فرانسه در آستانه یک رویداد تاریخی نویسنده "ولادیمیر مالیشف" اومانیته- ترجمه آذرنگ |
کلمه "وحشت" در نظرات روزنامه های اصلی غربی در مورد انتخابات زودهنگام قانونگذاری فرانسه در پایان ژوئن شنیده می شود. "فرانسه در آستانه چیزی وحشتناک است" - این تیتر وحشتناک روزنامه اصلی آمریکایی نیویورک تایمز است. روزنامه با نفوذ بریتانیایی گاردین با عنوان تفسیری درباره این موضوع مینویسد: «این میتواند به طرز وحشتناکی پایان یابد». «صلح یا جنگ کامل؟» انتخابات فرانسه نه تنها اروپا را تحت تاثیر قرار خواهد داد. بلکه جهان را به یاد بیاورید که وحشت در غرب پس از آن آغاز شد که حزب امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه در انتخابات اخیر پارلمان اروپا متحمل شکست سختی شد و رقیب آن، حزب اتحاد ملی مارین لوپن، دو برابر بیشتراز او رای آورد و بدین ترتیب به اولین نیروی سیاسی در فرانسه تبدیل شد. پس از آن، مکرون سردرگم انحلال پارلمان را اعلام کرد و انتخابات زودهنگام را برای 30 ژوئن تعیین کرد. "کول استانگلر"، خبرنگار نیویورک تایمز می نویسد: «هر اتفاقی که بعد بیفتد، این به عنوان یکی از وحشیانه ترین ماجراهای تاریخ مدرن فرانسه در تاریخ ثبت خواهد شد.» تصمیم رئیس جمهور امانوئل ماکرون برای انحلال مجلس ملی و برگزاری انتخابات زودهنگام قانونگذاری در 30 ژوئن و 7 ژوئیه به راست افراطی بهترین فرصت را برای اداره فرانسه برای اولین بار پس از رژیم ویشی در طول جنگ جهانی دوم داد. در اینجا نویسنده، همانطور که آنگلوساکسونها معمولاً انجام میدهند، موضوع را تحریف میکند: مقایسه فرانسه امروزی با فرانسه در زمان اشغال آن توسط نیروهای هیتلر، زمانی که رژیم دست نشانده مارشال "پتن" در جنوب کشور با پایتخت آن در "ویشی" ایجاد شد، هنوز خیلی زیاد است. اگرچه، با توجه به اینکه امروزه نه تنها پاریس، بلکه سایر کشورهای اروپایی نیز تابع واشنگتن هستند، پس چرا نه؟ بر خلاف آلمان، ایتالیا، یونان و تعدادی دیگر از کشورهای اروپایی، امروز در خاک فرانسه هیچ نظامی اشغالگر آمریکایی وجود ندارد، اما از نظر سیاسی، البته، این زائده ضعیف آمریکاست. این واقعیت که رئیس جمهور آن، امانوئل مکرون، در انظار عمومی خود را پف کرده و ادعا می کند که نوعی «مستقل» است، موضوع را تغییر نمی دهد. از این رو، انتخابات پارلمان اروپا که در آن حزب وی با شکست سختی روبرو شد، نشان داد که خط آمریکائی او با شکست کامل مواجه شده است. گاردین می نویسد: ماکرون یک میانه رو، حامی تجارت، اروپا و اوکراین است. لوپن یک ملی گرا، پوپولیست، ضد اتحادیه اروپا و طرفدار مسکو است. برنامه های مهاجرت مارین لوپن قوانین حقوق بشر اروپا را نقض می کند و ترجیحات ملی او با عضویت در بازار واحد اتحادیه اروپا ناسازگار است. این روزنامه در ادامه توضیح می دهد که اگر مارین لوپن در انتخابات مجلس ملی پیروز شود، اگر بتواند دولت خود را تشکیل دهد، رئیس جمهور به سختی با او کنار می آید. گاردین توضیح میدهد: «قانون اساسی فرانسه به وضوح بیان میکند که نخستوزیر «اقدامات دولت را هدایت میکند و قوانین را اجرا میکند» و دولت بیشتر سیاستهای داخلی، خارجی و دفاعی را مدیریت میکند. رئیس جمهور کشور این بدان معنی است که حوزه های سیاستی کلیدی مانند حقوق بازنشستگی، مزایای بیکاری، آموزش، مالیات، مهاجرت، شهروندی، استخدام در بخش دولتی، حاکمیت قانون و قانون کار، در اصل، مسئولیت پارلمان و دولت تحت سلطه افراطی خواهد بود. و حتی اگر ماکرون کنترل سیاست خارجی خود را حفظ کند، برای مثال با ادامه حمایت فرانسه از اوکراین، همچنان به حمایت پارلمانی برای تأمین مالی کمک های آتی به کیف از بودجه فرانسه نیاز خواهد داشت. البته روزنامه تحفظ می کند، هیچ قطعیتی وجود ندارد که مجلس شورای ملی اکثریت را کسب کند یا حتی بتواند در اتحاد با دیگران اکثریت را تشکیل دهد.