مردم اروپا در اسارت سیاست جنگی "یلنا پانینا"- بنیاد روسترات ترجمه- کیوان خسروی |
شکلبندی مجدد سریع اروپا از ترکیبی از نیروهای ناهمگون و نامتجانس به مشتی نظامی-سیاسی واحد تحت نظارت ناتو، که نوید گذار آن به یک مسیر نظامی و بستن ناگزیر کمربندها را میدهد، قادر به ایجاد - یا احیا- پیکربندیهای بسیار عجیبی است. از جمله پروژه های به ظاهر کنار گذاشته شده ای مانند امپراتوری هابسبورگ یا سایر سازه های کاملا قرون وسطایی. این فرآیندها پیشتر زیرعنوان "منطقه ای کردن اروپا" روی داده بودند که روی دیگر همان سکه، جهانی شدن، بعنوان ابزار مهم برای حاکمیت زدایی از جهان قدیم. هدف تضعیف دولتهای ملی اروپا و فرسایش ذهن گرایی آنها تا حالت یک آبگوشت پست مدرن بود که باید توسط یک بوروکراسی فراملی مدیریت می شد. از آنجایی که طرف های ذینفع اصلی در این فرآیند ایالات متحده آمریکا، سرمایه فراملی و نیروهای آشکارا ضد مدرنیستی بودند، روسیه مشتاق پرتاب هیزم به درون آن نبود. با این وجود، اگر نگوییم همه چیز، در طول دو سال گذشته بسیار تغییر کرده است. امروزه، کشورهای اروپایی «ماشینهای» سیاسی و اقتصادی برای تولید پول، سلاح و متعاقباً منابع اوباش و تروریستها برای جنگ با روسیه هستند. هیچ انتخاباتی، با جایگزینی یک حزب به جای حزب دیگر، مسیر ضد روسی آنها را ذره ای تغییر نمی دهد. در این شرایط، امید به آنکه جایی در اروپا قرار است حکومت توسط برخی «نیروهای سالم» تصاحب شود، به خیالی خام تبدیل میشود و طبیعتاً خود هیپنوتیزمی مضر است: باید کمی بیشتر تحمل کرد تا همه چیز به حالت عادی باز گردد. اما باز نخواهد گشت! اگر چنین است، در این صورت تلاشهای سیاست خارجی روسیه میتواند با هدف تشدید تضادهای قومی-اجتماعی-فرهنگی موجود در غرب، از جمله «ماشینهای» روسهراسی اروپا باشد. در سطح عملی، این را می توان بصورت یک پروژه بلندمدت، با حمایت قانونی از «مردم اسارت زده اروپا»، در جهت هدف رهایی اسکاتلندی ها و باسک ها، باواریایی ها و والون ها، کاتالان ها و ونیزی ها از ستم نیروهای فراملی که آنها را اشغال کرده اند، حل کرد. https://russtrat.ru/analytics/12-iyul-2024-2156-12528
تلگرام راه توده:
|