پیام های شما
پاسخ های ما
ولایت فقیه کشف تازه ایست؟
توضیحاتی پیرامون مصاحبه
رئیس دانا با سهیل آصفی
Kokojiji 98 - رفقای گرامی! لطفا سعی کنید نشریات را به موقع ارسال کنید. موفق باشید.
راه توده: مشکل شما از طریق ای میلی که برایتان ارسال کردیم باید حل شده باشد. در غیر اینصورت اطلاع بدهید.
----------------
ولایت فقیه، اسلام شیعه و نظارت استصوابی
عباس از تهران- لطفا دیدگاه راه توده در مورد دین اسلام شیعه و مسائل ولایت فقیه را بفرمائید و یا ما را راهنمائی کنید و این که آیا قانون اساسی جمهوری اسلامی به طور کل باید عوض شود یا این که باید اصلاح شود و این که مسئله نظارت استصوابی را چگونه باید حل کرد و سئوالات دیگر از این قبیل. ضمنا در مورد مسائل اقتصادی بسیار علاقه دارم دیدگاه راه توده را بدانم. با تشکر.
راه توده: قبل از همه از آدرس ای میل شما تعجب کردیم. یا شما ده نمکی هستید و یا آدرس ای میل خود را بنام او ثبت کرده اید. برای ما جالب است در پیام دیگری این نکته را روشن بفرمائید.
اما در مورد مسائل دیگر.
حزب توده ایران، یک حزب سیاسی است و نه فرقه ای مذهبی. در نتیجه برای فعالیت و عضویت دراین حزب موانع دینی و مذهبی وجود ندارد و هرکس با هر اندیشه و گرایش مذهبی می تواند با قبول اساسنامه و برنامه سیاسی و تشکیلاتی حزب توده ایران وارد آن شود و تا وقتی به آن وفاداراست در آن باقی بماند و هرگاه که نخواست و یا نتوانست می تواند آن را ترک کند. به همین دلیل از جمع اقلیت های مذهبی نیز پیوسته در صفوف حزب توده ایران وجود داشته اند. خواه نا خواه توده ایها نیز در باره مذهب و اسلام شیعه دیدگاه هائی دارند که متکی به تحلیل علمی از نقش مذهب در ایران و در جنبش های اجتماعی است و نه در تائید و یا مقابله با باورهای مذهبی مردم. مذهبی بخشی از روبنای اجتماعی است و نمی تواند متاثر از زیر ساخت های اقتصادی حاکم بر یک جامعه نباشد. از ابتدای پیدایش دین و آئین و مذهب وضع به همینگونه بوده است. در باره تشییع در ایران و اساسا آمدن اسلام به ایران، سقوط امپراطوری یزدگرد سوم، جانشین شدن اسلام بجای آئین زرتشت و تبدیل آتشکده ها و عبادتگاه های زرتشتی به مساجد و تبدیل موبدان به روحانیون و مبلغان اسلام، دلیل فتوحات اولیه اعراب در ایران و تبدیل ایران به کشوری مستعمره و سپس جنبش های رهائی بخش و ضد بیگانه و یا نقش نخبگان ایرانی در دستگاه های خلافت و سلسله رویدادهائی از این دست، در سلسله مقالات زنده یاد احسان طبری بدقت توضیح داده شده است. ما با توجه به همین نیاز نسل جدید که در پیام شما نیز منعکس است، از دو سال پیش شروع به بازانتشار این مطالب با عناوین و ویراستاری جدید کردیم که امیدواریم آنها را مطالعه کرده باشید. همه این مطالب در سایت نشریه راه توده منعکس است و می توانید به آنها مراجعه کنید. همچنین ترجمه ارزنده "بازی شیطانی" را هم توصیه می کنیم با دقت بخوانید. این کتاب توسط همکاران راه توده از انگلیسی به فارسی برگردانده شده و بصورت دنباله دار در راه توده منتشر می شود.
نکاتی که درباره ولایت فقیه و نظارت استصوابی مطرح کردید نیز می توانیم بگوئیم، تمام این ابزارهای برای احیای نظام سلطنتی در ایران و جلوگیری از سقوط نهائی آن، در ابتدای پیروزی انقلاب و در مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی و سپس در سالهای بعد بصورت تکامل یافته پیش بینی شد. به این نکته توجه کنید که هراندازه جنبش انقلابی تضعیف شد، طرفداران احیای سلطنت، که این بار و پس از سقوط آخرین شاه پهلوی، باهدف سلطنت روحانیت در ایران زیرکانه به میدان آمده و در رگ و پی حاکمیت نفوذ کرده بودند این ابزار قوام یافتند. مثلا نظارت شورای نگهبان تبدیل شد به نظارت استصوابی و یا ولایت فقیه تبدیل شده به ولایت مطلقه فقیه و...
