اخیرا یک فایل صوتی از فریدون هویدا برادر عباس هویدا نخست وزیر شاه منتشر
شده که وی در آن درباره نامه ای صحبت می کند که "عصمت اینونو" ژنرال ارتش
ترکیه و رئیس جمهور این کشور در سالهای پیش از جنگ دوم جهانی نامه ای برای
رضاشاه نوشته و در آن به وی هشدار داده بود که متفقین به ایران حمله خواهند
کرد لذا هرچه زودتر آلمانیها را از ایران بیرون کرده با متفقین وارد
مذاکره و قرارداد بشوید تا کشورتان اشغال نشود.
نامه از ترکیه به تهران تلگراف میشود، اما مقامات ایرانی به خاطر ترس از
خشم رضاشاه که همچنان چشم به پیروزی آلمان دوخته بود، جرات نمیکنند آن را
به رضاشاه نشان دهند!
اسفندیار سپهبدی سفیر وقت ایران در ترکیه که شوهرخواهر هویدا بوده از این
نامه مطلع بوده است! کسی جرات نمیکرد به رضاشاه نزدیک شود و سخنی بگوید که
خلاف میل او باشد!
خطر اشغال ایران توسط متفقین را یک بار هم ساعد مراغهای سفیر ایران در
مسکو گزارش می کند اما رضاشاه وقعی به آن ننهاده و خشمگین شد!
مؤدب نفیسی پیشکار ولیعهد (محمد رضا) و تنها کسی که رضاشاه او را «آقا»
خطاب میکرد، مینویسد که اسمیت (معاون اداره دخانیات) تقریباً یک ماه قبل
از اشغال ایران دو دفعه مرا سوار ماشینش کرد. تا شمیران وسط راه هی به من
گفت که «آقا، اگر کسی هست که با دربار ارتباط دارد به رضاشاه بگوید که این
مرتبه مسئله جدی است، متفقین احتیاج دارند به راهآهن ایران. باید به روسیه
کمک بشود و اگر رضاشاه این راهآهن را به اختیار نگذارد راهآهن را به
اجبار خواهند گرفت. اما من جرأت نمیکنم با رضاشاه صحبت بکنم.»
رضا شاه همهی عقلا را حذف کرده و آن مردان استخوانداری که در دامن
مشروطیت پرورش یافته و در اوایل سلطنت به دورش بودند در اواخر سلطنتش، حذف
شده و دورِ دیکتاتور را متملقین گرفته و حسابی از عقلانیت تهی گشته بود.
(فریدون هویدا شخصیتی فرهنگی بود و با آنکه برادرش نخست وزیر شاه بود،
سالها هیچ مقام حکومتی را قبول نکرد تا آنکه سرانجام نماینده دائم ایران در
سازمان ملل شد.)
ما از آن فایل صوتی فریدون هویدا، بخش اساسی آن را استخراج کردیم که در
بالا خواندید. هدف ما از انتشار این بخش از فایل صوتی فریدون هویدا این بود
که سکوت درباره دلیل واقعی اشغال ایران و بیرون بردن رضاشاه از ایران بی
فایده است و چه در جمهوری اسلامی و چه از جانب سلطنت طلبان و پهلوی پرستان
باید بگویند و قبول کنند که رضاشاه را اتحاد با هیتلر سرنگون کرد. متاسفانه
اسنادی که در این زمینه، پس از انقلاب بدست جمهوری اسلامی افتاده منتشر نمی
شود.
شتاب رضا شاه برای اتحاد با هیتلر
علاوه بر حقایقی که همسر رضاشاه در کتاب خاطرات خود از دیدار با هیتلر و
رساندن پیام رضا شاه به وی بر زبان آورده و منتشر شده، در همین زمینه به
نقل از کتاب "مرور تاریخ ایران ازانقلاب مشروطه تا انقلاب 57 " که فصل به
فصل در راه توده منتشر شده، در ارتباط با وابستگی رضاشاه به آلمان نازی
آمده است:
فروردین 1319 جنگ دوم جهانی بسرعت گسترش می یافت و آلمان کشورهای اروپائی
را یکی پس از دیگری فتح می کرد. ژاپن به ایتالیا و آلمان پیوسته بود و دولت
های جدید در کشورهای اروپائی به محور آلمان، ژاپن و ایتالیا می پیوستند.
در ایران، رژیم رضا شاه با بحران اقتصادی روبرو شده بود. کسری بودجه به یک
میلیارد ریال رسیده بود. خطر به دروازه های ایران نزدیک می شد. رضا شاه اهل
مشورت نبود و آنها که میتوانستند کشور را از افتادن در دام جنگ نجات دهند
یا کشته شده بودند و یا از بیم جان از خانه خود بیرون نمی آمدند. رضا شاه
شتابزده نخست وزیر برکنار و نخست وزیر انتخاب می کرد. به افسرانی که اعتماد
داشت درجه میداد. وزیر خارجه در همین سال سه بار عوض شد. دستگاه دیپلماسی
ایران فلج بود. اتحاد شوروی بسرعت آماده حمله آلمان به این کشور می شد. در
چنین وانفسائی، رضا شاه بر قراردادهای اقتصادی خود با آلمان می افزود و خطر
پیوستن به محور آلمان، ژاپن و ایتالیا را تشدید می کرد. قتل و جنایت حکومتی
همچنان برقرار بود تا کسی نتواند نفس کشیده و حداقل نسبت به خطرات آینده
هشدار بدهد. نماینده زرتشتیان ایران از آخرین قربانیان دستگاه نظمیه آدم کش
رضاشاه بود. مصدق به بیرجند تبعید شده بود و کمال الملک نقاش نیز در تبعیدی
که ناشی از وحشت از خشم رضاشاه بود چشم بر جهان بست. تا سقوط رضا شاه یکسال
و نیم باقی بود و هیچ امیدی به اصلاح او نبود.
دکتر احمد متین دفتری نخست وزیر از کار برکنار و بازداشت شد. به دنبال
برکناری دکتر متین دفتری از ریاست دولت، دکتر محمد مصدق پدر زن و عموی وی
نیز بازداشت و به زندان شهربانی انتقال یافت. ارباب کیخسرو شاهرخ نماینده
مجلس و رئیس انجمن زرتشتیان به طرز مرموزی کشته شد. وی هنگامی که از پیاده
روی خیابان عبور می کرد اتومبیلی وارد پیاده رو شد و او را زیر گرفت. دکتر
محمد مصدق از زندان شهربانی تهران به زندان بیرجند انتقال یافت. کمال الملک
نقاش چیره دست معاصر در سن 96 سالگی در نیشابور در گذشت و در آرامگاه عطار
به خاک سپرده شد. وی از سال 1307 در حسین آباد نیشابور در تبعید بود. مظفر
اعلم وزیر امور خارجه از خدمت معاف شد. پیمان بازرگانی بین دولت ایران و
دولت آلمان به امضاء رسید.
تلگرام راه توده:
https://telegram.me/rahetudeh
|