مقاله منتشره در نشريه " نامه" در ايران
محمد علي عموئي
چه دليلي برای حزب پذيری ايراني ها مستندتر از
استقبال مردم از حزب توده ايران
پيش گفتار
اين نوشته بر آن است تا نشان دهد كه برخلاف ادعای كساني كه مردم ايران را فاقد روحيهی جمعگرايي و در نتيجه دور از تحزب و فعاليت سياسي معرفي مي كنند، در صورتي كه حزبي با برنامه مردمي و اساسنامهی اصولي حضور بيابد، نه تنها مخاطبان جدی و علاقه مند مي يابد، كه با استقبالِ پرشور تودههايي مواجه مي شود كه خواستههايشان را در برنامهی آن حزب مشاهده مي كنند. دليل اين مدعا شرح مختصری است از فعاليت "حزب توده ايران" در دوراني كه فضايي نسبتاً باز برای حضور احزاب وجود داشت.
بدون آشنايي دقيق با تاريخ فعاليت حزب توده ايران شناخت تاريخ معاصر ايران ناقص خواهد بود و در عين حال، بدون آشنايي با زير و بم ها و سايه- روشنهای تاريخ سدهی اخير به ويژه بعد از شهريور 1320، داوری درباره حزب توده ايران به حقيقت نزديك نخواهد شد. اين درهم تنيدگي و تأثير دو جانبه، خود گواه آن است كه حزب، محصول طبيعي اين آب و خاك و برخاسته از عمقِ خواست و نياز نيروهای اجتماعي تاريخ ساز و پاسخ دهنده به ضرورتهای اين حركت ميهني در عصر نو است.
به ندرت اقدام مترقي و انقلابي و حتي به ندرت انديشه و بارقهی روشن گر و راه گشايي را مي توان سراغ كرد كه اين حزب در آن نقش پيشتاز را ايفا نكرده باشد. اين دعوی سترگي است، اما گزافه نيست. حضور آن در عرصههای مختلف اجتماعي توأم با يك برنامه همه جانبه و برتابندهی نيازهای رشد موزون اجتماعي و متناسب با سطح پيشرفت جامعه از يك سو و صف طويل جان باختگان، شكنجه ديدگان و قهرمانان به نام و گمنامش از ديگر سو، گواه اين دعا است.
حزب با اتكا به منافع تودههای زحمت كش، ميهن پرستي را با همبستگي بينالمللي برادرانه با نيروهای مترقي و ضد استعمار در مقياس جهاني به هم آميخت و راز ماندگاری و بقای آن را نيز در مهيب ترين مهلكه ها و گردبادهای سياسي در همين خصايص بايد جست.
تأسيس حزب
در تاريخ معاصر ميهن ما حزب ها و سازمان های سياسي متعددی ظهور كردند، اما عمر بسياری از آنان ديری نپاييد؛ زيرا در ميان مردم ريشه نداشتند. تاريخي كه با تحزب آغاز مي شود، تاريخي است كه با سرشت و سرنوشت جنبش كارگری ايران عجين است. جنبش كارگری ايران حدود يك قرن تاريخ پرفراز و نشيب را پشت سر دارد. مراكز غيبي سوسيالــ دموكراسي در تلاطمهای تقديرآفرينِ مشروطه، نقش سازمانده و الهام گر را برعهده گرفتند و در پيروزی های انقلاب جای پای خونين و خردمند خويش را در سنگلاخ و مهلكهها باقي گذاشتند. حزب كمونيست ايران كه از درون سوسيال- دموكراسي بيرون آمد، سنن آن را ادامه داد و در مبارزه با ارتجاع و استثمار و پرورش كادرهای انقلابي كوششهای شايان و آفرينندهای كرد. حزب توده ايران با رسالت دنبال كردن كار آنان، در شرايطي كار خود را آغاز كرد كه بازماندگان سازمانهای انقلابي پيشين، از زندان و تبعيد بازگشته بودند. اين نيروها در هوای تازهای كه مولود فروپاشي استبداد رضاشاهي بود، گرد آمدند و بر شالودهی آزمونهای گذشته و تجربهی جنبشهای انقلابي جهان، سازمان سياسي طبقهی كارگر ايران را از نو پي ريختند. كودكي كه در مهرماه 1320 پا به ميدان نهاد، به استقبال گردبادهای سهمگين سياسي رفت.
