همکاری اوکرائینی ها با ارتش هیتلر سروش سهرابی- 10 |
کنفرانس صلح پاریس
آغاز دوران جدیدی در دنیا به دنبال ورود فعالانه آمریکا به سیاست جهانیست.
تا پیش از آن جهان شاهد رقابتهای خون آلود قدرتهای بزرگ اروپایی برای سهم
بیشتر از جهان بود و از آن پس قدرت جدیدی که رسالت خود را کنترل همه
قدرتهای جهانی و منابع دنیا میداند در آمریکا ظهور می کند. اگر چه آماجهای
ابر قدرت جدید تفاوتی با قدرتهای بزرگ پیش از خود ندارد چگونگی ورود آن به
سهم خواهی از جهان با گذشته تفاوت داشت.
در این شرایط ملی گرایی افراطی در گالیسیای شرقی و با جهت گیری ضد لهستانی در دوران دولت وایمار آغاز و بعنوان کارگزار نازیسم آلمان ادامه پیدا میکند. اولین اقدام پر سر و صدای سازمان تحت رهبری باندرا کشتن وزیر کشور لهستان است و به همین دلیل محکوم به اعدام میشود هر چند در همین دوران که فاشیستها در آلمان به قدرت رسیده اند پیمانی بین لهستان و آلمان به امضا میرسد که محتوی پنهان آن تبادل متصرفات بعدی آلمان در اکراین با مناطقی در لهستان مثل پروس شرقی و گالیسیاست. باندرا با مساعدت گوبلز وزیر اطلاعات آلمان هیتلری از اعدام نجات میابد و چند سال بعد با حمله آلمان به لهستان از زندان آزاد میشود و سازماندهی اکراینی های هوادار آلمان هیتلری را آغاز میکند که علاوه بر جنگیدن در کنار ارتش آلمان و کشتار نیروهای مقاومت اکراینی جنایات زیادی در لهستان و چکسلواکی و بلاروس و کشورهای بالتیک انجام میدهند. یکی از رازهای سر به مهر که هیچیک از طرفهای جنگ مایل به روشن کردن ان نبوده است تعداد همکاری کنندگان اکراینی با ارتش آلمان است. در سالهای پس از جنگ دوم جهانی همراهی کنندگان ارتش آلمان را هشتاد هزار سرباز اکراینی و بررسی های بعدی تعداد آنها را دویست و پنجاه هزار نفر اعلام میکردند. در بررسی جدیدتری که توسط یک پژوهشگر نظامی آمریکایی سرهنگ مک گرگور انجام گرفته این تعداد هفتصد و پنجاه هزار نفر اعلام شده است که ممکنست به واقعیت نزدیکتر باشد واقعیتی که هم غرب و هم شوروی و روسیه هر یک بدلایلی متفاوت مایل به کوچکتر نشان دادن ابعاد آن بوده اند. در هر حال بایستی توجه کرد که بیشتر هواداران فاشیسم در اکراین از پیروان کلیسای کاتولیک یونانی در گالیسیای شرقی بودند که از نظر تاریخی در قلمرو لهستان و از اواخر قرن هجدهم تا پایان جنگ جهانی اول تحت حاکمیت اتریش بودند. بدون تردید کینه های ناشی از جنگ داخلی نیز به افزایش نیروهای همکار با آلمان نازی کمک کرده است هر چند یادآوری میکنیم که اوکراینی های هوادار شوروی همچون جنگهای داخلی بسیار بیشتر بوده اند تا جایی که قربانیان جنگ جهانی دوم در اکراین را به شش میلیون نفر تخمین میزنند و جنگهای پارتیزانی بین آکراینی ها و آلمانیهای مهاجم در دوران اشغال به شدت ادامه داشت. با توجه به آنچه گفتیم اکنون میتوانیم به ارزیابی تاریخ نویسان ناتو همچون پروفسور اشنایدر بپردازیم. چکیده آنچه او بعنوان تاریخ اکراین معرفی میکند تحول متفاوت کشور و ملتی ست که پس از جدایی از روسها تحت تاثیر دمکراسی لهستانی و پس از آن روشنگری اطریشی آلمانی قرار میگیرد و در این میان کاتولیسیسم که شاخه ای از مسیحیت اروپای پیشرفته تر است توسط گروهی از پیشروترین اوکرایینی ها انتخاب میشود و از قرن شانزدهم به بعد که دوران پیشروی روسیه است هویت این ملت در تقابل با ان شکل میگیرد. در این روایت آن بخش از اکراین که تا جنگ جهانی دوم در قلمرو روسیه قرار نداشت با توجه به مذهب متفاوت از روسیه و تاثیرات ناشی از لهستان و اتریش و آلمان پیشروترین بخش اکراین و هویت دهنده به