروژه های کمربند ـ جاده از جمهوری خلق چین دیدن کرد.

ایران در میان کشورهای آسیای میانه یعنی ترکمنستان، افغانستان و پاکستان، دریای مازندران و ترکیه جای گرفته است. از این رو ایران برای ترابری زمینی از شرق و آسیای میانه به اروپا بسیارمهم است ولی  این کشور نیاز بسیاری به گسترش زیرساخت ها دارد. از سوی دیگر تحریم های ایالات متحده، تنگناهای سختی را در بازرگانی  فرامرزی و پرداخت های مالی این کشور پدید آورده است.

چین یکی از اندک کشورهایی است که با خرید نفت و فروش ابزارها و ماشین ها برای گسترش زیرساخت ها به داد و ستد با ایران ادامه می دهد. تحریم های آمریکا، انگیزه ایران را برای همکاری در پروژه های " کمربند ـ جاده" افزایش داد به گونه ای که در سال 2016 و در هنگام سفر شی جین پینگ، ایران بگونه  رسمی به این پروژه پیوست. ایران برای سده های پیاپی، کشوری ترانزیتی در مسیر راه ابریشم باستانی بوده است و شایسته بود که دوباره به آن بپیوندد.

مردم ایران دستاوردهای چین را در فراروییدن این کشور به دومین اقتصاد نیرومند جهان دریک بازه زمانی چند دهه ای می شناسند، اگر نگوییم که  پشتکار وتلاش مردم و رهبری سیاسی چین را می ستایند. آنان می خواهند ازفشارهای غرب به رهبری آمریکا برای منزوی کردن کشوررهایی یابند. از این رو زمان کنونی برای ایران سرنوشت ساز است و تهران نزدیکی به چین را دنبال می کند و امیدوار است که از ابتکار" کمربند ـ جاده" بهره مند شود.   

ایران و چین در مارس 2021 "تفاهم نامه" همکاری راهبردی فراگیر 25 ساله را امضا کردند. این "تفاهم نامه" افزون بر خرید نفت، همه زمینه های همکاری دو کشور مانند اقتصاد، دانش، فرهنگ و همچنین دفاع و مبارزه با تروریسم را در بر می گیرد. 

بر پایه این تفاهم نامه، چین 400 میلیارد دلار در نزدیک به 100 پروژه زیرساختی ایران سرمایه گذاری خواهد کرد که هزینه آن با فروش نفت به چین بازپرداخت خواهد شد.

این همکاری ها برای هر دو کشوربسیار مهم است. برای چین، از یک سو همکاری در تولید نفت و گاز و جابجایی سوخت های فسیلی به چین از راه دریا و یا با لوله از ایران به پاکستان و چین جایگاه مهمی دارد و از سوی دیگرگشوده شدن راه های ایران به عنوان یک کشور ترانزیتی برای پیوند ریلی جایگزین چین به ترکیه و اروپا در چارچوب راه ابریشم نوین بسیار با اهمیت است.

در سال 2018 وپس از بیرون رفتن یکسویه آمریکا از پیمان نامه هسته ای[1] (برنامه جامع اقدام مشترک ـ برجام) که در سال 2015 با ایران بسته شده بود، تحریم های گسترده ای از سوی آمریکا بر علیه ایران به کار گرفته شد. در برابر این تحریم ها، ایران همکاری با چین و روسیه را گسترش داد. فروش نفت به چین با وجود تحریم های آمریکا بیشتر شد و بازرگانی دو کشوربا یاری "طرف های سوم" گسترش یافت. پرداخت ها با کنار نهادن دلار و با پول چین و یا با تهاتر کالا تسویه  می شد. 

داد و ستد با چین بگونه ای کارا، برنامه ریزی های ایالات متحده برای فشار اقتصادی برمردم ایران با هدف گسترش ناآرامی در کشور و سرنگونی رژیم را با چالش روبرو کرد. راهبرد ایالات متحده پیوسته این بوده و هست که دولت هایی را بر سر کار بیاورد که هم پیمان و یا وابسته به آن کشور باشند.

