راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله 900

رابطه حمله به اسرائیل

و گران شدن دلار در ایران چیست؟

 

همه حوادث این هفته تحت تاثیر حمله فلسطینان به اسرائیل و شکست سخت نظامی، امنیتی، سیاسی و بیش از هر چیز فرو ریختن ابهت این رژیم چه در داخل آن کشور و چه در جهان و حامیان و هم پیمانان آن قرار داشت. پیامدهای بین المللی این حمله و از جمله برای ایران اشکار است. ورشکسته شدن روند عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل، برباد رفتن ارزوهای رهبران اذربایجان که روی اسرائیل برای مقابله با ایران حساب کرده بودند و حتی در پاکستان، نگرانی در اقلیم کردستان عراق که مناسبات وسیعی با اسرائیل دارد، تضعیف موقعیت سیاسی اردوغان که روی روابط با اسرائیل مانور می دهد و ... بخشی از این تحولات است.

قدرت و گستردگی این حمله و ضعف اسرائیل در برابر تهاجم یک گروه نسبتا کوچک و کاملا تحت محاصره در فلسطین به خودی خود به تقویت قدرت بین المللی ایران نیز منجر شد و پوچ بودن شاخ و شانه کشیدن آن کشور برای ایران را نشان داد. همه اینها توسط بیشتر تحلیلگران و ناظران حوادث منطقه بیان شده است. آنچه در اینجا می خواهیم بدان بپردازیم بازتاب آن در ایران است. درست در شرایطی که ایران به یک پیروزی راهبردی در منطقه دست پیدا کرده و قدرت آن بیش از گذشته تقویت شده است، با مداخله اشکار و پنهان اتاق بازرگانی بهای ارز و دلار در ایران پس از این حمله چند هزار تومان گران شد!

اولین چیزی که این گرانی نشان می دهد آن است که بین بهای ارز با واقعیت های اقتصادی رابطه مستقیمی وجود ندارد. بدون آنکه هیچ تحول خاصی در اقتصاد ایران روی داده باشد بهای ارز بالا می رود و سپس بهای بقیه کالاها نیز بدنبال آن حرکت می کنند. درواقع گردانندگان اتاق بازرگانی بدون توجه به واقعیت اقتصاد کشور و حتی موقعیت جهانی ایران براساس نگرش و منافع خود بهای ارز را بالا و پایین می کنند.

این بالا رفتن بهای ارز خود نشانه چیست؟

۱- گردانندگان اتاق بازرگانی از شکست اسرائیل و پیروزی ایران ناراحت و نگران هستند و بدینوسیله بدان واکنش نشان می دهند.

۲- می خواهند مردم را هم نگران کنند. یعنی مردم بجای خوشحالی از بدست امدن این پیروزی و همراهی با ملت فلسطین، برعکس نگران آینده شوند.

اینها دقیقا محتوای واکنشی است که مثلا روزنامه هم مهین ارگان کارگزاران سازندگی که رهبران آن خود را گردانندگان اتاق بازرگانی می دادند نسبت به شکست اسرائیل دارند. این روزنامه پس از اشاره به بالا رفتن بهای ارز از ضرورت "درایت و هوشمندی" ایران نسبت به حوادث اسرائیل خبر داد. خود درخواست درایت و هوشمندی به معنای آن است که گویا نه یک پیروزی که یک خطر برای ایران بوجود امده که حالا باید با "هوشمندی" با این تهدید برخورد کرد. آنچه فعلا به خطر افتاده آینده نتانیاهو و اراضی اشغالی اسرائیل و خطر وارد شدن آن کشور در یک جنگ بزرگ و در کنار آن تهدید موقعیت هواداران غربگرای عادی سازی روابط ایران با اسرائیل است.  

غربگرایان ایرانی در سال های اخیر با بزرگنمایی قدرت اسرائیل و ترساندن مردم از آن مدعی بودند که عادی سازی روابط ایران با اسرائیل شرط بهبود اقتصاد ایران است که خود آنها آن را به گروگان گرفته اند. کافیست در این زمینه به سخنان صادق زیباکلام مراجعه کنیم که معمولا نظریه های غربگرایان ایرانی زودتر توسط او بیان می شوند تا پس از اینکه جا افتاد توسط اتاق بازرگانی و احزاب سیاسی و رسانه های وابسته به آن تبلیغ شود. نمونه آن ادعای اینکه آمریکا خواهان تسلیم و تجزیه ایران نبوده و نیست بلکه ایران "غرب ستیزی" کرده است که دو دهه پیش ابتدا توسط زیباکلام بیان شد و اکنون سخن هر روزه سیاستمداران غربگرای ایرانی است.

وحشت اتاق بازرگانی و احزاب و رسانه های وابسته به آن پس از تحولات اخیر در اینجاست که روابط ایران با غرب به مرحله ای غیرقابل بازگشت وارد شود. این وحشتی است که خود آمریکا و اروپا هم دارند و به همین دلیل چندین بار اعلام کرده اند که دلیلی برای حمایت ایران از حماس پیدا نکرده اند. هر سخنی غیر از این از سوی آنان یعنی بسته شدن پرونده رابطه ایران و آمریکا و اروپا و بسته شدن پرونده اتاق بازرگانی و غربگرایان ایرانی. این واکنش ضمنا نشان می دهد که هر قدر ایران بیشتر قاطعیت نشان دهد و ضربه سنگین تری وارد کند غرب و اروپا و آمریکا بیشتر دربرابر آن عقب نشینی خواهند کرد. اهمیت قدرت نظامی و اتمی ایران هم در همینجاست.

آنچه در این میان مورد خشم مردم است، باز گذاشتن دست اتاق بازرگانی و الیگارش های ایرانی توسط حکومت در به گروگان گرفتن اقتصاد و گرفتن گلوی مردم است. در لحظه ای که ما یک پیروزی بزرگ در جهان بدست آورده ایم بهای ارز گرانتر میشود و مردم ایران باید هزینه مخالفت اتاق بازرگانی و الیگارش ها و غربگراهای ایرانی را با این پیروزی بپردازند. اگر بجای این دلار دو هزار تومان ارزانتر می شد، مردم هم در جریان مسابقه فوتبال، به جای دادن شعار "نه غزه نه لبنان" در حمایت از فلسطین به خیابان می آمدند. می فهمیدند که این جنگ، جنگ برای بهروزی و آینده مردم ایران نیز هست. ولی تا زمانی که حکومت دست الیگارش ها و اتاق بازرگانی را در فشرده گلوی مردم باز گذاشته است چنین تحول و امیدی را نباید انتظار داشت.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 900  -  19 مهر 1402                                اشتراک گذاری:

بازگشت