عرصههای عمومي فعاليتهای حزب
1- حزب برای نخستين بار مسألهی مبارزه با امپرياليسم و استعمارنو و كهنه را به معنای وسيع، دقيق و علمي آن در كشور مطرح كرد و تودههای مردم را به مبارزه با آن سوق داد.
حزب همزمان با پيدايش خود، با فاشيسم كه در آن زمان آزادی و استقلال ملت های جهان را دستخوش تهديد مرگبار كرده بود و در ايران شبكهی وسيع عوامفريبي و خرابكاری خود را توسعه داده بود، وارد مبارزه شد و توانست چهرهی ددمنش آن را به مردم بشناساند و عُمال آن را در ايران منفرد كند.
انتشار صدها كتاب در زمينهی توضيح و افشای ماهيت اقتصادي، سياسي امپرياليسم و عملكرد آن در كشورهای مختلف و نيز هزاران مقاله در زمينهی افشای عملكرد و دسايس گوناگون امپرياليستهای انگليس و آمريكا در شرايط مشخص روز، حزب را با كينه بي پايان امپرياليسم كه در كشور ما دارای ريشههای عميقي در قشرهای حاكم و دارای عُمال رنگارنگ و فراوان در شبكههای وسيع جاسوسي بودند، روبرو كرد.
2- حزب به محض تأسيس خود، مبارزه با عمال رضاشاه را يكي از شعارهای خويش قرار داد و بعدها با تمام قوا كوشيد تا از تجديد ديكتاتوری در كشور جلوگيری كند. فهرست آثار منتشرشدهی حزب در زمينهی تاريخ معاصر و افشای رجال سياسي دوران پهلوی و قاجار خود گويا است. همين مبارزهی پي گير، كينهی سوزان دربار و سلطنت مطلقه را برانگيخت.
ارتجاع ايران بارها سركوب حزب را مقدمهی سركوب جنبش استقلال طلبي و آزادی خواهي ايران شمرده است و در واقع تاخت و تاز عليه حزب، چه پس از بهمن 27 و چه پس از مرداد 32 مقدمهی تاخت و تاز عليه ديگر سازمانهای ملي و مترقي بود.
3- حزب از همان بدو تأسيس خود، شعار اتحاد نيروهای ملي و مترقي را سرلوحهی كار خود قرار داد و در اين راه نيز اقدامات مؤثری بهعمل آورد. پيدايش "جبهه آزادی” و اقدامات فراكسيون حزب در مجلس چهاردهم برای همكاری با عناصر مترقي در مقابله با توطئههای سيدضياء و دكتر ميلسپو، دولتهای صدر، حكيمي و غيره، تشكيل "جبهه مؤتلف احزاب آزادی خواه" ، "جبهه مطبوعات ضد ديكتاتوری” از جملهی اين اقدامات است. حزب در حادثه30 تير 1330 با تمام قوا برای سقوط حكومت خائن قوام و بازگشت مجدد دكتر مصدق به قدرت همراه ديگر نيروهای ملي مبارزه كرد. در دوران پس از 30 تير و سپس در سالهای اختناق كه رژيم كودتا در ايران مسلط بود- پيش و پس از انقلاب شكوهمند بهمن 57- با تمام قدرت برای نيل به اتحاد تمام نيروهای ملي و دموكراتيك كه مهمترين ضامن پيروزی جنبش است، كوشيد. ترديدی نيست كه در برخي موارد سياست حزب از يك رشته خطاهای سكتاريستي و از جمله در مرحلهای از جنبش ملي شدن صنعت نفت مصون نماند، ولي آن چه شاخص اين سياست است، كوشش پي گير حزب در دست يابي به اتحاد نيروها برای رسيدن به هدفهای مشترك است.
