پيام های شما- پاسخ های ما
نگران رشد دوباره
چپ روی در ايران هستيم
بحث با امثال آقای پورپيرار بي حاصل است
اقتصاد ملي بزودی روی سايت قرار خواهد گرفت
در دو هفته گذشته پيام های زير را دريافت داشته ايم. علاوه براين پيام ها، کساني که صرفا آدرس ای ميل برای دريافت راه توده داده بودند آدرسشان در ليست قرار گرفت و نيازی به پاسخ نيست.
چند پيامي هم تصور مي کنيم از دستمان در رفته است. منظور پيام هائي است مربوط به هفته های پيش تر. يعني برای پاسخ بايگاني کرده بوديم اما در جريان کار اشتباه کرده و آنها را پاک کرديم و اصل آنها را نيز ديگر دراختيار نداشتيم. اگر دوستاني با خواندن اين صفحه پيام ها و نامه ها متوجه مي شوند که به پيام آنها پاسخ داده نشده و يا درج نشده، محبت کرده و دوباره پيام خودشان را بفرستند که ما يک وقت متهم به "خودی" کردن و "غيرخودی" کردن نشويم!!
به اطلاع دوستاني که مقداری کمک مالي از طريق چک به ما کرده بودند مي رسانيم که اين چک ها را به آدرسي که پشت پاکت های پستي بوده باز گردانديم زيرا دريافت آنها با هزينه ای گاه بيشتر از مبلغ خود چک همراه مي شد. کساني که در اروپا هستند مي توانند مستقيما از طريق بانکي کمک خود را به حساب راه توده برای ما ارسال دارند و کساني که وقت مراجعه به بانک را ندارند مي توانند کمک مالي خود را به آدرس راه توده پست کنند.
پاسخ به پيام ها گاه با تاخير همراه مي شود که اميدواريم موجب گله نشود. ما اين پيام ها را بدقت مي خوانيم. برای برخي پيام ها که از داخل کشور است مستقيم پاسخ مي نويسيم و ارسال مي کنيم وبرخي را هم در اين صفحه منتشر مي کنيم. آنچه را در اين صفحه منتشر مي کنيم بيشتر جنبه عمومي دارد و آگاهي از آن ضرورت عمومي دارد و برخي را که مستقيم پاسخ مي گوئيم و ارسال مي کنيم، جنبه های ضرورت ملاحظات ايمني دارد!
به هر حال تاخير در پاسخ به پيام ها، هرگز به معنای فراموش کردن و يا نخواندن اين پيام ها نيست. پاسخ های اين شماره و شماره های گذشته خود بايد نشان بدهد که ما با چه دقتي پيام ها را مي خوانيم و با احساس مسئوليت به آنها پاسخ مي دهيم.
دست همگي را مي فشاريم
پاسخ: دوست گرامي 24 کتاب ارسالي شما "بن بست" دريافت شد. از توجه شما به ضرورت اطلاع راه توده از آنچه در ايران مي گذرد و يا انتشار مي يابد عميقا سپاسگزاريم.
-------------------------------
جعفر- من يک شاعری هستم فرزند و مي خواهم به شما بپيوندم.
پاسخ: ما نمي دانيم منظور از پيوستن به ما چيست؟ اما اگر منظور ارسال شعر و يا خبر و يا گزارشي از داخل کشور و يا هرکجا که زندگي مي کنيد و مستقر هستيد است، بفرمائيد. خانه ما، خانه شماست!
--------------------
رضا- آقای خامنهای وقتي دوران خاتمي بستر مناسبي براي رابطه با آمريكا فراهم شد فرمودند "من به هيچ احدی اجازه نمي دهم با آمريكای جنايتكار رابطه برقرار كند... ا...اكبر....مرگ بر اين و آن.... " و چنان شد كه خاتمي از ترس رو در رو شدن با كلينتون خود را در سازمان ملل پنهان کرد. بعد از حادثه 11 سپتامبر و تسليت خاتمي شرايط خيلي خوب شد و حتي آمريكا حزب ا... لبنان را در ليست تروريستي قرار نداد. آقا دو روز سکوت کرد و حالا در اين شرايط زهرماري به امريکا چشم مي زند.
