راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

آمریکا، اوکراین را

بدست سرنوشت سپرده

ولادیمیر پروخواتیلوف

بنیاد فرهنگ استراتژیک

ترجمه- کیوان خسروی

 

اندیشکده آمریکایی "آمریکن کومپاس" در وب سایت خود مقاله ای از یکی از بانفوذترین روشنفکران حزب جمهوری خواه ایالات متحده آمریکا، "البریج کولبی"، تحت عنوان "فقط یک اولویت برای سیاست خارجی آمریکا معنا دارد" را منتشر کرد. "البریج کولبی" تا حدود زیادی مهره ای مرموز است. پدربزرگ او "ویلیام کولبی"، مدیر شناخته شده سازمان سیا بود. اما در هیچ یک از منابع علنی اطلاعاتی در مورد والدین او نیست و حتی تاریخ تولد خود کلبی نیز وجود ندارد. او در مراحل نخستین کاریر خود در پنتاگون، وزارت امور خارجه و سازمان سیا کار می کرد. در سال 2003، او جزو اداره ائتلاف بین المللی در عراق بود. دوست او "راس دوتات" به یاد می‌آورد که "البریج" تنها کسی در گروه آنها بود که جنگ در عراق آمریکا را به بن بست خواهد رساند، پیش‌بینی می‌کرد: «او با جنگ طلبان‌ها - یعنی با همه ما - بحث کرد - باتلاق، بی‌ثباتی و شکست را پیش‌بینی کرد». دوست او "راس دوتات" به یاد می‌آورد که "البریج" تنها کسی در گروه آنها بود که پیش‌بینی می‌کرد جنگ در عراق آمریکا را به بن بست خواهد رساند: «او با جنگ طلبان‌ها - یعنی با همه ما - بحث کرد - باتلاق، بی‌ثباتی و شکست را پیش‌بینی کرده بود»."کولبی" حق داشت: در سال 2011، سربازان آمریکایی با تحقیر عراق را ترک کردند، که به قول دونالد ترامپ، "هاروارد برای تروریست ها" تبدیل شد. در دوران ریاست جمهوری ترامپ، "کلبی" معاون دستیار وزیر دفاع در امور استراتژی و توسعه شد و در این مقام به تدوین و توسعه استراتژی دفاع ملی آمریکا پرداخت. در این سند، در برشماری تهدیدهای اصلی امنیت ملی آمریکا، چین مقام نخست و روسیه در مقام دوم قرار گرفته است. "کلبی" مطمئن بود که منافع اصلی ایالات متحده آمریکا در منطقه اقیانوس آرام متمرکز است و اوراسیا در لیست اولویت های آمریکا قرار ندارد.

"کولبی" پس از ترک پنتاگون در سال 2018، وارد مرکز امنیت جدید آمریکا شد و تا سال 2019 روی مسائل دفاعی کار کرد. او سپس مرکز تحلیلی خود به نام "ابتکار ماراتن" را گشود و به تدوین استراتژی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا پرداخت. "جاکوب هیلبرون"، سردبیر "نشنال اینترست"، می نویسد: «کولبی برای اینکه از عزیز دولت سایه بودن دور باشد، یک رهبر روشنفکر و ستاره در حال ظهور جناح شورشی حزب جمهوری خواه است که علیه دهه ها تفکر مداخله گرایانه و ریگانی حاکم شورش کرده است». "کولبی" در مقاله خود اشاره می کند که "ایالات متحده آمریکا امروز با خطر بزرگتری نسبت به هر زمان دیگری در حداقل یک نسل روبرو هستند." او با نظر دونالد ترامپ در مورد اینکه ایالات متحده آمریکا ممکن است "در آستانه یک جنگ جهانی سوم" باشد، موافق است. فهرست تهدیداتی که کولبی ذکر می کند، به طور کلی برای هر سیاستمدار آمریکایی سنتی و حتی مبتذل و پیش پا افتاده است: «چین بزرگ در حال آماده شدن برای رویارویی گسترده با ایالات متحده آمریکا است. روسیه روانشیست و بد خواه درگیر بزرگترین جنگ اروپا از زمان جنگ جهانی دوم است که در حال حاضر پایان آن نزدیک نیست. کره شمالی دولتی بیشتر جنگ جو و دارای توانایی حمله به خاک آمریکا با سلاح های هسته ای است. ایران که از گروه های تروریستی و کشتار دسته جمعی یهودیان در اسرائیل حمایت می کند و در آستانه ساخت بمب اتمی است. گروه های تروریستی. مهاجرت بدون کنترل دسته جمعی از مرز ما. پتانسیل جنگ های کوچک در آمریکای جنوبی، آسیای مرکزی و فراتر از آنها. و در داخل کشور، بحران مالی، صنعتی زدایی و خستگی جنگ در راه است.»