4- حضور گسترده در مبارزه برای ملي كردن صنعت نفت و اِعمال حق حاكميت ملي، حمايت از دولت ملي دكتر مصدق و مبارزه با دسايس امپرياليستها و مزدوران داخلي آنان و لغو هرگونه امتياز سياسي و اقتصادي از طريقِ بسيج سازمانهای دموكراتيك و تودهای و به ويژه سنديكاهای كارگری از ديگر عرصههای فعاليت حزب به شمار مي رود. متأسفانه، گاه اين نقش عظيم و قاطع كارگران در مبارزه برای ملي كردن صنعت نفت ناديده گرفته شده يا به سايه رانده مي شود.
5- حزب به وسيع ترين تلاش برای متشكل كردن كارگران ايران دست زد. اعضای حزب در پيدايش سازمانهای معتبر كارگری و سنديكايي مانند شورای متحده كارگران و زحمتكشان و شورای مؤتلفه مركزی كارگران كه دهها و صدها هزار كارگر در رستههای مختلف را در سنديكاها متحد كرده بودند، نقش مهمي ايفا كردند. اين سازمانهای كارگری برای اثبات شخصيت و موجوديت طبقهی كارگر ايران و دفاع از حقوق بنيادين آن، مبارزهی وسيع و دامنه داری كردهاند و به كاميابيهايي رسيدهاند كه خود تاريخ افتخارآميزی دارد. تلاش حزب و شورای متحدهی مركزی باعث تدوين لايحهای در سال 1323 شد كه در آن هشت ساعت كار روزانه، دو هفته مرخصي با حقوق در سال، شش هفته مرخصي با حقوق برای زنان كارگرِ باردار، منع استفاده از كار كودكان كمتر از 12 سال و تأمين بيمههای اجتماعي پيش بيني شده بود. اين تلاشها همچنين، به تصويب قانون كار در سال 1325 منجر شد كه علاوه بر مزايای فوق و ديگر مزايا، روز اول ماه مه را به عنوان روز همبستگي بينالمللي زحمتكشان و روز تعطيلي با مزد به رسميت شناخت. فراموش نبايد كرد كه واژهی "كارگر" در برابر واژههای تحقيرآميز "فعله" و "مزدور" را نخستين بار حزب به كار برد و متداول كرد.
6- حزب در مبارزهی دهقانان با فئوداليسم و «بزرگ زمين داری» به تحقق يك برنامه ارضي مترقي برای تقسيم بلاعوض زمين بين دهقانان كم زمين و بي زمين كوشيد و در راه متشكل كردن دهقانان فعاليت وسيعي آغازكرد كه موفقيتهای بسياری نيز به دنبال داشت. ده هزار روستايي در اتحاديههای دهقاني متشكل شدند و توانستند دهقان ايراني را از خواب ديرينه بيداركرده و او را از تسليم به سرنوشت رقت بار جور و ستم ارباب و ژاندارم و هيأت حاكمه باز دارند و به سوی نبرد مطالباتي و اجتماعي سوق دهند. نمونهی برجستهی كار سازماني دوران علني (1327- 1320) تشكيل "اتحاديه دهقانان وابسته به حزب تودهي ايران" و پس از "غيرقانوني" شدن حزب، تشكيل سازمان علني "انجمن كمك به دهقانان ايران" بود. انتشار صدها كتاب و هزاران مقاله در زمينهی جامعه شناسي روستا و مشكلات دهقانان كشور از جمله اقدامات درخشان حزب به شمار مي رود.
7 - از آنجا كه بدنهی ارتش شاهنشاهي ريشه در اقشار محروم جامعه داشت، حزب از همان ابتدا، كار آگاه گرانه در ميان اين نيروها را طرف توجه قرار داد و برای نخستين بار در تاريخ به متشكل كردن عناصر ملي در درون ارتش دست يازيد. سازمان نظامي حزب، متشكل از افسران آگاه با گرايشهای عميق ملي و مردمي و برخاسته از ميان تودههای مردم، در ميان سازمانهای نظامي انقلابي در كشورهای سرمايهداری كم نظير بود. اين سازمان از ميان خود قهرمانان بنام و انديشمندان، نويسندگان و مترجمان بزرگي را عرضه كرد كه خود صفحههای تابناكي در تاريخ مبارزات مردم به شمار مي رود.