پاسخ: مقاله ای به اين کوتاهي و موجزی ما که از اصلاح طلب های داخل کشور و نظريه پردازان خارج از کشور نديده و نخوانده بوديم.
----------------
انوشه- با سلام ، من يکي از هواداران نظرات و تحليل های شما هستم . اگر از وبلاگم که لينک آن را برايتان فرستادم ديدن کنيد خوشحال ميشوم.
حق بدهيد که نگران چپ روی باشيم
پاسخ: همين کار را کرديم. نظر ما اينست که ابتکار صفحه سياه و نوشته های سفيد و يا هر رنگ ديگری روی آن بسيار ناچسب و چشم آزار است. قبل از بحث مضموني فکری برای اين مسئله بکنيد که متاسفانه تعدادی از وبلاگ های ديگر نيز از همين شيوه و رنگ استفاده مي کنند. نه زيبائي دارد و نه آسان خوانده مي شود. درباره مارکسيسم و تبليغ آن نيز ما همچنان اعتقاد داريم: دو صد گفتار، نيم کردار نيست. بايد ديد از آموخته ها چگونه مي توان در عمل استفاده کرد والا مي شود شعار سردادن و جنبش چپ ايران در دهه 40-50 باندازه کافي از اين راه ضربه ديده است. آنقدر هول انگيز که ما را نگران برخي خيزهای جديد و نگران کننده در ميان نسل جوان کشور مي کند. توصيه و تاکيد مي کنيم تاريخ جنبش چپ در دهه 40 و 50 را حتما و با دقت بخوانيد. دوست ديگری در همين ارتباط از ما تاريخچه "سياهکل" را خواسته بود که برايش ارسال داشتيم. اين نوع درخواست ها ما را نسبت به رشد پژوهش درايران اميدوار مي کند. سال های تلخ سبيل کلفت و کاپشن نظامي و کفش کتاني در دانشکده ها و سپس سر از درآوردن از خانه های تيمي و مدتي دور هم بودن و سپس پيش و يا پس از فلان عمل نظامي کشته شدن و يا سيانور خوردن، سالهائي است که بايد نسل جديد از آن مطلع شود. ما رگه های نگران کننده ای از بحث های ابتدائي آن دوران را در ميان برخي افراد جوان در داخل کشور مي بينيم و حق بدهيد که نگران باشيم.
----------------
خلج- اين راه مطمئن است؟
پاسخ: متاسفانه شما دقيق توضيح نداده ايد که منظور کدام راه است؛ اما اگر منظور استفاده از امکاني است که ما دراختيارتان گذاشته ايم، پاسخ مثبت است!
داوودی- به درخواست جديد من برای ارسال اخبار توجه کنيد.
پاسخ: قطعا همانگونه که خواسته ايد عمل خواهد شد تا زماني که آدرس جديدی دراختيار ما بگذاريد.
----------------
ديدار بي فايده با پورپيرار در تهران
مهدی- متاسفانه شما نيز جزو کساني بوده ايد که در دو ماه گذشته فارسي را به لاتين برای ما نوشته اند و به همين دليل تبديل آن به خط فارسي و اطلاع دقيق از مضمون آن، پاسخ ما به را همراه با تاخير کرد.