اما دیدگاه‌های نوه مرموز رئیس افسانه‌ای سازمان سیا در مورد استراتژی سیاست خارجی آمریکا در شرایط پیچیده کنونی برای کشور، وضعیت کاملاً متفاوتی از رویکرد کلاسیک جنگ طلبان آمریکایی که زمانی در دکترین کاملاً آدم‌خوار "ولفوویتز" تدوین شده بود، دارد و به واشنگتن دستور می دهد هر کشوری را که جرأت توسعه با سرعتی شتابان را دارد، با زور سلاح نابود کند. "کولبی" هم با انزواطلبی کامل آنطورکه آن اشاره می کند در میان بسیاری از رأی دهندگان مورد پسند عموم است و هم با آنچه که «برتری گرایی» نامیده شده، «این دیدگاه که ایالات متحده آمریکا می تواند و باید هژمون جهانی، پلیس جهان باشد» مخالف است. "کولبی" می نویسد: «این دیدگاه در میان تشکیلات قدیمی جمهوری خواه بسیار مورد پسند است، اما نه در میان رای دهندگان. برتری گرایی با لیبرالیسم جنگ افروز و تندرو یکی است. معمولاً آن بر این ایده استوار است که ایالات متحده آمریکا نمی تواند امن باشد مگر اینکه بقیه جهان لیبرال شوند. حداقل - حتی بدون چنین بعد ایدئولوژیکی – آن مستلزم تسلط در سراسر جهان است.»

ی" کولبی قرار دارد. این تحلیلگر آمریکایی خاطرنشان می کند که «استراتژی وضع اولویت‌بندی مستقیماً از آنچه که من رئالیسم محافظه‌کارم می‌نامم سرچشمه می‌گیرد... اگر شما یک واقع‌گرای محافظه‌کار هستید، آنگاه متوجه می شوید که برخی از تهدیدها مهم‌تر از دیگران هستند، محدودیت‌هایی در قدرت وجود دارد و سیاست خارجی خوب باید منابع ناچیز کشورمان را در دفاع از آنچه برای آمریکایی ها اهمیت دارد متمرکز کند. در عین حال، می دانید که یک عقب نشینی ساده به نیمکره یا به میهن ما نیز نسخه ای برای صلح و رفاه نیست. برعکس، اگر شما یک واقع‌گرا محافظه‌کار باشید، می‌دانید که انزوا برای حفظ منافع ما کافی نخواهد بود». بخش کلیدی در این نقل قول «منابع ناچیز کشور ما» است. در این شکی نیست که کلبی به خوبی از گزارش اخیر کمیسیون کنگره آمریکا آگاه است که همانطور که نوشتیم می گوید: «شانس آمریکا برای شرکت در یک جنگ بزرگ در 80 سال گذشته به بالاترین حد خود رسیده است و ارتش آن آمادگی لازم را ندارد». در گزارش نشان داده می شود که ارتش ایالات متحده آمریکا«فرصت های کافی و هم قابلیت‌های لازم برای اطمینان به آنکه می‌تواند در عملیات نظامی مقاومت و پیروز شود، وجود ندارد». به عقیده این کمیسیون، همکاری بین روسیه، چین و سایر کشورها احتمال درگیری در چندین جبهه را افزایش می دهد و ایالات متحده آمریکا برای مقابله با چنین ائتلاف قدرتمندی مشکل خواهد داشت.

نوه رئیس سازمان سیا خاطرنشان می کند: «در سالهای دهه 1990، ما توانستیم - هرچند نا معقول - با برتری گرایی آزمایش کنیم، زیرا عواقب اتخاذ تصمیمات نادرست بسیار جزیی بودند. ما تا حد زیادی نیرومندترین قدرت جهان بودیم و اکثر قدرت های مهم دیگر جهان یا متحدین بودند و یا سازگار و انعطاف پذیر. بدیهی است که امروز اینطور نیست. رقبایی که ما با آنها روبرو هستیم بسیار قوی تر از 30 سال پیش هستند، حال آن که وضعیت اقتصادی، نظامی و استراتژیک ما بسیار در مضیقه است. بدین ترتیب، آزادی عمل ما بشدت کمتر است. اگر ما اکنون سیاست‌های نادرستی را دنبال کنیم که با جهانی که در آن هستیم و همچنین با منابع و عزم راسخ موجود در اختیار ما با اهداف معقول و واقع‌بینانه ناسازگار باشد، ما نه تنها یاس و شکست جنگ‌های نسل گذشته در خاورمیانه را، اینکه چگونه و چقدر واقعی و دردناک بودند این ناکامی ها، بلکه جنگ جهانی سوم را هم خطر می کنیم. و ما می توانیم آن را از دست بدهیم. از این رو ما نباید اشتباه کنیم». به عقیده وی، صنعتی شدن مجدد برای آمریکا یک امر ضروری است که بدون آن احیای قدرت نظامی سابق ایالات متحده آمریکا غیرممکن است. "کولبی" اذعان می‌کند: «آمادگی نظامی ما در پایین‌ترین حد تاریخی است و پایگاه صنعتی دفاعی ما به‌دلیل نسلی از صنعتی‌زدایی کاملاً ویران شده است». با این وجود، اگر چین بر آسیا، بزرگترین بازار جهان و در نتیجه بر اقتصاد جهان تسلط یابد، «هیچ برنامه واقعاً بلندپروازانه صنعتی سازی مجدد آمریکا امکان پذیر نخواهد بود». به عقیده "کلبی"، «تنها یک نامزد احتمالی وجود دارد که می تواند قدرت کافی برای تسلط بر آمریکا را به دست آورد: چین از طریق هژمونی در آسیا...

