راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله 940

غربگرایان روسیه ستیز

یادداشت نویس مطبوعات ایران اند

 

این که در ایران کسانی رسما و عملا طرفدار پیوند با غرب باشند و مخالف گردش به شرق چیز عجیبی نیست و حتی کاملا هم منطقی است. در خارج از کشور هم به همینگونه اما با این تفاوت که آنها در بزنگاه های مهم، از حمله نظامی غرب به ایران هم حمایت می کنند. رویدادی که اگر روسیه در همسایگی ایران نبود و مناسبات و پیوند ایران و روسیه در سالهای اخیر برقرار نشده بود این حمله احتمالا انجام شده بود. غربگرایان خارج از کشور از همین نکته آخر و ناممکن شدن حمله نظامی به ایران عصبانی اند و غربگرایان داخل کشور ضمن خرسندی تلویحی از ادامه فشارهای اقتصادی و نظامی غرب (از جمله تحریم ها) به ایران و ناگزیری گردش به شرق. آنها امیدشان اینست که ادامه فشارهای اقتصادی و نظامی غرب، حاکمیت را به کام غرب بکشاند و از این عصبانی اند که تاکنون این نتیجه بدست نیآمده است.

آنها معتقدند که اگر حمایت روسیه و همکاری‌های آن با ایران نبود، تا بحال امریکا به ایران حمله کرده و امریکا، ایران را به حلقه تازه‌‌ای در زنجیر محاصره روسیه تبدیل کرده بود.

عجیب یا تا حدودی عجیب اینجاست که بخشی از نیروهای داخلی نیز که می کوشند نشان بدهند طرفدار حمله امریکا به ایران نیستند مخالف همکاری‌های ایران و روسیه هستند و با صدای امریکا و سیاسیون طرفدار حمله نظامی به ایران همسو هستند.

غربگرایان داخلی به چند گروه تقسیم می شوند.

گروه نخست روشنفکران طرفدار غرب و کسانی هستند که خواهان پیوستن ایران به ناتو و قرار گرفتن ایران در کنار امریکا و اروپا در مبارزه آنها علیه روسیه هستند. البته موضع خود را چنین توجیه می کنند که همکاری ایران و روسیه موجب بقای رژیم می شود و توضیح هم نمی دهند که چرا همکاری ایران با روسیه مثلا بیش از همکاری ایران با ژاپن یا چین یا آلمان یا فرانسه موجب بقای رژیم است؛ بویژه که همکاری‌های اقتصادی ایران و روسیه در سطحی بسیار پایین تر از کشورهای اروپایی است. بنابراین ظاهرا بقای رژیم همان امکان مقاومت آن دربرابر حمله امریکاست که این عده بطور خودآگاه یا ناخودآگاه بدان امید بسته‌اند ولو اینکه رسما اعلام نکنند یا حتی به ظاهر و یا به خیال خود مخالف آن باشند.

گروه دوم کسانی هستند که صریحا می گویند ما دچار بیماری "روسیه هراسی" هستیم و تصور می کنند با استناد به همین بیماری روانی مجازند هر سخن بی اعتبار و بی ارزشی را که رسانه‌های غربی و سلطنت طلب بیان می کنند آنها هم تکرار کنند. این گروه ارزش و اهمیتی نداشتند اگر رسانه‌های مفصلی در داخل کشور در اختیار آنها قرار نداشت که در آن تراوشات ذهن بیمار خود را برای مردم تکرار کنند که یکی از نمونه های برجسته آن احمد زیدآبادی است که یادداشت نویس ثابت روزنامه اعتماد است، و یا پسر و پدری که یکی از آنها روزنامه جمهوری اسلامی را منتشر می کند (مسیح مهاجری) و دیگری (پسر) سایت خبر آنلاین را و پامنبری خوان آنها هم سایت "سهام نیوز" است. آنها حاضرند زمین و زمان را به هم بدوزند تا جنگ روانی علیه روسیه و گردش به شرق را ادامه بدهند که تازه ترین نمونه آن، یادداشت زیدآبادی در روزنامه اعتماد است که خشمگینانه راه توده را در کنار کیهان شریعتمداری قرار داده و نوشته که این هر دو از روسیه حمایت می کنند. (در ادامه این سرمقاله، یادداشت زید آبادی را می خوانید)

اینها هم گوشه چشمی به گروه اول دارند و تصور می کنند با روسیه ستیزی می شود نظر مثبت امریکا را به خود و به ایران جلب کرد.

گروه سوم کسانی هستند که طرفدار غرب هم نیستند، طرفدار حمله نظامی امریکا به ایران هم نیستند ولی مسئله اصلی ایران را سرنگونی جمهوری اسلامی می دانند و معتقدند برای اینکه این سرنگونی ممکن شود، مواضع عمومی جمهوری اسلامی و از جمله موقعیت بین المللی آن باید تضعیف شود. بنظر این گروه همکاری‌های ایران و روسیه مانع چنین تضعیفی است. ضمن اینکه تصور می کنند با مخالفت با این همکاری‌ها دارند علیه برنامه‌ها و سیاست‌های "رژیم" موضع می گیرند.

اگر سخنی باشد با این گروه سوم است زیرا گروه‌های دیگر منافعی در روسیه ستیزی خود دارند که با استدلال از آن صرفنظر نمی کنند.

 این گروه اخیر دو اشتباه می کنند.

اشتباه نخست این است که منافع درازمدت کشور ما را با منافع سیاسی فوری مخلوط می کنند. اگر تردیدی وجود ندارد که همکاری‌های ایران و روسیه یکی از عوامل اصلی است که در کنار دیپلماسی و بعنوان مبنای دیپلماسی (اگر رهبران ایران اجازه دهند) کشور ما را از گزند و چند تکه شدن در امان نگاه داشته است در انصورت مخالفت با این همکاری به خیال فرا رسیدن سرنگونی یا از ترس متهم شدن توسط هواخواهان حمله نظامی به "طرفداری از رژیم" جای توجیه ندارد.

اشتباه دوم آنان دراینجاست که تصور می کنند مشکل اصلی "انقلاب 57" است. در حالیکه مانع اصلی، اگر همه شرایط داخلی جمع باشد، تازه در تناسب قوای جهانی است. اگر مردم ایران امروز از شورش وحشت دارند برای آنست که سرنوشت لیبی و سوریه در جلوی چشمشان است.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 940  -  21 شهریور 1403                                اشتراک گذاری:

بازگشت