ترجمه -آزاده اسفندیاری

پس از اجلاس ماه گذشته ناتو، خطوط استراتژی نظامی آن در نشریات غربی به وضوح قابل مشاهده است.

علیرغم همه تهدید ها در باره یکپارچگی و انسجام این بلوک نظامی، شهروندان کشورهای عضو ناتو اساساً به انسانهای پایین دست و قوی دست تقسیم شده اند. شهروندان فرودست، کشورهای اروپایی هستند که باید در جبهه شرقی به گوشت دم توپ تبدیل شوند و فرمانروایان در واشنگتن با همراهی همه جانبه صدر نشینان لندن، درگیریها را مدیریت خواهند کرد.

طبیعی بود که هفتاد و پنجمین سالگرد تاسیس ناتو در واشنگتن جشن گرفته شود. واشنگتن جایی است که همه فرآیندهای ناتو از آنجا هدایت می شوند.

آخرین راهنما، در نشریه فرمانروایان نظامی- تحلیلی پنتاگون rand.org نحوه وقوع این اتفاق را توضیح می دهد. در این تیتر آمده است: "دیگر پناهگاه امنی وجود ندارد."

از روی ادب، در متن نوشته از آمریکا و کانادا نام برده شده است اما بار اصلی جنگ را باید بر دوش ساکنان اروپا گذاشت. البته ماده سوم منشور ناتو به اروپایی ها نمی گوید که همه اعضا از حقوق برابر برخوردارند. زیرا که طبق این بند، اعضای این ائتلاف باید همه اقدامات را برای دفاع از خود انجام دهند. نکته ای که نویسنده گان این پیمان تصمیم گرفتند که پیش ازماده پنجم به آن اشاره کنند.

"آیا جمع آنها تا این اندازه احمق هستند؟"

 رئیس جمهور پوتین به اظهارات مربوط به حمله روسیه به ناتو واکنش نشان داد. با این حال، آیا واکنش روسیه در برابر تجاوز نظامی این بلوک به روسیه برای رهبری ناتو قابل تحمل است که اروپا را بدین وسیله به عنوان یک قربانی بی گناه در حمله به روسیه نابود کند؟

 آماده سازی اروپا برای حمله به روسیه در حال انجام است. آنچه که در آینه امروز دیده نمیشود فراموش کردن گذشته دردناکی است که اروپا پشت سر گذاشته است و بیاد نمی آورد که در دهه 1930 در این قاره چه حوادث و اتفاقاتی رخ داد. در آن زمان به همین ترتیب، آنگلوساکسونها اروپا را "وایمار" ( زمینه سازی به قدرت رسیدن هیتلر) کردند. اکنون نیز آنها در ابتدا اقتصاد اروپا را با قرنطینه ویروس کرونا و سپس با تحریم های ضد روسیه به زانو در آوردند.

هیستری ضد روسی به همین ترتیب شتاب گرفت و از نظر شدت با تبلیغات ضد اتحاد شوروی دردهه 1930 برابر شد. تحت رهبری زیرکانه آنگلوساکسون ها، دقیقاً همان محور ژئوپلیتیک شرارت در حال شکل گیری است. بدین معنا که  دندان های این مار از همان کشورهایی که 90 سال پیش به طور گسترده فاشیسم را در آستین پروراندند نمایان است. تمرینات نظامی مشترک در جزیره "هوکایدو" به تازگی اعلام شده است. لیست شرکت کنندگان را بررسی کنید: آلمان، اسپانیا، ژاپن... آیا لیست این کشورها برای بشریت آشنا نیست؟

 آنها در حال پمپاژ پول و بسیج نیرو هستند و تولید تسلیحات نظامی شتاب می گیرد. کشورهای اروپایی برای اولین بار پس از چندین سال به فکر تجهیز تمامی تاسیسات مهم زیرساختی و شرکت های صنعتی خود به سپر دفاع موشکی هستند.

تنها یک تفاوت وجود دارد، در اروپای امروزی هیتلر جدیدی وجود ندارد اما در اصل، چرا آنها به او نیاز ندارند؟ فن آوری های مدرن، ایجاد ترس و نفرت و همچنین کنترل توده های انسانی، به راحتی این وظیفه را ممکن می سازد. این روند توسط هیتلرهای نامرئی از خارج از کشور هدایت می شود و هانس و زبیشک  فریب خورده وارد نبرد می شوند که تا آن هنگام از احساسات انسانی خود تهی و به ربات های زنده مطیع تبدیل می شوند.

