راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

نگاهی به چند کتاب خاطرات، از جمله  خاطرات ارتشبد فردوست

دولتی ها در کابینه هویدا

توی سر و کله هم می زدند

 سال 1348، سال حوادث گوناگون سیاسی، رقابت های حکومتی و کشاکش قدرت در رژیم شاه است. مهم ترین رویداد این سال تظاهرات مردم و دانشجویان علیه گران شدن نرخ بلیت اتوبوسرانی تهران بود که با خشونت سرکوب شد، اما سرانجام حکومت عقب نشینی کرد و نرخ ها به وضع سابق بازگشت. شاه در این زمان در سفر تفریحی و استراحت در سوئیس بود و فورا به دولت دستور عقب نشینی داد. در همین سال شماری از سینماهای ایران در آتش سوختند. این آتش سوزی ها نه سیاسی بود و نه مذهبی، بلکه نوسازی سینماها و کمک گرفتن از دولت به بهانه خسارت دلیل ان بود. سوانح هواپیماهای نظامی بر آسمان ایران نیز در همین سال چند بار روی داد و تلفات نظامی گرفت. حضور سپهبد تیمور بختیار در عراق و لبنان و تدارک عملیات نظامی برای مقابله و مبارزه با شاه، بی شک از نگرانی های بزرگ شاه در این سال بود.

  

شاه میدانست که بختیار در میان نظامی ها و در ساواکی که او بنیانگذاری کرده نفوذ عمیق دارد و اگر عملیات  نظامی او در بخشی از خاک ایران آغاز شود، مقابله با او دشوار خواهد بود. بویژه که بیم داشت امریکا و فرانسه از او حمایت کنند، به همین دلیل با طرح ترور او در بغداد موافقت کرد و این ترور انجام شد تا خیال شاه راحت شود. سقوط هواپیمای پالانچیان که از مقاطعه کاران بزرگ آن زمان بود و فرمان دستکاری در هواپیمای او توسط اشرف پهلوی داده شده بود نیز از حوادث مهمی است که واقعیات آن سانسور و از انتشار آن جلوگیری شد. ( تقریبا در تمام خاطرات سیاسی – حکومتی که پس از انقلاب منتشر شده به این مسئله اشاره شده است. از جمله در خاطرات ارتشبد فردوست)

برکناری ارتشبد آریانا که از ژنرال های با سواد ارتش بود و بسیاری از واژه ها و اصطلاحات نظامی که اکنون نیز در سپاه پاسداران از آن استفاده می شود از تالیفات اوست. خودکشی ارتشبد حجازی با سلاح کمری نیز از رویدادهای حکومتی این سال است. ژنرالی که بدلیل استقلال رای با غضب شاه روبرو و خانه نشین شد و دخترش در یک قتل مشکوک و به ظاهر عاشقانه با شلیک گلوله یک دیپلمات وزارت خارجه بنام "رزاق منش" کشته شد. محاکمه رزاق منش یکی از جنجالی ترین محاکمات سالهای بعد بود که البته ابتدا به حبس ابد و سپس به چند سال زندان محکوم و آزاد شد.

بدین ترتیب، شاه ژنرال های صاحبنظر را یکی پس از دیگری کنار گذاشت تا جا برای امثال ارتشبد نصیری و ارتشبد ازهاری و ارتشبد قره باغی خالی شود. ژنرال هائی که هنر بزرگشان پابوسی شاه برای حفظ مقام و درجه و موقعیتشان بود و در هیچ مورد حکومتی و سیاسی اظهار نظر نمی کردند تا شاه خیالش از جانب آنها آسوده باشد.

مرگ خلیل ملکی، جلال آل احمد و دکتر لطفعلی صورتگر استاد بزرگ ادبیات دانشکده معتبر ادبیات دانشگاه تهران نیز در همین سال روی داد. همچنان که مرگ مشیر همایون شهردار رئیس مورد حمایت دربار شورای موسیقی رادیو ایران که ننگ نابود کردن نوارهای آواز ادیب خوانساری را با خود همراه برد. او که در جوانی با ادیب خوانساری یک رقابت عشقی داشت، وقتی به ریاست شورای موسیقی رادیو رسید دستور داد تمام نوارهای صدای او را از بین ببرند. شجریان بعدها توانست برخی آوازهای او را روی صفحات قدیمی پیدا کرده و نجات بدهد. اگر از رویدادهای دیگر داخلی این سال بخواهیم یاد کنیم، باید از ریاست دکتر علیخانی بر دانشگاه تهران یاد کنیم. کسی که به خواست اسدالله علم قبل از مرگ، پس از انقلاب خاطرات علم را در هفت جلد تنظیم و منتشر کرد. عالیخانی که اقتصاد دانی برجسته و از دولتمردان باسواد دوران شاه بود، سال گذشته (1398) در مهاجرت چشم بر جهان فرو بست.

 

کتک کاری در جلسه کابینه هویدا نیز بسیار خواندنی است.

 

در جلسه هیئت وزیران بین عطاءالله خسروانی وزیر کشور و غلامرضا نیک پی وزیر آبادانی و مسکن مشاجره و سپس زد و خورد در گرفت. در این نزاع خسروانی که فردی نرم خوی بود و تحت تاثیر فرهنگ همسر فرانسوی اش، بشدت مضروب و بیهوش شد. علت این نزاع این بود که نیک پی می خواست سازمان عمران شهری را که جزء وزارت کشور بود ضمیمه وزارت آبادانی و مسکن کند. عطاء الله خسروانی در این زمان دبیر کل حزب ایران نوین نیز بود و هر دو رقیب هویدا. گزارش این نزاع در اختیار شاه قرار گرفت.

این منازعه بر اساس یک تبانی قبلی هویدا و نیک پی انجام گرفت. خسروانی با در دست داشتن دو پست مهم نظریات هویدا را در حزب و دولت تایید نمی کرد و برای خود دولتی در دولت تشکیل داده بود، علی الخصوص که فراکسیون حزب دولتی در مجلس شورای ملی از دبیر کل حزب تبعیت می کرد و هویدا درصدد طرح نقشه ای بود تا خسروانی را از کابینه کنار بگذارد. برای این کار لازم بود حداقل یکی از وزراء فداکاری کند. نیک پی حاضر به این فداکاری شد ولی می دانست هویدا بزودی شغل دیگری برای او تأمین خواهد کرد. پس از منازعه آن دو نفر شاه دستور اخراج هر دو وزیر را داد. هویدا پس از مدتی نیک پی را به مقام شهرداری تهران رساند و خسروانی پس از مدتی دربدری به بازرسی شرکت ملی نفت رفت!

(این گزارش با استفاده از خاطرات ارتشبد فردوست چشم و گوش شاه، اسدالله علم وزیر دربار شاه، تاج الملوک مادر شاه تنظیم شده است.)

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 946  -  16 آبان 1403                                اشتراک گذاری:

بازگشت