به این ترتیب، از نظر ما به همان دلائلی که توانستند ولایت فقیه را تا آستانه بازتولید نظام سلطنتی در ایران پیش ببرند، به همان دلائل نیز می تواند این ساختمان فرو بریزد. یعنی تکلیف این نوع سلطنت را نیز جنبش مردم روشن می کند نه تئوری بافی ها ما و شما و یا شعارهای ماورای تصور و امکانات توده های مردم. بدین ترتیب آگاه سازی توده های مردم از نقش سلطنتی و استبدادی ولایت فقیه که حتی همین امروز در بازی اتمی و یا دخالت های نظامی- جنگی در منطقه و دردسرآفرینی برای مردم بی اطلاع و آگاهی مردم منعکس است( مقایسه کنید با همین تصمیمات مستبدانه و بدون اطلاع مردم در زمان شاه و دخالت در همین لبنان و یا کشور عمان و یا حوادث عراق قبل و بعد از صدام حسین) و یا تلاش برای تبدیل مجلس به مجلس شاهنشاهی و دهها نمونه آن که مستقیما به نظام سلطنتی ولایت فقیه باز می گردد اهمیت تاریخی دارد. یعنی بحث را باید از دایره مذهبی خارج ساخته و جنبه های واقعی و نتایج اجتماعی آن را برای مردم برجسته ساخت تا توده های مردم برای تغییر یک ساختار سیاسی به میدان بیآیند و نه تغییر یک ساختار مذهبی. حکومت تمام مدت می کوشد نظام موجود را یک نظام الهی معرفی کند و نه نظامی اجتماعی- حکومتی. همین تلاش نباید باندازه کافی گویای آن واقعیتی باشد که ما به آن اشاره کردیم؟ بنظر ما در سالهای گذشته دستآوردهای بسیار ارزنده ای در این ارتباط حاصل شد و از جمله دلائل یورش خرافاتی یکسال اخیر به جامعه و ضد دینی معرفی کردن دولت اصلاحات واکنشی به همین دستآورد است. اما هنوز این دستآورد برای یک خانه تکانی بزرگ کافی نیست و راه نرفته ای باقی است. تردید نداشته باشید که بحران های بزرگ سیاسی، جنگی، اجتماعی و... این شناخت مردم را کامل تر خواهد کرد و آنوقت به کمک یک جنبش عظیم توده ای خواهید دید که مسائل مورد اشاره شما چگونه زیر و رو خواهد شد. این که این روند با اصلاحات پیش خواهد رفت و یا با فروپاشی، امری نیست که از اکنون بتوان در باره آن نظر قطعی داد. اما به یاد داشته باشید که همان کوشش های اصلاح طلبانه 8 ساله دولت خاتمی، چقدر در باز شدن چشم و گوش مردم ایفای نقش کرد. بنابراین هیچ اصلاحی بی نتیجه نیست، گرچه به نتیجه مطلوب نرسد.
در ارتباط با نظر حزب توده ایران در باره ولایت فقیه نیز ما معتبرترین سندی، که دراختیار داریم و تاکنون نیز چند بار در راه توده به آن اشاره و حتی منتشر کرده ایم را یکبار دیگر و در پیوند با نوشته بالا و سئوالات شما منتشر می کنیم.
پیرامون دیدگاه های اقتصادی راه توده نیز باید بگوئیم که این دیدگاه ها جدا از دیدگاه حزب توده ایران نیست و حزب توده ایران نیز گذار اقتصادی از مرحله ای که در آن هستیم را جز از طریق سه بخش خصوصی- تعاونی و دولتی و تاکید بر بخش تعاونی نمی داند و به همین دلیل با خصوصی سازی لجام گسیخته ای که تحت عنوان برنامه "تعدیل اقتصادی" پس از جنگ ویرانگر و فرسایشی با عراق به جامعه ما تحمیل شد و با فرمان اخیر رهبر پیرامون اصل 44 و واگذاری صنایع مهم و ملی کشور به شرکت های تازه تاسیسی که فرماندهان و وابستگاه سپاه پاسداران تاسیس کرده اند مخالفیم. دراین ارتباط خواهیم کوشید مطالب مشروح تری را در آینده منتشر کنیم.
دست شما را می فشاریم و امیدواریم توضیحات بالا پاسخ قانع کننده ای بوده باشد برای سئوالاتی که طرح کرده بودید.
----------------
مصاحبه رئیس دانا
ا.م- با سلام دوستان عزیز!