8- حزب به وسيع ترين فعاليت سازماني و تبليغي در ميان قشرهای گوناگون زنان، اعم از كارگر، دهقان و روشنفكر دست زد و برای نخستين بار در مجلس چهاردهم طرح انتخاب كردن و انتخاب شدن زنان ايراني را عرضه داشت. موفقيت حزب در ايجاد يك نهضت بزرگ در ميان زنان برای احقاق حقوق خود قابل ملاحظه است. فعاليتهای سياسي، تظاهراتي، مطبوعاتي و اجتماعي زنان كه بوسيلهی حزب رهبری مي شد، اين بخش عظيم جامعهی ايران را به جادهی بيداری، تلاش و تكاپو رهنمون كرد. در تيرماه 1322 تشكيلات زنان برنامهی خود را با شعار مبارزه عليه فاشيسم، مبارزه با استعمار، مبارزه برای صلح، حقوق مساوی با مردان و دستمُزد مساوی در برابر كار مساوی آغاز كرد. در همين دوران در جنب شورای متحدهی مركزی، اتحاديهای به نام "اتحاديه زنان زحمتكش" نيز تشكيل شده بود كه در سال 1325 به تشكيلات زنان پيوست. در سال 1325 تشكيلات زنان به عضويت فدراسيون جهاني زنان كه مدافع حقوق همهی زنان در دنيا بود، درآمد و از آن پس تشكيلات دموكراتيك زنان ناميده شد. در سال 1327 اين تشكيلات غيرقانوني اعلام شد. اما در سال 1329 هيأت اجرايي اين تشكيلات يك روزنامهی علني به نام "جهان تابان" منتشر كرد.
در 30 ارديبهشت هيأت
تحريريه اين مجله به دنبال ارسال دعوتنامه برای عدهای از زنان مترقي در كنفرانس
بزرگي در محل سالن تأتر سعدی تهران،
تأسيس سازمان
زنان ايران را اعلام كرد. اين سازمان در شهرستانهای مختلف
شعبهی خود را داير
كرد و روزنامهی "جهان زنان" را با شعار "زنان ايران
برای به دست آوردن
حقوق خود متحد شويد" منتشر نمود. تشكيلات دموكراتيك
زنان "شورای مادران" را برای مبارزات محلي و موضعي زنان
در محله ها پي ريخت. اين شورا برای رسيدگي به خواستهای خانوادهها در محل و از
جمله
تأمين مدرسه،
درخواست آسفالت خيابان، تأمين برق و ديگر امكانات شهری فعاليت مي كرد.
9- يكي ديگر
از كارهای برجستهی حزب، كار در ميان جوانان بود؛ حزب توانست
برای جوانان ايراني ميدان عمل و دورنمای وسيعي از كار و
تلاش پديد آورد. تاريخ "سازمان جوانان توده ايران" پر از صفحات درخشان تلاش و
فداكاری است. اعضای كارگری اين سازمان در اتحاديههای كارگری فعاليت وسيعي داشتند.
آنان وظيفهی خود مي دانستند كه به عنوان اعضای فعال اتحاديه ها در راه
منافع حياتي كارگران
تلاش كنند. آنان در اعتراضات و اعتصابات كارگری حضور
فعال و چشم گيری داشتند، اخبار كارگری را به مطبوعات
مي دادند و صدای اعتراض كارگران را در مجامع و ارگانهای مربوط منعكس مي كردند.
يكي از مراكز عمدهی فعاليت سازمان جوانان، دانشگاه بود. اعضای سازمان بخصوص در "اتحاديه دانشجويان دانشگاه تهران" كه فعاليت گسترده و چشم گيری داشت، فعال بودند و در راه تشكل دانشجويي و وحدت عمل دانشجويان سعي فراوان داشتند.