آن معرفی می شود که در تقابل با روسیه قرار دارد. در اینجا با یک ملت سازی از اوکراینی ها مواجه هستیم که هویت ملی آن در زیر نفوذ دموکراتیک لهستان و اتریش علیه روسیه استبدادی شکل گرفته است. در حالیکه اتفاقا ملی گرایی در خدمت فاشیسم اوکراینی در آن بخش از قلمرو اوکراین کنونی شکل می گیرد که در بخش گالیسیای شرقی زیر سلطه لهستان و اتریش قرار دارد و نه در بخش روسی آن. در آن بخش یعنی در این منطقه ای که هیچگاه زیر نفوذ یا در قلمرو روسیه نبوده و بنابراین ملی گرایی ضدروسی در آن مفهومی نداشته، حرکتی از اوکراینی های نازی و فاشیست شکل می گیرد که بیشترین جنایات را در جنگ دوم جهانی در آغاز علیه ملت های لهستان، لیتوانی، چکسلواکی و پیروان مذهب یهود و ارتدکس انجام می دهد و سپس به همراه ارتش آلمان به جنایت علیه روس ها مبادرت می کند. منشا تمام کثافت ها و جنایت ها و نازیسم و ملی گرایی اوکراینی در همین منطقه زیر نفوذ لهستانی هاست و نه اوکراینی های زیر نفوذ یا درقلمرو روسیه یا اتحاد شوروی. تاریخ سازی و ملت سازی امثال پروفسور اشنایدر درباره منشا ملی گرایی و نازیسم اوکراینی در گالیسیای شرقی و اوکراین غربی سکوت می کند. پرفسور اشنایدر ملتی "پیشرو" را معرفی می کند که بطور عجیبی تولد آن توسط دستجاتی آغاز شده که در همکاری با یک قدرت خارجی نازی به کشتار آن دسته از هموطنان های خود می پردازند که با آنها در مذهب و دنباله روی از آن قدرت خارجی همسویی ندارند. همان کاری که از ۲۰۱۴ بدینسو علیه روس تبارهای ساکن اوکراین در دنتسک و لوگانسک و اودسا و ... همه اوکراینی های مخالف خود بدان مشغولند. این ملی گرایی و تعصبات مذهبی افراطی مانند ملی گرایی جنگ دوم جهانی، موجودیت مستقلی ندارد بلکه همانند آن دوران الت دستی در خدمت قدرت های خارجی است. این شکل خاصی از "ملی گرایی" است که فقط با ملت های خاصی مشکل دارد و با اتکا به دولت های بیگانه به کشتار و قتل عام آن ملت ها در خدمت دولت های خارجی دست می زند. همان نقشی که ملی گرایی اوکراینی در جنگ جهانی دوم در خدمت نازیسم و ملی گرایی آلمانی بازی کرد و اکنون در خدمت ناتو و قدرت های غربی ایفا می کند. در همین چارچوب نیز پرفسور اشنایدر که تا به امروز در نقش تاریخنگار در کار ایجاد یک هویت ملی اوکراینی مصنوعی ضدروسی بوده است، اکنون در نقش یک سیاستمدار ظاهر شده و از ضرورت پیروزی اوکراین بر روسیه برای بشریت سخن می گوید. منظور وی از بشریت همان ساکنان باغ اروپا و آمریکا بقول جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپااست بدون اینکه سرنوشت بقیه بشریت یعنی ساکنان جنگل اهمیتی داشته باشد. قسمت های پیشین را در لینک های زیر دنبال کنید: 1 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2023/jolay/890/sohrabi.html
2 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2023/ogost/891/sohrabi.html
3 https://www.rahetudeh.com/rahetude/2023/ogost/892/sohrabi.html 4 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2023/ogost/893/sohrabi.html
5 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2023/ogost/894/sohrabi.ht
6 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2023/ogost/895/sohrab.html
7 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2023/septamr/896/sohrabi.html
8 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2023/septamr/897/sohrabi.html
9 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2023/septamr/898/sohrabi.html
تلگرام راه توده:
|