خواهش می کنم مصاحبه سهیل آصفی با فریبرز رئیس دانا را در وبلاگ سهیل آصفی بخوانید و ببینید آقای رئیس دانا چگونه آبروی چپ ایران را می برد ، ببینید چه توهین هایی به اکبر گنجی می کند ، و بعد خود را چپ هم می داند ولی جز تفرقه افکنی هیچ کار دیگری نمی کند. با تشکر
راه توده: این مصاحبه را ما نیز خوانده و متاسف شده ایم. همین که آن را نقل نکرده ایم باید باندازه کافی گویای موضع ما در برابر آن باشد. متاسفانه در سال های اخیر، موضع گیری های سیاسی آقای رئیس دانا از آن انسجام، کم گوئی و مثل دُر گوئی فاصله گرفته است، که دلیل آن بر ما نیز معلوم نیست. ما هم با شما موافقیم که حتی اگر نقدی هم بر نظرات و یا فعالیت های سیاسی آقای گنجی وارد باشد، آن شیوه ای که آقای رئیس دانا برای برخورد با آنها در مصاحبه یاد شده اتخاذ کرد، نه شایسته رئیس دانا بود و نه حق گنجی. این که سایت های دیگر هر نان نپخته ای را، به تنور می چسبانند، به کار و شیوه ما ارتباطی ندارد. حتی، گاه رسالت خبرنگار و گزارش نویس و یا مصاحبه کننده متعهد می تواند فراتر از انعکاس و انتشار هر حرف و سخنی از دهان این و یا آن فرد باشد. در ارتباط با این مصاحبه و انتشار آن نمی توان سهمی هم برای آقای سهیل آصفی در نظر نگرفت. امیدواریم جان کلام را گفته باشیم. موفق باشید.
----------------
ف.ک- فدائی خلق- دوستان گرامی در بسیاری از رهنمودهای ارایه شده جهت اتحاد، چنین به نظر میرسد که مرز اتحاد عمل و اتحاد تشکیلاتی به درستی ترسیم نگردیده است. سعی خواهم نمود توجه رفقا را به تفکیک این دو مورد از یکدیگر جلب نمایم.
راه توده: بقیه نوشته شما درباره سازمان فدائیان است و گرایش های درون آن و درک آنها از اتحاد و دیگر مسائلی است که بنظر ما می توانید این دیدگاه ها را مستقیما با خود آنها در میان بگذارید. اجازه بفرمائید با توجه به تجربیات تلخ گذشته ما وارد این مقولات نشویم. دست شما را می فشاریم.
امیر- من مایل به دریافت هفته نامه از طریق ایمیل هستم. الان در سفر خارج از ایران هستم و بعد از برگشتن به ایران بدلیل فیلترینگ دیگر به سایت شما دسترسی ندارم. لطفا برای من بطور مرتب ارسال نمائید.
راه توده: درارتباط با درخواست شما و برخی نکات دیگر، از طریق ای میلی که دراختیار ما قرار داده بودید توضیحات داده شد. لطفا درصورت حل نشدن مشکل ما را با اطلاع کنید.
----------------
راه توده: دوست گرامی که با امضای "فرفری" برای ما دو مقاله و شعر ارسال داشته اید. متاسفانه نه در مقدمه و نه در موخره مقاله و شعر ارسالی ننوشته اید که اینها نوشته ها و تحقیقات شماست و یا از کسان دیگری است و جهت انتشار و یا اطلاع برای ما ارسال داشته اید. همچنین مشخص نساخته اید که این مطالب قبلا در سایت و را از طریق رادیوهای فارسی زبان پخش شده و یا تاکنون انتشار نیافته است. برای روشن شدن همین دو نکته، مطالب ارسالی شما را بایگانی کردیم تا پس از دریافت پیام جدید شما و روشن شدن نکات بالا برای انتشار آن ها اقدام کنیم. موفق باشید.
مازيار كتاني- با سلام و خسته نباشيد. از دوستان عزيز كمال تشكر را در ارسال راه توده مينمايم. من در ايران هستم راستش از فيلتر شكنهاd دوره اd خسته شدم لذا درخواست ارسال نشريات از طريق ايميل نمودم. نميدانم از داخل مي توان آبونمان ارسال كرد يا نه؟ موفق و پيروز باشيد.
راه توده: تصور می کنیم مشکل دریافت راه توده را برای شما حل کرده باشیم. در غیر اینصورت مجددا اطلاع بدهید. ارسال آبونمان از داخل کشور برای ما کار ساده ای نیست و از لحاظ امنیتی نیز به صلاح نیست. بنابراین جور امثال شما را بهتر است خارج از کشوری ها بکشند که متاسفانه چندان هم نمی کشند!
