اصلاحات در هر دوره ای با اهداف آن دوره مطرح است! |
سرگذشت علی امینی در سمت نخست وزیر آغاز دهه 1340 از آن نظر نیز مهم و مرور کردنی است که در جمهوری اسلامی نیز اکنون سالهاست که همان جدال و بحث وجود دارد که در زمان امینی وجود داشت. شاه میخواست همه امور در اختیار وی باشد و امینی خواهان اختیارات قانونی یک نخست وزیر بود. طبیعی است که اصلاحات در هر دوره ای متناسب با همان دوره تغییرات ضروری می یابد. به همین دلیل اصلاحاتی که 20 سال پیش در دستور کار دولت خاتمی قرار گرفت، با اصلاحاتی که امروز در دستور کار پزشکیان است زمین تا آسمان متفاوت است، زیرا شرایط داخلی و خارجی متفاوت است و تناسب قوا در داخل کشور نیز تغییر کرده است. بنابراین، پرداختن به نخست وزیری امینی و تضادش با شاه را باید یک روش و تضاد میان اصلاحات و ضد اصلاحات دانست که هر دوره ای می تواند این روش با کارپایه های متفاوت جریان یابد.
علی امینی در حالی مسئولیت نخست وزیری شاه را پذیرفت که دستگاه نظامی و امنیتی کودتا و دربار شاه، فارغ از افشاگری های مطبوعات پیش از کودتای 28 مرداد، بویژه مطبوعات حزب توده ایران غرق فساد مالی و اقتصادی شده بودند. سرهنگ بختیار که پس از کودتا بلافاصله به درجه سرتیپی و سپس سپهبدی (بالاترین درجه نظامی وقت) رسیده بود، برای خود سلطنت می کرد. سپهبد آزموده دادستان دادگاه نظامی کودتا که مصدق سند اعتراف خود او به بیسوادی اش را در دادگاه رو کرد و به "آیشمن" شهرت یافته بود، خود را کم از سپهبد بختیار نمی دانست. همه آنها دست در دست هم غرق فساد اخلاقی و بویژه اقتصادی شده بودند. بخشی از سرمایه داران و زمینداران بزرگ ایران هم که در کودتا به سود شاه نقش داشتند در این چپاول و غارت و فساد شریک شده بودند. در راس همه آنها دربار شاه قرارداشت. امینی در چنین شرایطی که ادوارد کندی رئیس جمهور امریکا آن را شرایطی خطرناک تشخیص داده بود که سرانجامش به یک شورش و قیام ختم خواهد شد (چنان که در 15 خرداد شد) بر سر کار آمد. او آمد که ابتدا اقتصادی ویران شده را سر و سامانی بدهد. او از سوی امریکائی ها به شاه تحمیل شد و به همین دلیل از همان ابتدای کار شاه مترصد فرصت بود که او را کنار گذاشته و بار دیگر زمام امور را خود بدست گیرد و حکومت کند نه سلطنت. امینی شماری از ژنرال های شاه را بازنشسته کرد و برخی از آنها را تحویل دادگاه داد و زندان کرد. شماری از سرمایه داران را هم به دادگاه سپرد. شاه در این میان دقیق ترین مانور را کرد. او که می خواست از شر "تاج بخش ها"ی کودتای 28 مرداد خلاص شود، ابتدا با برکناری سپهبد بختیار رئیس سازمان امنیت طبق خواسته امینی موافقت کرد. بطور همزمان ژنرال های برکنار شده و بازنشسته شده را بسیج کرد تا ارتش را علیه امینی متحد کنند و سپس خود علیه امینی با امریکائی ها وارد مذاکره و معامله شد. در این فاصله ادوارد کندی ترور شد و لیندن جانسون معاون او که شایع بود در ترور کندی دست داشت جانشین وی گردید که از نظر تفکر سیاسی با جمهوریخواهان هم صف بود. این رویداد یک سیب رسیده بود که به دامن شاه افتاد. تلگرام راه توده:
|