با کاهش همکاریشرکت نفتی فرانسوی "توتال" از ترس تحریم های آمریکا، "شرکت ملی پترولیوم چین"[2](سی. ان. پی. سی ) 50.1 درصد از سهم های گسترش میدان گازی پارس جنوبی را در دست گرفت.تنها یک سال بعد، توتال زیر فشار آمریکا برای همیشه از ایران خارج شد و 30 درصد دیگر از سهم های این میدان گازی نیز به "سی. ان. پی. سی" واگذار شد. این میدان بزرگترین کانسارگازی شناخته شده در جهان است که در سال 1971 پیدا شد و 10.000 کیلومتر مربع از خلیج فارس را پوشش می دهد و از کرانه های قطر تا ایران را در بر می گیرد.

هم اکنون نفت ایران از بندرهای ایران و پاکستان به چین صادر می شود و یا در آینده با لوله از راه پاکستان به چین خواهد رسید. این داد و ستد برای هر دو کشور سودآور است. از یک سو ایران می تواند با دور زدن تحریم های آمریکا نفت خود را بفروشد و بجای آن با وام، سرمایه و فناوری های چین به گسترش زیر ساخت های خود بپردازد و از سوی دیگر چین می تواند به واردات نفتی بلند مدت و پایدار دست یابد.

پیوند ریلی چین - قزاقستان - ترکمنستان-ایران نیز جایگزینی پایدار در برابر بازرگانی از راه دریاست. فروش نفت به چین که اکنون بیشترین بخش صادرات ایران را در بر می گیرد، می تواند با گسترش زیرساخت ها افزایش یابد.

مهمترین پروژه های زیرساختی ایران، نوسازی و گسترش بندر چابهاردر خلیج فارس و دریای عمان، ساخت یک راه آهن نوین از کرانه های دریای مازندران به این بندر و پیوند شبکه راه آهن ایران به افغانستان است. راه آهنی که دریای مازندران را به چابهار پیوند دهد و همچنین خود این بندر، گرهگاه مهم و کلیدی دالان شمال ـ جنوب است که روسیه را از آذربایجان و ایران به هند (مسکو ـ آستاراخان ـ باکو ـ چابهار ـ بمبئی) پیوند می دهد. این مسیر دستکم 20 روز کوتاهتر از مسیر دریایی آبراهه سوئز میان اروپا و هندوستان است. ارزیابی ها گنجایش حمل و نقل سالانه 15 میلیون تن کالا را از این مسیر پیش بینی می کند.

سالهاست که روسیه و هندوستان برای ساخت یک دالان شمال ـ جنوب از راه گرجستان و ارمنستان و یا یک ساختار دوگانه زمینی دریایی از راه دریای مازندران به ایران و سپس به پاکستان به هند و یا از راه بندر چابهار به هند گفتگو و برنامه ریزی می کنند. این دالان زمینی ـ دریایی با درازای 7.200 کیلومتر، اروپا را به ایران و هند پیوند می دهد و آبراهه سوئز و پاکستان را دور می زند و جایگزین دیگری برای ترابری دریایی است. این دالان همچنین داد و ستد و رفت و آمد مستقیم را برای کشورهایی فراهم می کند که در مسیر این دالان جای گرفته اند.  

دریای مازندران که روسیه، قزاقستان، ترکمنستان، آذربایجان و ایران در پیرامون آن جای گرفته اند، برای پیوند کشورهای آسیای میانه و قفقاز به مسیرهای فرامرزی از راه بندرهای ایران، مهم است و جایگاه جهانی ویژه ای دارد. از این روی چین در چارچوب بخشی از راه ابریشم نوین برای پیوند ریلی به بندر چابهار پیشنهاد سرمایه گذاری داده است.