چین درصورت موفقیت در سلطه بر آسیا، اهرم تاثیر عظیمی برای تسلط بر سایر نقاط جهان و در نهایت بر زندگی ملی آمریکا خواهد داشت... اگر چین اقتصاد ما را کنترل کند، چگونه خواهیم توانست شکوفا، آزاد و خودمختار باشیم؟ بدین ترتیب، مهمترین منافع سیاست ایالات متحده آمریکا جلوگیری از تسلط چین در آسیا است». کولبی به خطر کاهش قدرت نظامی آمریکا به دلیل حمایت گسترده از اوکراین اشاره می کند. وی اخیرا در شبکه "ایکس" نوشته است: «نیروهای نظامی در فضا و زمان وجود دارند و تابع قوانین فیزیک هستند. اگر ما نیروها را در اروپا گرفتار یا فرسوده کنیم، آنها به نخستین زنجیره جزیره [در اطراف تایوان] که حمله چین را موجب می شود غیرقابل دسترسی خواهند بود. چنین است واقعیت». "کولبی" به رئیس اندیشکده بانفوذ محافظه کار آمریکایی "بنیاد هریتج"، "کوین رابرتز" بسیار نزدیک است. "رابرتز" و "کولبی" اخیراً مقاله‌ای را برای مجله "تایم" نوشتند ودر آن استدلال کردند که «تمرکز آمریکا بر اوکراین توانایی ما را برای رسیدگی به وضعیت رو به وخامت نظامی در آسیا، به‌ویژه در اطراف تایوان، تضعیف کرده است». آنطور که «چهار نفر از آشنایان با تفکرات و صحبت های دونالد ترامپ» به "پولیتیکو" گزارش دادند، رقابت شدیدی در تیم جدید دونالد ترامپ برای مناصب عالی امنیت ملی، به ویژه مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه در جریان است. کاندیداهای اصلی این مقام، "ریچارد گرنل"، مدیر سابق اطلاعات ملی و "البریج کولبی" هستند.

"پولیتیکو" می نویسد: «با وجود هر یک از این افراد در جناح غربی[کاخ سفید]، دولت ترامپ تقریباً به طور قطع رویارویی با چین را بالاترین اولویت در دستور کار امنیت ملی قرار خواهد داد - و احتمالاً کمتر بر تعهدات ایالات متحده آمریکا در قبال اروپا، به ویژه در دفاع از اوکراین در برابر روسیه تمرکز خواهد کرد».

"جاکوب هیلبرون" خاطرنشان می‌کند که «در جریان بسیاری سال‌ها، "کولبی" معتقد بود که چین تهدید اصلی در خارج از کشور است و ایالات متحده آمریکا باید روی آسیا تمرکز کند و تقریباً هر چیز دیگری از جمله روسیه و اوکراین را مستثنی کند. اگر ترامپ شروع به تغییر جهت گیری حزب از نومحافظه کاران کرده باشد که می خواهند به ایالات متحده آمریکا به عنوان پلیس جهان خدمت کنند، در این صورت کولبی که برای ترامپ به عنوان یک مقام وزارت دفاع کار می کرد، اکنون تلاش می کند این تغییررا دائمی کند... حزب جمهوری خواه هرچه بیشتر به سمت دیدگاه "کلبی" متمایل می شود». اگر ترامپ در انتخابات 2024 پیروز شود، آنگاه کلبی و سناتورها و نمایندگان کنگره تحت نفوذ او جهت سیاست خارجی آمریکا را در مقابله با چین خواهند چرخاند. و وظیفه مهار روسیه در اوکراین با فشار بر دوش شرکای اروپایی آسان ترخواهد شد. برای این امر هم چین و هم روسیه باید آماده باشند. ایالات متحده آمریکا در حال مکیدن صنعت و امور مالی اروپا است و در آینده نیز بار نظامی اضافی را بر دوش خواهد کشید. و یادآوری این موضوع برای سیاستمداران اوکراینی مفید خواهد بود که آمریکا همواره دست نشانده های ضعیف النفسی را که به او اعتماد کرده بودند، به سرنوشت خود رها کرده است.

 

https://www.fondsk.ru/news/2024/08/05/v-ssha-gotovyatsya-brosit-ukrainu-na-proizvol-eyo-nelyogkoy-sudby.html

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 938  -  31 مرداد 1403                                اشتراک گذاری:

بازگشت