« اخيرا من کتاب هايي را پيرامون تاريخ ايران به قلم شخصي به نام پورپيرار مطالعه کردم. پس از آن که در کمال ناباوری اين کتاب ها را مخالف هويت ملي خود يافتم، حضورا به دفتر کار وي رفته پيرامون کتاب ها با او صحبت کردم. در اين صحبت ها که حدود 6 ساعت طول کشيد وي به اظهاراتي پيرامون حزب توده و چپ در ايران پرداخت و جملاتي را بيان کرد که تنها مي توان آن را سخيفانه ناميد. وي در اين جلسه خود را رابط حزب با سرويس اطلاعاتي آلمان شرقي معرفي کرد و توضيحات زيادي در اين خصوص و نقش چپ در ايران حاضر و قديم داد. در آخر که بحث بالا گرفت من قانع نشده جلسه را ترک کردم و قرار شد جلسه ديگري را بزودي تشکيل دهيم تا بيشتر صحبت کنيم. مي خواهم بدانم وي واقعا عضو حزب توده و در جايگاهي که گفته بود است؟ نظر شما چيست؟»
پاسخ: دوست گرامي اميدوارم منظور شما نيز درج نامه و دريافت پاسخ ما بوده باشد و در انتشار نامه شما دچار سهل انگاری نشده باشيم. ما بارها در اين صفحه تاکيد کرده ايم که در پايان و يا مقدمه پيام های خود بنويسيد که انتشار مضمون نامه قابل انتشار است يا خير و ضمنا با اسم ارسال کننده پيام باشد و يا با اسم مستعار.
بهر تقدير، آنچه درباره نامه شما مي توانيم بگوئيم اينست: آقاي پورپيرار اکنون سال هاست که به بيراهه مي رود و مسائلي را طرح مي کند که معمولا بايد از ذهن ماموران امنيتي شاه و يا جمهوری اسلامي تراوش کند و به همين دليل در تمام اين سال ها به نوشته های او و تحرک هائي که در داخل کشور دارد با ديده شک و ترديد جدی نگاه شده است. با همين شناخت است که به شما توصيه مي کنيم اساسا ديدار با ايشان را لغو کنيد، زيرا با اين نوع افراد بحث بي فايده و نتيجه است و تنها مي تواند نتايجي داشته باشد که از آن بايد اجتناب کرد. بقول معروف " سری را که درد نمي کند، دستمال نبنديد!"
اما ادعاهائي که ايشان کرده است. ما تا دريافت نامه شما هم نمي دانستيم ايشان در آلمان دمکراتيک مستقر بوده است و اساسا تصور نمي کنيم چنين باشد. به همين سياق ادعاهای حزبي ايشان را ارزيابي کنيد. ضمنا به ياد داشته باشيد که مهاجرين سياسي در هر کشوری که مستقر باشند، حتي هم اکنون و در کشورهای غربي، خواه ناخواه با پليس، ادارات پناهندگي و حتي شعبات سازمان های اطلاعاتي سروکار خواهند داشت و دارند. اين نوع ارتباط ها هيچ ربطي به جاسوس بودن و يا نبودن ندارد. مثلا در خود ايران چه در گذشته قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب مهاجرين افغاني و عراقي و يا حتي خارجي های مقيم کشور همين نوع ارتباط ها را با نهادهای ياد شده در بالا نداشته و ندارند؟ طبيعي است که دارند. حال اگر يک گروه مسنجم از مهاجرين در يک کشور و يا شهری مستقر باشند و بصورت ارگان و تشکيلات کار سياسي کنند( چه در رابطه با کشورهاي خود و چه در هر کجاي ديگر دنيا) مناسب تر نيست که ارتباط ارگان هاي ياد شده در بالا رسما و از طريق اين ارگان ها درتماس قرار گيرند تا ارتباط فردي برقرار کنند تا بدانند فلان تشکل چه مي کند؟ هم اکنون نيز در تمام کشورهاي اروپائي و امريکائي وضع همين است. يعني اگر تشکيلات و ارگاني باشد مقامات و ادارات ياد شده در بالا اگر کار و يا سئوالي داشته باشند مستقيم و رسما مراجعه مي کنند و يا سئوال مي کنند و مسئول روابط بين الملل آن تشکل و يا هر اسم ديگري که داشته باشد به اين سئوالات پاسخ مي دهد. اينگونه نيست که اين سئوالات و ارتباط ها جاسوسي باشد. کشوري که مهاجران يک کشور را پذيرفته مثل ايران که مهاجران کشورهاي ديگر را پذيرفته خواه نا خواه کنترل هاي خود را اعمال مي کند. اتفاقا از جمله ايراد هاي پليس و بخش امنيتي دو کشور فرانسه، اطريش و آلمان در جريان سه ترور مهمي که دراين سه کشور انجام شد( قاسملو دبيرکل حزب دمکرات کردستان ايران در وين- بختيار آخرين نخست وزير شاه در فرانسه و رهبران کردهاي ايران در رستوران ميکونوس برلين) در دادگاه هائي که در همين ارتباط تشکيل شد مدعي شدند که فعاليت، دعوت کنندگان و يا فعالين مرتبط با قربانيان اگر از قبل خود را با پليس محل همآهنگ کرده بودند مي شد مانع ترورها شد!
