52 سال حاکمیت "28 مرداد" در ایران |
هرگاه نظامی ها شور مردم برای دانستن و بدست گرفتن سرنوشت خویش را در پای قدرت قربانی کرده و از تمرکز آن دفاع کرده اند، 28 مرداد شده است.
آن لحظه که گلوله نظامی ها سینه مردم را شکافته و خون به دیوارها شتک زده 28 مرداد فرا رسیده است.
آن دوران که یک تن سخن می گوید و کسی را جز او اجاره سخن نیست، دوران 28 مرداد است. جدائی صفوف مردم از هم، یعنی 28 مرداد، از نفس افتادن مجلس و سینه به سینه شدن آن ها که خانه ملت را اشغال کرده اند با مردم، همان 28 مرداد است. وقتی مردم به حاشیه رانده می شوند و بیگانه از دیوار و حصار کشور بالا آمده و بر نفت و هر آنچه ملی است چنگ می اندازه 28 مرداد فرا رسیده است. درهای زندان ها که وقتی گشوده می شود و روزنامه ها بسته، کودتای 28 مرداد شده است. بله قربان گویان و دست بوسان وقتی به حاکمیت می رسد و در جلد هویدای 14 ساله فرو می روند، یقین بدانید 28 مرداد شده است. زمانی که قاضی همان میرغضب است و میرغضب قاضی، 28 مرداد یکبار دیگر تکرار شده است. آنگاه که نظامی ها که تحکم کردند و میدان دار شدند و اندیشمندان بی شیله پیله خانه نشین، ما به 28 مرداد رسیده ایم. القاب وقتی جلوی اسم بزرگ قدرتمندان نشست، دروغ و حیله اساس حکومت شد و ژنرال ها با هم در مسابقه مدال و نشان و عنایت قدرت با هم رقابت کردند از 28 مرداد گذشته ایم....
اینچنین است که کودتای 28 مرداد، یک سالگرد نیست، یک رویداد نیست، واقعه ای دردناک نیست، بلکه معیارهای شناخت یک نظام، یک حاکمیت است. به همین دلیل 28 مرداد هنوز و همچنان در ایران حاکم است.
با این مقدمه آلبومی را ببینید که نه از واقعه و رویدادی در سال 1332، که از سرگذشتی 52 ساله سخن می گوید. از 28 مرداد به مفهومی که در بالا نوشتیم. با اتم و بی اتم، با روحانیون و بی روحانیون، با ریش و یا بدون ریش ماهیتی که نام ها تداعی می کنند و زمینه های عینی در جامعه دارند تغییر نمی کنند. "28 مرداد" نامی برای ماهیت و شیوه حکومت است.