نگاهی متفاوت به زندگی کارگری در جمهوری اسلامی ر.م- مرزبان |
این نگاهی است متفاوت به موقعیت کارگران در ایران که از داخل کشور برای ما ارسال شده است و ما آن را صرفا جهت اطلاع منتشر می کنیم: «بررسی ساده ای دارم نسبت به شرایط موجود کارگران و اینکه چرا بعد از تلاطمات سال پیش، اعتراضات کارگری آن وسعت سال گذشته را ندارد و در یک آرامش نسبی بسر می برد. طبقه کارگر ایران هیچ شباهتی با طبقه کارگر کشورهای اروپایی ندارند. در اینجا دست مزد کارگران نیازهای اولیه هیچ خانواده ای را تامین نمی کند. اینجا کارگران بعد از اتمام ساعت کار رسمی کار اصلی شان شروع می شود. در تمام شهرهای بزرگ هر کارگری که وسیله نقلیه داشته باشد اگر هیچ کاسبی بلد نباشد حداقل وارد سیستم تاکسی های "نتی" و یا "پیک نتی" می شود تا با تلاش و بی خوابی حتما درآمدی بیش از حقوق ماهیانه اش کسب کند. سخت است از این انسانها بخواهی برای حقوق بیشتر مبارزه کنند چون حتی با دو برابر شدن حداقل دستمزد بازهم گره های مالی بسیاری باز نشده خواهد ماند. بسیاری از کارگران بدین شکل شبها از ساعت یازده شب بساط کبابی و دستفروشی هرچه فکر کنید را در خیابان های پیروزی و سی تیر و در سعادت آباد تهران و همینگونه در تمام شهرهای بزرگ راه می اندازند. در میان دست فروشها فراوانند کارگران شهرهای بزرگ که نه وقت تشکل دارند و نه حقوق ماهیانه آنقدری هست که با چند درصد اضافه شدن بتوان نیازها را پوشش داد. کارگری که در کارخانه نمی تواند کار کند سعی می کند نیرویش را برای کار شخصی اش نگهدارد. کارفرما از نداشتن وجدان کاری می نالد وحوادث کار بیداد می کند. کارمندان شرایطی بهتر از کارگران ندارند و باید کسری درآمد را با رشوه گرفتن برای کاری که وظیفه شان هست جبران کنند و یا شرکت ایجاد کنند تا باصطلاح مشاوره بدهند که این شرکت ها یعنی کانالی برای رشوه رسمی گرفتن از متقاضی. ساختار اجتماعی و اقتصادی کاملا فرو پاشیده است. تولید کنندگان باید هرچقدر که می توانند چرخه تولید را کوچک کنند تا کارشان به عملیات تجاری نزدیک شود و در واقع از تجارت سودی بیندوزند تا از تولید. کارخانه ی تولید الیاف نساجی در منطقه ویژه تجاری کارتن های نخ با ارز نیمایی از چین وارد می کند و در این کارخانه کارتن ها را عوض میکند. این محصولات با برندی ایرانی ۱۰ درصد بدون گمرک در داخل فروخته می شود و بقیه مجدد صادر می شود. آنوقت صاحب این نوع کسب و کار صادر کننده نمونه می شود و کارآفرین برتر. برای تحلیل شرایط موجود آموزه کلاسیک واقعا راهگشا نیست. اعتراضات کارگری درهفت تپه شاید به این دلیل مطرح است که کارگران در آن منطقه هیچ راه در آمدی به جزء حقوق ماهیانه ندارند. شاید بپرسید چرا کارگران با این حقوق پایین و داشتن درآمد از طرق دیگر کارشان را رها نمی کنند. باید بدانید که کار رسمی یعنی استفاده از بیمه تامین احتماعی و بهره مند شدن از بازنشستگی با دریافت یک آب باریکه. در ایران با جمعیتی سیال سر و کار داریم که خیلی خوب یاد گرفته خودش را با شرایط منطبق کند وشاید باید گفت تقریبا اکثریت دستمان به شکلی درجیب دیگران است وبرادروار ازجیب همدیگر خرج می کنیم.»
تلگرام راه توده:
|