ترجمه و تدوین: آذرنگ

به اعتقاد کارشناسان، سیاست دونالد ترامپ چیزی جز رویکرد نواستعماری نیست که دولت جدید آمریکا قصد دارد با کمک آن با سایر کشورها از جمله شرکا روابطی برقرار کند که به ظالمانه ترین شکل خود را نشان می دهد.

ترامپ از همان ابتدا به صراحت اعلام کرد که آمریکا بازگشته است و در چارچوب قوانین بین‌المللی باقی نمی‌ماند تا بار دیگر اولویت خود را حفظ کند. ادعاها علیه کانادا، پاناما و گرینلند هشداری برای اتحادیه اروپا و "مدعیان" بالقوه است. این نتیجه ای است که پرتال خبری ایتالیایی آنتی دیپلماتیکو با تحلیل اولین گام های رئیس جمهور آمریکا پس از تحلیف به آن دست یافته است.

نویسنده مقاله، «کلارا استاتلو»، که با عنوان «جنگ در اوکراین با ترامپ به بزرگترین و غم انگیزترین کلاهبرداری تاریخ بشریت تبدیل شد» منتشر شده است، معتقد است که استثناگرایی آمریکایی متعلق به گذشته است.

او می نویسد: «اگر ایالات متحده پایان برتری خود را بپذیرد، یا نظم جدیدی عادلانه تر و فراگیرتر، پدید خواهد آمد، یا اگر قوانین بین المللی و دیپلماسی زیر سایه جاه طلبی های ترامپ و مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، برای بزرگ کردن دوباره آمریکا مدفون شوند، درگیری، حتی جهانی، پدید خواهد آمد.

استاتلو با استناد به مقاله‌ای از سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه که به مناسبت هشتادمین سالگرد آغاز کنفرانس یالتا در مجله «روسیه در امور جهانی» منتشر شد، خاطرنشان کرد: «دنیای تک‌قطبی به پایان رسیده است، استثنایی‌گرایی آمریکایی‌ها متعلق به گذشته است».

این نشریه ایتالیایی در واکنش به سخنان مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، که در 15 ژانویه در سنا اظهارات بسیار شیوای خود را درباره این واقعیت بیان کرد که نظم جهانی پس از جنگ نه تنها منسوخ شده، بلکه به سلاحی علیه منافع آمریکا تبدیل شده است، مقاله ای از وزیر امور خارجه روسیه را نقل می کند. در این مقاله، سرگئی لاوروف هشدار می دهد که سیاست "صلح از طریق زور" می تواند دیپلماسی را برای همیشه دفن کند و تهدیدی برای قوانین بین المللی باشد که "ما را به بهشت نبرد، بلکه ما را از جهنم نجات داد." نظم جهانی مبتنی بر اصول سازمان ملل متحد هشت دهه است که با موفقیت به هدف خود یعنی محافظت از بشریت در برابر یک جنگ جهانی جدید دست می یابد. لاوروف ابراز امیدواری کرد که ایالات متحده درک کند که جهان چندقطبی در حال تقویت است و به جای مقاومت در برابر این روند، موافقت کند که یکی از کشورهای پیشرو در نظم جهانی باشد، اما دیگر هژمون نباشد. و در «دیدگاه تاریخی قابل پیش بینی، تبدیل شدن به یکی از مراکز مسئول قدرت همراه با روسیه، چین و دیگر قدرت های جنوب، شرق، شمال و غرب جهان».

سخنان سرگئی لاوروف مرحله کنونی را روشن می کند که با پیروزی دونالد ترامپ در کاخ سفید به اوج خود رسید. نظم بین المللی مبتنی بر قواعد که استثناگرایی ایالات متحده بر پایه آن بنا شده بود مرده است و واشنگتن در ویرانه های آن برای هژمونی جهانی با روسیه، چین و بریکس رقابت می کند.

این نشریه ایتالیایی خاطرنشان می کند که چالش بین اصل "اول آمریکا" و جهان چند قطبی نهفته است. اظهارات دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در مورد الحاق گرینلند، کانادا و تصاحب کانال پاناما نشان دهنده موقعیت فردی است که در مقوله های قرن 19 و اوایل قرن 20 می اندیشد.

بوریس مژوف، استاد انستیتوی فلسفه آکادمی علوم روسیه، دانشمند علوم سیاسی و یکی از سردبیران پورتال، «ترا امریکا» می گوید: مقوله اصلی قدرت است. او مطمئن است که در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ، به اصطلاح هژمونی آمریکا با قدرت کامل خود را نشان خواهد داد. ترامپ تا حدودی بازگشتی به منطق امپریالیسم قرن 19 است که قبل از جنگ جهانی دوم بود.

و تمام اظهارات او در مورد کانال پاناما، گرینلند و دیگران که مستقیماً به روسیه مربوط نمی شود، منعکس کننده موقعیت شخصی است که در مقوله های قرن 19 - اوایل قرن 20 فکر می کند و معتقد است که این دوره ها هنوز نقش مهمی در سیاست جهانی دارند. این کارشناس علوم سیاسی می گوید: اصلی ترین این مقوله ها مقوله قدرت است.