محتمل ترین نتیجه، همانطور که نظرسنجی ها و اکثر کارشناسان نشان می دهند، یک «مجلس معلق» دیگر خواهد بود اما در هر صورت فرانسه چند سال سختی را پیش رو دارد. این البته ناخوشایند است، اما به هیچ وجه کشنده نیست . پس چه چیزی در مورد واشنگتن و لندن، نزدیکترین متحدان فرانسه در ناتو، اینقدر وحشتناک است؟ بله، طبق معیارهای سیاسی اروپای امروزی، مجلس ملی یک حزب راست افراطی است، اما چه چیزی در آن وحشتناک است؟ بله، این توسط پدر مارین لوپن ایجاد شد که در طول جنگ جهانی دوم افسر"اس اس" بود و سپس، همانطور که او متهم شد، هولوکاست را انکار کرد. اما دختر او سیاستی کاملاً متفاوت، بسیار محتاطانه و معتدلتر را دنبال میکند او، هر چه که می توان گفت، در حال حاضر یک خانم محترم است که به هیچ وجه نمی تواند بورژوازی فرانسوی را که قبل از هر چیز نگران کیف پول خود هستند، بترساند. و در اینجا مارین لوپن هیچ چیز غیرعادی ارائه نمی دهد. تقریباً برگ برنده اصلی علیه او قبلاً اعتراض او به اسکان فرانسه توسط مهاجران بود، اما امروز تقریباً همه متقاعد شده اند که او درست می گوید - این واقعاً فرانسه را با مشکلات بزرگی تهدید می کند. و حتی در بروکسل آنها شروع به نگرانی در مورد این کردند. و در مورد ریشههای ظاهراً «فاشیستی» او، که چپها در فرانسه و غرب مدتها لوپن را به خاطر آن سرزنش کردهاند، چطور؟ به عنوان مثال، در کشور همسایه ایتالیا، نخست وزیر جورجیا ملونی خود رهبر جنبش جوانان حزب نئوفاشیست "جنبش اجتماعی ایتالیا - نیروهای راست ملی" بود، گفت که موسولینی "خوبی های زیادی" برای این حزب انجام داد. ایتالیا، پس چی؟ هیچ چی! ملونی که در پی موفقیت حزب ناسیونالیست برادران ایتالیا، نخست وزیر شد، کاملاً با تشکیلات آتلانتیک سازگار شد. او مرتباً برای ادای احترام به واشنگتن می رود، به کیف اسلحه می دهد و در انتخابات پارلمان اروپا، حزب او در ایتالیا با موفقیت عمل کرد. و در ایالات متحده آمریکا و بروکسل، جایی که او قبلاً با آخرین کلمات مورد توهین قرار می گرفت، اکنون مورد ستایش قرار می گیرد و حتی به عنوان رهبر جدید اروپا به تصویر کشیده می شود. بله، اینها رهبران قاره کهن امروز هستند. کسانی که "دولچه" را می ستایند و نماد حزب آنها مشعل سه رنگ دارد - نشان نئوفاشیست های ایتالیایی. و در اینجا، البته، یک موازی تاریخی بی اختیار به وجود می آید. هیتلر نیز از طریق پارلمان در آلمان به قدرت رسید. او توسط مردم آلمان انتخاب شد. و اکنون مردم ایتالیا ملونی را انتخاب کرده اند که همدردی خود را با موسولینی پنهان نمی کند. اما هیتلر همچنین در ابتدا نگفت که مردم را در کوره های "آشویتس" می سوزاند و موسولینی به ایتالیایی ها نگفت که لشکرکشی علیه روسیه به راه خواهد انداخت. خدای ناکرده اصلا قرار نیست سیاستمداران فعلی اروپا را با این چهره های نفرت انگیز گذشته مقایسه کنیم. اما این یک واقعیت است که اروپا به شدت در مقابل چشمان ما به سمت راست حرکت می کند. اینکه سیاستمداران آن از قبل بر این باورند که بمباران روسیه، کشتن زنان، افراد مسن و کودکان چیز خوبی است، دزدیدن پول روسیه از بانکهای غربی چیز خوبی است، اعلام همه این بدجنسیهای ناخواسته به طور کلی یک چیز عالی است. آیا واقعاً با قوانین نژادی آلمان نازی و پیراهن سیاه در ایتالیا در زمان موسولینی فاصله دارد؟ علاوه بر این، یک جنگ صلیبی به سمت شرق در حال حاضر در اروپا آماده شده است. مکرون قول داد سربازان فرانسوی را برای جنگ با روسیه به اوکراین بفرستد. همه اینها درست است، اما چرا ایالات متحده از انتخابات آتی در فرانسه اینقدر نگران است؟ اولاً به دلیل موضع لوپن که ممکن است حزبش در این انتخابات پیروز شود، در مورد جنگ در اوکراین. او اخیراً در رادیو فرانس اینتر گفت که درگیری در اوکراین منافع حیاتی فرانسه را تهدید می کند، بنابراین سخنان رئیس جمهور امانوئل ماکرون در مورد اعزام احتمالی نیروها به آنجا موجه نیست و فقط به تشدید تنش کمک می کند. چنین سخنانی در تضاد با مسیر واشنگتن و لندن برای تحریک درگیری است نیویورک تایمز در توضیح تصمیم غیرمنتظره ماکرون برای برگزاری انتخابات زودهنگام می نویسد: «این اقدام طبقه سیاسی کشور از جمله مکرونیست های ارشد را که گفته می شود حیرت زده کرد. و برای بسیاری از فرانسه، این تصمیم همچنان گیج کننده است.برای کسانی که بیشترین ضرر را از راست افراطی در قدرت دارند - عمدتاً مهاجران و نوادگان مهاجران اخیر - این خبر کاملاً وحشتناک است. آقای مکرون که عادت به سرپیچی از خرد متعارف دارد، مطمئنا امیدوار است که این حرکت به نفع او باشد. اما اشتباه نکنید: فرانسه در خطر است.» روزنامه آمریکایی زنگ خطر را به صد ادر می اورد. روسیه نیز تحولات فرانسه را از نزدیک زیر نظر دارد. هنگ رسوا شدگان رسید - حزب ماکرون در انتخابات پارلمان اروپا شکست سختی را متحمل شد. اکنون رئیس جمهور فرانسه مجبور به برگزاری انتخابات زودهنگام در داخل کشور شده است. الکساندر تولماچف، معاون دومای دولتی در مصاحبه با "آر ای آ" گفت نتایج سلطنت او برای فرانسه ناامید کننده است: از دست دادن کامل نفوذ در آفریقا، مشکلات اقتصادی، یک سری شرمساری و در نهایت، یک سیاست کاملاً فاجعه بار در جهت اوکراین. وی افزود: نخبگان خارجی کاملاً منافع شهروندان عادی را نادیده می گیرند و آنها را تحت فشار قرار می دهند "فقط برای حل مسائل خودخواهانه خود یا جلب رضایت صاحبان خارج از کشور". به گفته وی، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه خاطرنشان کرد که سیاست های کنونی رهبران غربی، کشورهایشان را به فاجعه می کشاند و رأی دهندگان به تغییر این سیاست رأی می دهند . وحشت در ایالات متحده و لندن به دلیل شکست ماکرون و انتخابات آتی فرانسه، وحشت جهانی گرایان لیبرال است. آنها قبلاً از این واقعیت وحشت دارند که در خود ایالات متحده، دونالد ترامپ امروز محتمل ترین نامزد ریاست جمهوری است، حتی با وجود حکم دادگاه که برای او صادر شده است. و سپس فرانسه است! مخلوق آنها، مکرون، که اخیراً جو بایدن را در پاریس بوسید، ناگهان حکم اعدام خود را امضا کرد. و لوپن و حامیانش که اخیراً در واشنگتن و بروکسل به عنوان تهدیدی برای نظم لیبرال معرفی شده اند، ممکن است به قدرت برسند. بنابراین، وحشت کنونی رسانه های آنگلوساکسون بازتابی از وحشت جهانی گرایان لیبرال است که شاهد فروپاشی نقشه های خود برای تسلط بر کره زمین هستند. بالاخره در شخص ماکرون، وفادارترین متحد خود را در اروپا از دست می دهند. لوپن، حتی اگر به قدرت برسد، باید دید که چگونه رفتار خواهد کرد. بنابراین آنچه که جهانی گرایان را به وحشت می اندازد، از دست دادن قدرت توسط خود ماکرون نیست - ببینید، آنها حتی توانستند جورجیا ملونی سرسخت را در صف قرار دهند! - و شکست آشکار و فزاینده پروژه جهانی گرایی، هژمونی آنگلوساکسون ها بر جهان. در مورد فرانسه، دوران سختی برای آن فرا رسیده است. روز شنبه به دلیل اعتراض به پیروزی احتمالی شورای ملی در انتخابات پارلمانی که در پاریس و دیگر شهرها توسط احزاب و سازمان های چپ برگزار شد، ناآرامی در کشور به راه افتاد. بلافاصله پس از شروع عملیات، تحریکات آغاز شد. شرکت کنندگان شروع به پرتاب سنگ به سمت پلیس کردند و از گاز اشک آور علیه تظاهرکنندگان استفاده شد. چند افسر پلیس مجروح شدند. .https://www.stoletie.ru/politika/francija_na_poroge_chego-to_uzhasajushhego_968.htm
تلگرام راه توده:
|