با اين توضيح بسيار مختصر، ما خواستيم بگوئيم که حتي اگر ادعاهای آقای پورپيرار که ما نيز عميقا نسبت به حسن نيت های ادعائي وی شک داريم، درست هم باشد، ارتباط يکنفر با پليس و يا حتي بخش امنيتي فلان کشور امر عجيبي نيست. اين ارتباط ها وقتي عجيب مي شود که پنهاني و فردی و بموجب برخي امتياز گيری ها باشد که با آن بايد مخالف بود والا رابط رسمي شدن يک شخص از يک تشکيلات با فلان ارگان و سازمان کشور ميزبان و آشکار بودن اين مناسبات و آنچه گفته و شنيده مي شود امر عجيبي نيست و اتفاقا چه بهتر که همينگونه و علني و سازماني باشد.
اميدواريم اين توضيحات مفيد باشد و توصيه ما براي خاتمه بخشيدن به ديدار و بحث با آقاي پورپيرار را هم جدي بگيريد. موفق باشيد.
----------------
بهزاد بزرگمهر- دوستان گرامي
مجموعه مقالات «اقتصاد ملي» را (انتشارات راه توده - دفتر اول) در کجای تارنگاشت «راه توده» مي توان پيدا کرد؟
پاسخ: اين مجموعه، براي يک دوران نسبتا طولاني روي سايت راه توده قرار داشت. در تغييرات جديدی که درحال انجام است، بار ديگر روی سايت قرار خواهد گرفت. تا آن زمان اگر نياز فوری به آن داريد آدرس بدهيد تا برايتان يک نسخه چاپ شده آن را ارسال داريم.
موفق باشيد
----------------
آلا - با سلام و خسته نباشيد
لطفن در صورت عضوگيری، چگونگي آن را به اينجانب اطلاع دهيد.
پاسخ: دوست گرامي ما سازمان و يا حزب سياسي نيستيم که عضو گيري کنيم، اما چنانچه مايل به همکاری با راه توده باشيد از آن استقبال مي کنيم. اخبار، گزارش ها، نظرات و مشاهدات شما مورد نياز و استفاده ماست. چنانچه نظر ديگري داريد اطلاع دهيد.
مي آيند و مي روند. چرا تعجب مي کنيد؟
علي- آشنايي ...
باسلام ! تقاضادارم درصورت امكان براي من درباره اختلاف ديدگاه خودتان با دوستان نامه مردم بنويسيد. درضمن خوش حال مي شوم بدانم امثال محسن حيدريان و...چگونه به اين جا رسيدند؟!
درودهاي مراپذيراباشيد!
پاسخ: خوشبختانه گذشتن زمان و واقعيات داخل کشور بخش مهمي از اختلاف نظرهای مورد اشاره شما را بر طرف کرده است، مي ماند برخي حرف و نقل ها درج شده و درج نشده که اينجا و آنجا يا گفته شده و يا نوشته و منتشر شده است. اين بخش از مسئله نيز بنظر ما کم اهميت تر از آنست که لازم باشد در باره آن صحبت و گلايه شود. بازهم گذشت زمان و تحولات داخل کشور حکم قطعي خود را صادر خواهد کرد و جدائي ها را به پيوندها تبديل. نگران نباشيد، بلکه اميدوار باشيد.