مبارزات دامنه دار كارگران، تودههای دهقاني را نيز به مبارزه جلب كرد. با توجه به اهميتي كه حزب برای كار در ميان دهقانان قايل بود، سازمان جوانان، كار در روستاها را به عنوان وظيفهی مهم خود قرار داد و در "انجمن كمك به دهقانان" فعالانه مي كوشيد.
فعاليت سازمان جوانان در راه صلح يكي از بارزترين عرصههای فعاليت آن بود؛ ترويج انديشههای صلح در ميان نسل جوان، افشای جنگ طلبان، افشای توطئههای امپرياليستي، دفاع از نهضتهای آزادی بخش، همدردی و همبستگي با ملتهای مستعمره و نيمه مستعمره به ويژه پس از تأسيس "جمعيت هواداران صلح" توسعهی بيشتری يافت. سازمان جوانان از طريق تشكيل نشستها، نمايشهای صلح در شهرها و روستاها، كارخانهها، مدارس و دانشگاهها، هر روز اقشار تازهاي از جوانان را به مبارزه در راه صلح جلب مي كرد.
تأسيس "سازمان دانش آموزان ايران" در سال 1330 از ديگر ابتكارات سازمان جوانان بود كه با مبارزهی دامنه دار خود توانست رسميت خويش را به وزارت فرهنگ تحميل كند.
نشريهی "دانشآموز" ارگان اين سازمانِ دانش آموزی نقش مهمي در ارتقای آگاهي دانش آموزان و طرح اصولي خواستهای آنان داشت.
فعاليت دختران جوان در "تشكيلات دموكراتيك زنان"، "جمعيت آزادی زنان" و "سازمان دموكراتيك زنان" و مبارزهی گستردهی آنان در راه تحقق خواستهای اصولي زنان با توجه به محدوديتهای موجود برای دختران و زنان فراموش ناشدني است. يكي ديگر از فعاليت های پُرثمر سازمان جوانان، شركت فعال آن در جمعيت مبارزه با بي سوادي بود و در تشكيل كلاس های مبارزه با بي سوادي در كارخانهها و روستاها و بالابردن سطح آگاهي و معلومات بي سوادان نقش به سزايي ايفا كرد. برگزاری روز كودك – اول ژوئن- و دفاع از حقوق كودكان از ديگر عرصههای فعاليت آن بود.
10- فعاليت حزب در ميان روشنفكران و در عرصهی فرهنگي از فصول برجستهی آن است. حزب شمار كثيری از روشنفكران برجسته اعم از استادان دانشگاه، نويسندگان، شاعران، روزنامه نگاران، هنرمندان، انديشمندان و دانش پژوهان را پرورش داد كه حضور مؤثر آنان در عرصههای مختلف فرهنگي غيرقابل انكار است.
11- حزب در راه تأمين حقوق و دفاع از حقوق خلقها و اقليتهای ملي و مذهبي كشور تلاش وسيعي داشت و در برنامهی خود بر حقوق مسلم اقليتهای ملي، قومي و مذهبي تأكيد داشت.
12- فعاليتهای مطبوعاتي از ديگر فعاليتهای چشمگير حزب است. پرورش صدها روزنامه نگار مردمي و انتشار دهها روزنامه و مجله در زمينههای گوناگون سياسي، اقتصادی، اجتماعي، هنری و صنفي در بالا بردن آگاهيهای عمومي نقش به سزايي داشت.
13- حزب تنها هفت سال فعاليت علني داشت، آنهم با فراز و فرودهای فراوان. پس از توطئهی بهمن 1327 حزب در شرايط جديد دست به تجديد سازماندهي زد و با مهارت، كار مخفي و علني را به هم آميخت. سازمانهای متعدد علني از رهنمودهای حزب بهره مي گرفتند. پس از كودتای 28 مرداد و سركوب نهضت ملي مردم ايران، حزب وارد كار عميق مخفي شد و توانست موجوديت خود را حفظ كند. از اين رو، فعاليت حزب در هيچ دوراني تعطيل نشد و متوقف نماند. البته در اين راه نيز، علاوه بر جان باختگان فراوان و دههاهزار زنداني، فهرست بلندبالايي از زندانيانِ به نام و گمنامِ بيش از 10 تا 37 سال زنداني را، آن هم تنها به جرم ماندن بر اعتقادات خود در كارنامهی خويش دارد و اين خود در تاريخ احزاب و در تاريخ معاصر كشور يگانه است.