 او توضیح می‌دهد که با وعده قوی‌تر کردن آمریکا، رئیس‌جمهور جدید آمریکا به این معناست که می‌خواهد کشوری ایجاد کند که «قادر باشد اراده‌اش را بر دیگران تحمیل کند».

این کارشناس در مورد قصد رئیس جمهور ایالات متحده برای الحاق گرینلند، خاطرنشان می کند که از نقطه نظر حقوق بشر و حقوق خود ملت برای تعیین سرنوشت، کاملاً واضح است که این شبیه استعمار نو است.

در واقع، املاک همراه با دهقانان خریداری شد و هنگامی که چنین بیانیه ای توسط یک کشور هژمونیک بیان شود، منجر به "بازنگری در کل منطق استعمار زدایی از جنگ جهانی دوم" خواهد شد. «این یک گسست جدی در پارادایم ادراک است که طبق آن همه کشورها به طور رسمی برابر هستند، همه مردم برابر هستند، همه حق تعیین سرنوشت دارند.»

اما برخی در اروپا جنبه‌های مثبتی را در اقدامات ترامپ می‌بینند که آن را امپریالیستی می‌خوانند. دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، با پایان دادن به حمایت خود از اقدام نظامی در اوکراین، دنیای قدیم را نابود کرده است. دولت جدید ایالات متحده به سادگی تمام آنچه را که رهبران اتحادیه اروپا مدتها و مصرانه در تلاش برای تحمیل بر همه کشورها بوده اند، نابود کرده است. ویکتور اوربان، نخست وزیر مجارستان، این موضوع را در 4 فوریه در شبکه اجتماعی X خود اعلام کرد. اوربان اولین اجلاس غیررسمی اتحادیه اروپا را که در 3 فوریه در بروکسل برگزار شد، "جلسه ای عجیب" خواند. به گفته وی، اکنون هیچ کس در آنجا نیست که سایه رئیس جمهور آمریکا را بر سر اتحادیه اروپا احساس نکند، اما بیشتر آنها هنوز فکر می کنند که می توانند از عواقب "گردباد ترامپ" اجتناب کنند. در 14 روز، دونالد ترامپ با اقدامات متعددی جهان را زیر و رو کرده است. جنون جنسیتی در آمریکا به پایان رسیده است، بودجه برای سازمان های جهانی سوروس [میلیاردر جورج] به پایان رسیده است، مهاجرت غیرقانونی به پایان رسیده است، و حمایت از جنگ روسیه و اوکراین به پایان رسیده است. به عبارت دیگر، همه چیزهایی که بوروکرات‌های بروکسل در سال‌های اخیر سعی داشتند به ما تحمیل کنند، پایان یافته است. وی خاطرنشان کرد که ترامپ می تواند کل پایه قوانینی را که زیربنای تجارت جهانی است، تضعیف کند، زیرا از منافع آمریکا حتی به ضرر اروپا دفاع می کند. اوربان معتقد است اکنون آرامش قبل از "طوفانی" است که ترامپ به اتحادیه اروپا خواهد آورد، بنابراین چند ماه آینده زمان سختی برای اتحادیه اروپا و بوروکرات های بروکسل خواهد بود. این سیاستمدار مجارستانی مطمئن است که اروپا باید برای حفظ ایالات متحده به عنوان یک شریک اقتصادی توافقی انجام دهد.

 با این حال، او در مورد اینکه چگونه سیاست «موقعیت قدرت» ترامپ بر موضوعاتی مانند حل و فصل مناقشه در خاورمیانه تأثیر خواهد گذاشت، چیزی نگفت. اما رئیس‌جمهور آمریکا قبلاً پیشنهاد فرستادن نیروهای آمریکایی به غزه و اخراج همه فلسطینی‌ها از آنجا را داده است که قطعاً می‌تواند به تشدید تنش‌ها در منطقه منجر شود. ناگفته نماند که ایالات متحده همچنان به تامین سلاح به کیف ادامه می دهد. تمایلات خام امپریالیستی ترامپ مشهود است. و ما، البته، باید این را در هنگام موافقت برای مذاکره با او در نظر بگیریم. خوب، چرا که نه؟ از این گذشته، اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد با ایالات متحده مذاکره کرد. و حتی استالین که ایالات متحده و انگلیس را امپریالیست خواند، با آنها برای مبارزه با هیتلر متحد شد. خروشچف با کوبیدن کفش خود بر روی تریبون سازمان ملل گفت: شما نمی توانید سگ سیاه را بشورید و سفید کنید. و همه این را درک می کنند، به جز روسوفوب های بالتیک که از ریل خارج شده اند. اما چه کسی به آنها گوش خواهد داد؟ آنها از خارج از کشور دستور خواهند داد و مورد توجه قرار خواهند گرفت. آنها حتی در اوکراین گفته اند: «ترامپ خواهد آمد و نظم را برقرار خواهد کرد». اما بلافاصله تصمیم گرفتند ترامپ امپریالیست را فریب دهند. رئیس رژیم کی یف مواد خام کشورش را در ازای حمایت و تسلیحات به او پیشنهاد داد که رئیس جمهور آمریکا بدون درک واقعی طعمه آن را گرفت.