اما در مورد آقای حيدريان. ما نمي دانيم منظور شما از رسيدن به "اينجا" يعني کجا؟ اگر منظور فاصله گيری ايشان از حزب توده ايران است، در اينصورت نظر ما اينست که حزب سربازخانه و يا اداره ثبت اسناد و املاک نيست که دوره خدمت اجباری را کسي در آن بگذراند و يا استخدام شده باشد. هر کسي تا وقتي به برنامه و بينش و فعاليت يک حزب و يا سازمان سياسي اعتقاد دارد و مي خواهد در چارچوب آن فعاليت کند، در آن هست و هر وقت هم که به هر دليلي نخواست مي تواند برود به يک سازمان و يا تشکيلات ديگری که مورد نظرش است و يا اصلا کار سياسي را کنار بگذارد و يا حتي حزب و سازمان جديدی بنيان بگذارد. در حزب توده ايران نيز بسياری آمده و بسياری رفته اند و انبوه تر از رفتگان، مانده اند. تمام مسئله اينجاست که عده ای رفتن خود را با نفي گذشته خويش و از آن بدتر، با ستيز همراه مي کنند و اين تاسف بار ترين بخش اين آمدن ها و رفتن هاست. چنان که رابطه های انساني و دوستي ميان افراد را هم مغشوش و حتي ادامه آن را ناممکن مي سازد. براي اين بخش بايد چاره اي انديشيد، بخش اول طبيعي ترين حادثه و رويداد درون سازماني احزاب و سازمان هاي سياسي است.
----------------
Msrkntu- (چون نتوانستيم اين اسم را به فارسي برگردانيم عينا از آن استفاده کرديم!)
اطلاعاتي درباره مرحوم عبدالحسين نوشين مي خواستم.
پاسخ: ما تاکنون در راه توده بارها مطالبي درباره زنده ياد نوشتن پدرتئاتر نوين ايران منتشر کرده ايم و در آينده نيز خواهيم کرد. شما در هرکتاب خاطره اي که درايران منتشر شده مي توانيد اطلاعاتي در باره نوشين بدست آوريد. حتي آنها که از نظر سياسي با وي مخالف بوده اند. شايد در خاطراتي که عزت الله انتظامي در حال انتشار آنست و يا کتاب خاطرات نصرت کريمي، درباره نوشين خاطرات و ارزيابي صادقانه تري بتوانيد پيدا کنيد. اين را از آن نظر نوشتيم که حدس مي زنيم در داخل کشور هستيد، والا در خارج کشور منابع بسيار قابل دسترس تر است. از جمله نوشته هاي زنده ياد احسان طبري در باره نوشين که ما سعي مي کنيم از اين منابع در راه توده کنيم.
----------------
امير- رفقا! تلاش شما نشانه حيات آرمان سوسياليسم است . پس باز نايستيد که ما تنها بدنبال شما ميتوانيم بسوي هدف رهنمون شويم.
پاسخ: با سپاس فراوان از شما و دوستانتان در ايران. اي کاش مهاجرين توده اي در خارج از کشور نيز مانند شما درک مي کردند که نقش ما چقدر موثر و ضروري است و بجاي برقي نامهرباني ها، زير بغل ما را مي گرفتند.
----------------
تيمور- مطلب[حضور نظامي ها در حاکميت غير عادي نيست] که منتشر کرده ايد، در هم ريخته است و احتمالاَ داراي اشکال فني. لطفاً دوباره کنترل و تصحيح کنيد.
با درود هاي گرم به شما و سپاس بي پايان از تلاش هاي شما
پاسخ: با تشکر از دقت نظر و احساس مسئوليت شما براي مطلع کردن ما، همانگونه که حتما روز بعد از انتشار(راه توده دوشنبه ها به روز مي شود) اين ايراد برطرف شد. حق با شماست هنگام انتقال آن مطلب به سايت، مطلب ديگري نيزبصورت مغشوش و تنظيم نشده ضميمه آن شده بود که بعدا حذف شد.