مردم گرجستان صلح با روسیه را انتخاب کردند ترجمه و تدوین: الناز گرجی |
حزب "رویای گرجستان"، در انتخابات پارلمانی این کشور پیروز شد. نالههای اپوزیسیون همچنان به آسمان می رود و روند های بدیهی را انکار می کند. هر چند نتیجه انتخاب مردم روشن است اما فریاد "اروپا پیروز شد"! هنوز بگوش می رسد. بدیهی است که اروپا به نمایندگی از احزاب طرفدار اروپا و به طور گسترده تر، طرفدار غرب در انتخابات گرجستان شکست بدی خورد. این یک چرخش بسیار مهم در آگاهی توده های پس از اتحاد شوروی است، زیرا رویای اروپایی بیش از سی سال است که مانند سیب زمینی در سرزمین اتحاد جماهیر شوروی سابق کاشته شده است. نسلهایی از گرجیها با این باور بزرگ شدند که تفلیس پاریس گرجستان است و کشور دنج کوچک آنها محکوم به تبدیل شدن به بخشی از اتحادیه اروپا است. چه مشکلی پیش آمد؟ برای شروع، اروپاییها به شدت و بطور نا محدود انحرافاتی را به گرجستان تحمیل کردند که کاملاً با ذهنیت آن بیگانه بودند. با دست و دل بازی از همجنس بازی، روی آوری به مواد مخدر و... بخشی از ابتکارات اقتصادی و سفرهای بدون ویزا و بهشت خیالی وعده می دادند. هر چند اروپاییها و از آنجمله فرانسوی ها میراث خود را مورد تحقیر قرار می دهند اما بد تر از آن، همین خواستهها را از کشورهای دیگر طلب میکنند. گرجستان به لحاظ تاریخی از کشورهای اروپایی بمراتب متمدن تر است و بر میراث خود تکیه دارد. از همین روی با رأی خود به ادعاهای مسخره اروپاییها پایان داد. عامل مهم تر، روابط با روسیه بود. رهبران اروپایی می خواستند با گرجستان همانند اوکراین بازی کنند: عروسک های خود را در تفلیس بگردانند تا مردم را به جنگ با روس ها سوق دهند. این همان چیزی است که "بیدزینا ایوانیشویلی"، بنیانگذار رویای گرجستان، اندکی پیش از انتخابات گفت: "من می توانم آنچه را که نخست وزیر سابق ایراکلی گاریباشویلی به من گفت که از یکی از کشورهای غربی پرسیده بود "بله، اما چگونه می توانید تصور کنید که چند روز می توانیم با روسیه بجنگیم؟" چند روز دوام می آوریم؟" جواب دادند: سه تا چهار روز. گفت: "و به خاطر این سه چهار روز ما باید هلاک شویم؟ جواب دادند:" جمعیت سه یا چهار میلیون است و شما را طی سه چهار روز نمی کشند. سپس می توانید جنگ چریکی را علیه روس ها در جنگل ها شروع کنید. ما به شما کمک خواهیم کرد." "آنها همه را نمی کشند"، "ما به شما کمک خواهیم کرد"... در کیف نیز سخنرانی های مشابهی در اوائل جنگ در اوکراین بر زبان رانده شد: بوریس جانسون را با "بیایید بجنگیم" به خاطر دارید؟ بنابراین، این سخنان زهر آگین اوکراینی ها را به کجا رساند؟ با توجه به اینکه این کشورچندین برابر بزرگتر از گرجستان است و آن موقع حدود 40 میلیون جمعیت داشت. رویای گرجستان، حزب خود را به عنوان حزب صلح با روسیه معرفی کرد و جای تعجب نیست که مردم گرجستان با رای خود از آن حمایت کردند. جنگ چریکی در جنگل ها و در انتظار کمک از سوی اروپایی ها نشستن ایده ای جنگ طلبانه و بسیار احمقانه است. اکنون در اروپا ناله سر داده اند که گرجی ها به این دلیل "اشتباه" رای دادند زیرا آنها مسکو را مرعوب کرده بودند، در حالی که این بروکسل بود که آشکارا از آنها باج خواهی کرد. تفلیس تحت فشار شدیدی قرار داشت و قرار بود حمایت از تحریم های ضد روسیه اجرایی شود و جبهه دوم اوکراین علیه مسکو باز گردد. سر انجام شهروندان گرجستان یک نه بزرگی به اتحادیه اروپا گفتند و اکنون دولت تازه تشکیل شده دستور شهروندان خود را اجرا خواهد کرد. در همان زمان، نیم میلیون مولداوی ساکن روسیه عملاً مجاز به رأی دادن نبودند زیرا فقط ده هزار برگه رأی برای جمعیت نیم میلیون نفری اختصاص داده شده بود. با این حال ورود مولداوی به اتحادیه اروپا رأی نیارود و انتخابات ریاست جمهوری نیز به نفع مایا سوندا نشد و او به دور دوم رفت. به جرأت میتوان گفت که پنهان کردن همه دسیسه ها دیگر در اروپا غیر ممکن است. شهروندان مولداوی نیز مانند گرجی ها به خوبی درک می کنند که بروکسل به آنها فقط به عنوان گوشت دم توپ نیاز دارد. در واقع، این مکانیسم اساساً مورد نیاز حکومت های اروپایی بود که هجوم نیروی کار بیحقوق و ارزان را تضمین میکرد. بعد، با دستکاری رژیم بدون ویزا، اکراینی ها را مجبور به جان باختن برای اهداف آنها کرد و حالا به فکر سوء استفاده از گرجی ها و مولداوی ها بودند. خب، اما مردم این کشورها با درایت در دام حکومت های اروپایی نیفتادند. شاید وقت آن رسیده باشد که اتحادیه اروپا بخود آمده و همانطور که چارلز میشل، رئیس شورای اروپا استعفا میداد، از سخنرانی در سایر کشورها دست بردارد؟ (این شگفت انگیز است که چگونه ضریب هوشی سیاستمداران اروپایی بلافاصله پس از استعفا عیان می شود.) اما در بروکسل هنوز به این توصیه توجه نکرده اند و به تاکتیک های مورد علاقه خود پایبند هستند: "اگر نتوانستید منصفانه پیروز شوید، کودتا کنید". انتظار می رود در تفلیس در آینده سخنرانی های اپوزیسیون نقش جدی ای ایفا کند. شورش ها و درگیری ها و سرنگونی یک دولت منتخب قانونی در زیر برگ انجیر یک "انقلاب رنگی" آخرین ابزار برای کاشتن "ارزش های اروپایی" در زرادخانه اتحادیه اروپا هستند. مولداوی و گرجستان به هیچ وجه در این قاره خارجی نیستند. در خود اتحادیه اروپا، میلیونها نفر نمی خواهند به گوشت دم توپ تبدیل شوند که رهبران فاسد با شنیدن سوتی از واشنگتن به جبهه شرقی پرتاب می کنند. اگر بروکسل نظرات این افراد را در نظر نگیرد و به سیاست خود کشی ادامه دهد، اروپایی ها با همت خود به آنها رای منفی خواهند داد. روز گذشته در گرجستان به آنها نشان داده شد که چگونه این کار را میتوان انجام داد، ارزش یاد گیری را دارد.
https://ria.ru/20241028/gruziya-1980366318.html
تلگرام راه توده:
|