در سال 2018، نخستین ترن کانتینری، راهی 10.399 کیلومتری را از مغولستان داخلی چین پیمود و به تهران رسید. همانگونه که پیشتر گفتم، بار این قطار 1.100 تن تخمه آفتابگردان بود که از مسیرریلی تازه چین ـ قزاقستان ـ ترکمنستان ـ ایران، به تهران حمل شد. این راه آهن، پیوند زمینی دیگری از چین به غرب را به نمایش گذاشت، زیرا این راه آهن می تواند در پیوند با راه آهن ترکیه به اروپا برسد. برنامه ریزی شده است که 926 کیلومتراز این راه آهن از مشهد در شمال شرقی ایران و اصفهان در غرب (از راه تهران) دو خطی و برای قطارهای تند رو نوسازی شود. 

رفت و آمد از این مسیر ترانزیتی، پس از نخستین قطار به گونه ای پیوسته  انجام شده است ولی تنها گاهی این قطارها کانتینری بوده اند.

مسیر حمل و نقل روسیه از راه دریای مازندران به ایران، همچنین به راه آهن افغانستان نیز پیوند خورده است  که این برای بازسازی افغانستان بسیار مهم است. ایران و افغانستان مسیر 225 کیلومتری میان شهر های خواف ایران و هرات افغانستان را در اکتبر 2020 راه اندازی کردند.

ایران و ترکیه 534 کیلومتر مرز مشترک دارند. در سال 2021 قطار مستقیم استانبول - تهران-اسلام آباد برای حمل و نقل بار و مسافر راه اندازی شد.

ایران با همه این پیوندهای ترانزیتی و توانایی های سرزمینی، انگیزه های نوینی در داد و ستد و بازرگانی با همسایگان شمالی خود، با کشورهای غرب و شرق و با روسیه و چین دارد.

همچنین شرکت زیمنس آلمان نیز برای گسترش راه آهن ایران درخواست داده بود ولی پس از باز گشت تحریم های آمریکا بر ایران و شرکتهایی که با این کشور کارکنند، زیمنس نیز پای پس کشید.

ترکیه

ترکیه که عضو پیمان "ناتو" است، پیش از ایران به ابتکار کمربند ـ جاده پیوست. ترکیه  800.000 کیلومتر مربع مساحت و 85 میلیون نفر جمعیت دارد. بخشی از این کشور در آسیا و بخشی در اروپا جای گرفته است. رهبری این کشور در سال 2015، خواهان آن شد که در چارچوب راه ابریشم نوین، بخشی از یک دالان اقتصادی و حمل و نقل میان قاره ای شود و از پروژه های بازرگانی، صنعتی و زیربنایی برنامه ریزی شده در آن بهره مند شود.

افزون بر این، ترکیه بر آن است که از این راه پیوندهای خود را با مردم ترک در آسیای میانه گسترش دهد. نزدیک به  200 میلیون نفر از چهل قوم از جمله اویغورها در آسیای میانه زندگی می کنند که به زبانی مانند ترکی گفتگو می کنند.

از هنگام راه اندازی جاده ابریشم نوین در سال 2013، سرمایه گذاری های مستقیم چین در ترکیه افزایش یافته است و در سال 2017 به 1.6 میلیارد دلار رسید. در سال 2021 این مبلغ از شش میلیارد دلار نیز فراتر رفت.

نزدیک به 1000 شرکت با سرمایه چینی در ترکیه به ثبت رسیده اند که بیشتر آنها شرکت های فروش هستند.

در ترکیه چین بیش از همه و در چارچوب "بی.آر.آی"، در گسترش راه آهن و هاب ها و پایانه های پشتیبانی و لجستیکی سرمایه گذاری می کند. برای نمونه چین 750 میلیون دلار در گسترش راه آهن استانبول ـ آنکارا هزینه کرده است. در سال 2020، داد و ستد کالا و خدمات میان چین و ترکیه نزدیک به 24 میلیارد دلار بود، بگونه ای که چین را در جایگاه دومین شریک بازرگانی ترکیه نشاند. این روند در سال 2021 نیزدنبال شد و دامنه آن افزون بر گسترش بیشتر بازرگانی، به بستن پیمان نامه ها و تفاهم نامه هایی در دیگر بخش ها مانند هوش مصنوعی، اقتصاد دیجیتالی و فناوری جی 5 کشیده شد.