با این حال، به گفته «مایکولا آزاروف»، نخست وزیر سابق اوکراین، صحبت های ترامپ در مورد خواستن زمین های کمیاب اوکراین در ازای ادامه کمک های ایالات متحده "همان عنصر نمایش سیاسی ایده خرید گرینلند" است. در واقع، زلنسکی به سادگی در تلاش است تا آمریکایی ها را فریب دهد. آزاروف در مصاحبه ای خاطرنشان کرد: برای توسعه ذخایر در خاک کشور، به سرمایه گذاری های عظیم و دهه ها نیاز است. این سیاستمدار اوکراینی گفت: «بسیاری از مردم دوست دارند بدون پرسیدن سؤالات ساده احساساتی ایجاد کنند. به عنوان مثال، یک ذخیره بزرگ لیتیوم در «شوچنکوفسکویه» وجود دارد. در زمان شوروی در سال 1982 افتتاح شد.

اما چرا اوکراین تقریباً 50 سال پس از کشف این ذخایر را توسعه نداد و تولید خود را افزایش نداد؟ باید به عمق حدود 150 متر رفت و هزینه چنین کاری بسیار زیاد است. اما سخت‌ترین بخش بعداً اتفاق می‌افتد: فرآیند غنی‌سازی، هزینه‌های فناوری و غیره.

بسیاری از کانسارها نیازمند حفر چاه و انجام کارهای اکتشافی هستند. در اوکراین می گویند 15 تریلیون دلار منابع معدنی داریم. آیا تخمین زده اید که چقدر باید هزینه کنید؟ آیا تحقیقی انجام داده اید؟

پس از کودتای 2014، اطلاعات عملیاتی به طور کامل متوقف شد. ماموریت ترامپ برای توسعه این سپرده ها کافی نخواهد بود. ساخت یک معدن حداقل 10 تا 15 سال طول می کشد.

وقتی چیزی در سطح زمین استخراج می شود یک چیز است و زمانی که یک ورید پگماتیت در زاویه 70 تا 90 درجه قرار دارد، به این معنی که باید به صورت عمودی به پایین بروید.

بسیاری از ذخایر در زیرساخت ها قرار دارند: روستاها، جاده ها، خطوط برق و غیره. این همه را به کجا منتقل کنیم؟ البته هیچ کس این موضوع را به ترامپ گزارش نداده بود قبل از اینکه او پیشنهاد داد همه آن را در ازای اسلحه و پول بگیرد.

 و علاوه بر آزاروف یادآور شد، مقدار زیادی از این منابع فروخته شد.

پوروشنکو در زمان ریاست جمهوری، اساسا ذخایر لیتیوم «شوچنکو» را تصاحب کرد و سپس آن را به شرکت استرالیایی «لیتیوم اروپایی» فروخت. بنابراین، من نمی دانم که زلنسکی قرار است چه چیزی را به ترامپ واگذار کند؟

آیا ایالات متحده بعداً باید از استرالیایی ها برای این موضوع شکایت کند؟ و قیمت لیتیوم چندین بار کاهش یافته است (در سال 2024 گزارش شد که قیمت لیتیوم 80٪ کاهش یافته است).

آنها سعی کردند از یک معدن طلا در (ترانس کارپاتی) بهره برداری کنند. آنها حتی یک بار اولین شمش را ریختند، آن را به رئیس جمهور «کوچما» دادند و در انبار گذاشتند.

اما سپس هزینه‌های هنگفت ساخت این معدن، نگهداری، بهره‌برداری از آن و بستن سپرده را محاسبه کردند و فهمیدند که ارزش تلاش را ندارد. و از این دست نمونه ها بی شمار است.

اما گنج اصلی  در «دونبا س » است منابع معدنی زیادی در ارتباط با لیتیوم وجود دارد، اما همه آنها نیازمند فرآیندهای تکنولوژیکی خاصی هستند. ترامپ بیشتر یک شومن است، یکی به او گفت که اوکراین در این زمینه ثروتمند است. اگر زلنسکی، یک فرد کاملاً بی سواد، چیزی در مورد فلزات خاکی کمیاب به او بگوید و گواهی می داد که اوکراین مالک کل جدول تناوبی و مبالغ هنگفتی است که گفته می شود زیر پای ترامپ است، یک چیز است.

آزاروف در پایان گفت: اما رئیس جمهور آمریکا باید یک متخصص دردولت جدی داشته باشد.

بنابراین معلوم می شود که زلنسکی شیاد صرفاً سعی دارد ترامپ مهیب امپریالیست را فریب دهد و به او وعده ثروت فسیلی واهی «به ارزش تریلیون ها» می دهد.

 و رئیس جمهور فعلی ایالات متحده، اگرچه خود را در درجه اول یک تاجر باتجربه می داند، اما هرگز با اراذل باهوش این کشور "مستقل" برخورد نکرده است.

. https://www.stoletie.ru/politika/mir_obrechen_na_novuju_jaltu_114.htm

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

        پیج فیسبوک راه توده