اين فهرستي است ناقص و فشرده از فعاليتهای حزب كه وارد شدن در هر جزء آن صفحات بسياری را ميطلبد كه از حوصلهی اين مقاله خارج است.
سخن آخر
متأسفانه تلاشهايي در كار است تا:
1- تمام تاريخ فعاليت حزب را به دوران كوتاهي از خطاهای سكتاريستي در برخورد با دولت ملي دكتر مصدق كه حزب خود به سرعت در جهت اصلاح آن برآمد، خلاصه كنند.
2- با عمده كردن برخي اشتباهات تاكتيكي در روز 28 مرداد، تمام تقصيرات و مسؤوليتهای ناشي از رخداد عميقاً ضد مردمي كودتا را متوجه حزب كنند. روشن است كه با اين شيوه، دسايس و دخالت امپرياليستها، فعاليت ضد مردمي عُمال دربار و برخي كارگزاران آنها كه با نقاب آزادی خواهي در جنبش ملي و در دولت ملي دكتر مصدق رخنه كرده بودند و در جهت ايجاد شكاف و تفرقه در صفوف نيروهای ملي و مردمي بودند، به سايه رانده مي شود. مسأله اين جاست كه حزب خود با صراحت و شجاعت از بَررسي خطاهای خود در كنار تلاشهای گستردهاش برای ناكام گذاشتن كودتا سر باز نزد. اما آيا ديگر نيروها نيز هرگز به چنين بازنگری در فعاليتها و تاكتيكهای خود روی كردهاند؟
3 - كوشش مي شود كه با تكيه بر برخي ادعاها و گفتههای غيرمستند و بزرگ كردن برخي اختلاف نظرها در رهبری حزب كه خصيصهی ناگزير فعاليتهای حزبي است، اسناد رسمي حزب را كه مبنای عملِ اعضای آن به صورت كلِ واحد و به هم پيوسته است، دور بزنند و ناديده بگيرند. حال آن كه وجدان علمي و انصاف در داوری اقتضا مي كند كه اسناد رسمي حزب را ملاك سنجش عمل آن دانست و در ارزيابي فعاليت ها و تاكتيك ها به شرايط عيني و ذهني جامعه، توازن قوا و سطح رشد آگاهيهای اجتماعي توجه داشت؛ زيرا نمي توان و نبايد فعاليت هر حزب را از بستر اجتماعي آن و شرايط مشخص هر دوره منتزع كرد.
متأسفانه بايد گفت تحت شانتاژهای معيّن، پاسخ مستند و مستدل حزب به انتقادات و اتهامات ناديده گرفته مي شود و اين مغاير تمام حقوق اجتماعي و اصول ناظر بر نقد و بررسي علمي است.
نكتهی ديگری كه بايد به آن اشاره كرد فعاليت نمونه وار حزب در فاصلهی سالهای 1320 تا 1332 است كه خط بطلان بر ادعای برخي محافل مبني بر تحزب گريزی مردم ايران است، مي كشد. موضوع اين جا است كه برای ايجاد احزاب فراگير و جذب مردم به فعاليتهای حزبي پيش نيازها و خصايصي لازم است كه از آن جمله مي توان به نكات عمدهی زير اشاره كرد:
1- فضای باز سياسي.
2- بسط
دامنهی شعارها از سطح نخبگان به نيازها و خواست تودههای وسيع مردم.
3- صداقت در
عمل و پايبندی به شعارهای اعلامشده.
4- بازكردن درهای حزب به روی فعالان مردم و فراهم آوردن عرصههای لازم برای بروز خلاقيتها و جذب ظرفيتهای آنان.