تضادهای پیچ در پیچ میان روحانیون و فرماندهان نظامی |
روحانیت شیعه، نه در سیاست و نه در فقه و درک اسلام و تاریخ آن یکدست و پارچه نبوده و نیستند. از همان ابتدای ترویج تشیع در ایران توسط شاه عباس صفوی تا همین امروز که همگان شاهد این چند دستگی هستند. این عدم یکدستی از همان ابتدای انقلاب 57 و حتی آستانه آن انقلاب آشکار بود و آشکارتر شد. روحانیت طرفدار حجتیه و شیخ محمود حلبی بنیانگذار این انجمن با آیت الله خمینی چه پیش و چه پس از انقلاب سر مخالفت داشتند. بعد از انقلاب روحانیون به سه گروه تقسیم شدند. گروهی که ورود به سیاست و حکومت را برای روحانیت جایز نمی دانستند و بقول آیت الله بروجردی "با ورود روحانیت به سیاست مشت روحانیون باز میشود و به اسلام ضربه وارد می آید!" در همان آغاز تاسیس جمهوری اسلامی نیز علامه طباطبائی یکبار گفت "حکومت روحانیت، ضربه به اسلام است". دو گروه دیگر از روحانیون پس از انقلاب به چپ و راست تقسیم شدند که این تضاد و تقسیم بندی همچنان ادامه دارد. بحث ما بر سر این تقسیم بندی میان روحانیون نیست، بلکه بحث بر سر اینست که اکنون در داخل حکومت یک تضاد دیگر نیز میان روحانیون و سپاه شکل گرفته است و هرچه پایگاه روحانیون و بویژه مرتجعین مذهبی در جامعه ضعیف تر می شود این تضاد نیز عمیق تر می شود. چنان که می توان حدس زد آینده نظام حاکم بستگی به سرانجام این تضاد دارد. اکنون این سئوال مهم مطرح است که تکلیف تضاد همه طیف های روحانی با سپاه اگر در دوران حیات رهبر کنونی جمهوری اسلامی حل نشود، در دوران پس از او چگونه حل خواهد شد؟ نباید فراموش کرد که در خود سپاه نیز چند دستگی سیاسی و مذهبی وجود دارد که این خود تضادی در درون تضاد است. همه تصفیه هائی که تاکنون و در دوران رهبری علی خامنه ای در سپاه انجام شده نیز نخواهد توانست تضاد موجود میان طیف های سپاه را به آشتی تبدیل کند. بویژه که در این میان منافع و وابستگی های برخی هولدینگ های بزرگ اقتصادی که وابسته به سپاه اند نیز مطرح است. البته، ما اعتقاد نداریم که منافع این هولدینگ ها به جیب فرماندهان سپاه می رود، چرا که بخش مهمی از هزینه های پنهان نظامی و اتمی و همچنین تولیدات صنایع نظامی که از افتخارات ایران است از طریق همین هولدینگ ها تامین می شود که در بودجه عمومی کشور جای ندارد. هستند در میان فرماندهان سپاه که متکی به همین قدرت اقتصادی تصور حکومت مطلقه و یکپارچه سپاه بر کشور را دارند و تضاد با روحانیون حکومتی و غیر حکومتی که پایگاه مردمی خود را از دست داده و درعین حال آلوده به منافع اقتصادی پنهان و غیر شفاف هستند درست از همینجا ناشی می شود. نورافکن مردم روی این منافع و وابستگی های اقتصادی روحانیون متمرکز نیست که روی تفکرات و اعمال ارتجاعی آنها متمرکز است. آن حساسیتی که مردم نسبت به تحجر مذهبی روحانیون دارند، نسبت به نیروهای مسلح و بویژه سپاه و ارتش ندارند. این درحالی است که همه روحانیون میدانند که حاکمیت نظامی ها بر کشور به معنای جمع شدن سفره روحانیت در حکومت است. و فرماندهان سپاه نیز خوب میدانند که برای جلب حمایت مردم از قدرت مطلق و علنی سپاه باید روحانیت را سریعا قربانی کرده و به خانه و حوزه های مذهبی بازگردانند. در هر تفسیر و تحلیلی پیرامون اوضاع امروز ایران و پیش بینی آینده آن، این مجموعه تضادها را پیوسته باید در نظر داشت. تلگرام راه توده:
|