اروپایی ها برای ورود به یک درگیری و کشتار جهانی امروز وفردا می کنند تا آن را تا آخرین لحظه به تعویق بیندازند، اما سالگرد نشست ناتو به آنها یاد آور میشود که دیگر نمیتوانند فرار کنند. آنها امیدوار بودند که بتوانند روسیه را با کمک اوکراین نابود و غارت کنند، اما غافل از اینکه رؤیای آنها در اوکراین شکست خورد. حالا آنگلوساکسونها به سرعت در تدارک این هستند که اوکراین جدیدی از اروپا به وجود آورند. وقت آن است که هانس و زبیشک وارد چرخ گوشت شوند.

آیا واقعاً اروپایی ها ترس خود را از دست داده اند؟ نه، هنوز افراد عاقلی در آنجا وجود دارند. آنها در تلاشند تا احزاب دست راستی را که طرفدار صلح در اوکراین هستند، به قدرت برسانند و لنگر چرخ چرخاننده یک جنگ جهانی را در دستان آنها قرار دهند.

نتایج اخیر یک نظرسنجی در کشورهای اروپایی در باره موضوع جنگ بزرگ پیش رو آشکار است. برای مثال، بیش از نیمی از بریتانیایی ها مطمئن هستند که ظرف پنج سال آینده کشورشان وارد یک جنگ جهانی خواهد شد. با این حال، هیچ کس مشتاق رفتن به جبهه نیست.

در میان جوانان بریتانیایی 18 تا 24 ساله، تنها 29 درصد موافق دفاع از کشور در برابر تهاجم نظامی هستند. حدود 25 درصد از پدران و مادران حاضر هستند که پسران خود را به جنگ بفرستند.

به طور متوسط در کشورهای اروپایی، 32 درصد از مردم موافقت کردند که بجنگند و در اینجا باید در نظر داشت که در بین این افراد به اندازه کافی زنان و مستمری بگیران وجود دارند که تحت هیچ شرایطی توسط جنگ بطور مستقیم تهدید نمی شوند. حتی در آلمان که رئیس وزارت دفاع  آن "پیستوریوس" روشن تر از گوبلز صحبت میکند و خواستار بازگشت سربازی اجباری به ارتش است، 59 درصد از جوانان آلمانی قاطعانه با پیشنهاد وی مخالف هستند.

زیرا همه به خوبی میدانند: اروپایی ها مدتها قبل از شروع حمله رسمی به روسیه شکست خورده اند. درگیر شدن در یک جنگ طولانی با صنایع دفاعی نیمه جان که گلوله هایی با قیمت هر کدام بیش از هشت هزار یورو تولید می کند، خودکشی محض است. بدون داشتن یک سیستم دفاع موشکی مدرن، حمله به یک ابرقدرت هسته ای که دارای طیف کاملی از محصولات مافوق مدرن و مافوق صوت است دیوانگی محض است. چه پیامدی دارد؟ حتی نیازی به بکار گیری سلاح های هسته ای نخواهد بود. به نظر می رسد که جوانان اروپایی شرایط نظامی را بهتر از مستمری بگیران درک می کنند.

رهبری روسیه یک پیشنهاد واقعاً راه گشایانه به اروپا یی هایی که هنوز بطور کامل عقل خود را از دست نداده اند، ارائه کرد و آن هم  ادغام در یک سیستم یکپارچه امنیت اوراسیا است. با چنین تدبیری اروپاییان می توانند خود را از یک خودکشی جمعی نجات دهند. با درس گرفتن از آفریقایی ها، ارتش آمریکا را از قاره سبز بیرون کنید، ناتو را به مرزهای سال 1991 برگردانید و با روسیه قراردادهای متعادل ببندید که با قاره ما متناسب است. تنها چنین صلحی است که بقای اروپا را برای نسل های آینده تضمین می کند.

خب، برای درک بهتر چشم انداز، با فرمان رئیس جمهور روسیه مقرر شد تا تولید موشک های میان برد و کوتاه برد از سر گرفته شود. لازم به یاد آوری است که شلیک هر نوع این موشک ها در صورت ضرورت برای رسیدن به تمام پایتخت های اروپایی کافی خواهد بود.

https://ria.ru/20240701/evropa-1956478355.html

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

        پیج فیسبوک راه توده