اتحادیه اروپا و ایالات متحده به تندی از چرخش آشکار ترکیه به سوی چین خرده گیری می کنند. اینکه رئیس جمهور ترکیه برای برتری و رهبری در منطقه تلاش می کند، آنان را کمتر آزار می دهد. آنچه که نگرانی غرب را بر می انگیزد همکاری های این کشور در راه ابریشم نوین است که می تواند ترکیه را با یاری چین در جایگاه یک کانون راهبردی در پیوند با آسیای میانه و سر پل پکن در اروپا بنشاند.

ترکیه به گونه ای فزاینده در پروژه های زیرساختی در آسیای میانه و قفقاز همکاری دارد که در چارچوب کمربند ـ جاده برنامه ریزی شده و یا درحال برنامه ریزی هستند. با این کار این کشور از خود استقلالی را نشان می دهد که کشورهای پیشرو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) دوست ندارند که ببینند. در سال 2017 راه آهن 849 کیلومتری "قارص ـ آچالکلاکی-تفلیس-باکو"[3] راه اندازی شد که ترکیه را به آذربایجان پیوند می دهد و بخشی از دالان حمل و نقل اروپا ـ قفقاز ـ آسیا است. بر پایه ارزیابی ها گنجایش حمل و نقل این راه آهن تا سال 2030 به 17 میلیون تن در سال خواهد رسید.

با گسترش راه های ترانزیتی ایران به تبریز، دومین پیوند مستقیم سامانه ریلی ترکیه به دالان حمل و نقل جنوب به راه آهن آسیا به سر انجام رسید. یک قطار باری از اسلام آباد در پاکستان از راه ایران به استانبول - یک مسیر 6500 کیلومتری را پیمود (پاکستان 1900 کیلومتر، ایران 2600 کیلومتر و ترکیه 1950 کیلومتر). این مسیرتنها دریازده روز و نیم پیموده شد که یک سوم زمان حمل و نقل از راه دریایی است.

فراتر از بهبود زیرساخت ها، همکاری های چین و ترکیه به ژرف تر شدن پیوند های نظامی و امنیتی دو کشور، بویژه در زمینه های اطلاعاتی و سایبری نیز یاری می رساند.

در سال 2020، چین پنج میلیارد دلار برای ساخت سومین نیروگاه هسته ای در ترکیه هزینه کرد. در سال 2015، یک کنسرسیوم چینی 65 درصد از سومین پایانه بزرگ کانتینری در ترکیه یعنی پایانه "کومپورت"[4] در استانبول را خریداری کرد که پیوندهای ریلی در مسیرهای مدیترانه را سازماندهی می کند. چین دارای 51 درصد از سهم های پل "یاووز سلطان سلیم"[5]است که بر روی تنگه بسفر ساخته شده و از تابستان 2016 آسیا را به اروپا پیوند داده است.

ترکیه با همکاری در "بی. آر. آی." به بازیگری پر تلاش در پیوند میان آسیا و اروپا به سود اقتصاد خویش کار می کند و عضویت در اتحادیه اروپا که سالها پیش وعده آن داده شده بود، سرانجام و برای همیشه به پایان رسیده است.

 

 

 


 

[1]Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA)

[2] China National Petroleum Corp. (CNPC)

[3]Kars-Achalkalaki-Tiflis-Baku (KATB)

[4]Kumport-Terminal

[5]Yavuz Sultan Selim

 

تلگرام راه توده:

 

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 900  -  19 مهر 1402                                اشتراک گذاری:

بازگشت