----------------
محمد مالمیرنیا - با سلام و احترام خدمت شما . من مدت زیادی است از سایت شما استفاده میکنم ولی امکان پرداخت مبلغ را ندارم .امید وارم روزی جبران کنم . چند تقاضا دارم که در صورت امکان کمک فرمایید.
1- مدتی قبل درمورد سایروس ونس و دوم خرداد سوال کردم . من را به راه توده 94 ارجاع دادید، اما شماره94 روی سایت شما نیست.
2- درپاسخ هایی که به خوانندگان خود میدهید دیدگاهی برایشان نوشته هایی میفرستید...من نیز چند تقاضا دارم. راه توده 64 را می خواهم. زندگی خصوصی مارکس انگلس لنین، رُمان رفقا ترجمه زنده یاد خسرو روزبه، جزوه زنده یاد جوانشیر در باره انتقاد، جزوه کوچکی از انگلس پیرامون فیزیک که به نوعی نظریه نسبیت انیشتین را پیش بینی کرده است {که البته نام جزوه را به خاطر ندارم}
خواهش دارم نگویید ما یک نشریه تئوریک- سیاسی هستیم و به علم کاری نداریم؟ بچه های ما چه کنند تا علم را از نا علم شبه علم وهر کلاشی به نام علم تفکیک کنند.
3- در این شماره آخر باز اشاره کرده اید به مخالفت امریکا با جنبش اصلاحات. توضیح تئورک و جامعی را دراین مورد ارایه فرمایید. من نام مستعار محمد مالمیرنیا را انتخاب کرده ام. از شما ممنونم . خود را وامدار وسپاسمند شما میدانم وامید وارم روزی خود یا فرزندانم وهمه جوانان ایران - خدمتی در خور زحمات و شکوه شما انجام دهیم.دست شما را می فشارم.
راه توده: با سلام متقابل بر شما. ما از کسانی که در داخل کشور هستند انتظار کمک مالی نداریم و وجدانتان از این نظر راحت باشد. آنچه که درباره سایروس ونس پرسیده اید ظاهرا اشاره شما به طرح "تعدیل در اصلاحات" باید باشد که وی در سالهای اول اصلاحات طی یک سخنرانی در امریکا مطرح کرد و عنوان اول راه توده شد. متاسفانه هنوز کار فنی قرار گرفتن همه راه توده ها بر روی سایت تمام نشده است که دلیل اصلی نا همآهنگی برنامه های قدیمی کامپیوتری با برنامه های جدی است. مثلا ویندوز 95 را نمی توان به آسانی تبدیل به ایکس پی کرد و یا در ایکس پی باز کرد. به همین دلیل ما می کوشیم این شماره ها را بصورت پ د اف روی سایت بگذاریم. بزودی این کار تمام خواهد شد و شما هم شماره 95 و هم شماره 64 را خواهید توانست روی سایت راه توده ببینید. مع الوصف صفحه اول شماره 95 و طرح تعدیل اصلاحات سایروس ونس را برای شما جداگانه ارسال خواهیم داشت. پیرامون مخالفت امریکا با اصلاحات نیز همین استفاده از که امریکا از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد و حاکمیت یکدست ضد اصلاحات دارد می کند باید باندازه کافی گویای مخالفت امریکا با اصلاحات باشد. ما درگذشته مفصل در این باره طی مقالات متعدد نظرات خود را داده ایم و در آینده نیز چنین خواهیم کرد. متاسفانه کتاب رفقا را که خواسته اید در اختیار نداریم اما با همین نوشته شما امیدواریم کسانی که آن را دراختیار دارند برای ما ارسال دارند تا بتوانیم بتدریج روی سایت قرار دهیم. بقیه را هم بتدریج روی سایت خواهیم گذاشت. موفق باشید.
--------------------
ا . م . شـیـزلـی-
نگاهی بر بحران خاور میانه
بحران کنونی خاور میانه، ریشه در گذشته های دور دارد. تهاجمات اخیر اسـرائیـل به فـلـسطین و لـبنان به بهانه آزاد سازی سربازان خود ، تنها ظاهر قـضیـّه است . بررسی این بحران بصورت مجرد و انتزاعی و بدون توجــّه به ریشـه تاریخی آن ، قـطعـا به نتیجه واقـعی نخواهـد رسیـد .
عـلـت بحران خاورمیانه ، کشتارهای مردم و تخریب زیربنای دول مختـلف ، اسارت سربازان اسرائیلی نبوده، بلکه، ریشه آن به سالهای آخـر جنگ جهانی اول، زمانی که، استعمار انگلیس طـرح تشکـیل کـشور و دولـت دینی براساس افـسانـه هـای دیـن یهـود درسرزمین دیگـران را مطرح کـرد، برمی گـردد. این بحران و همه فـجایع جامـعـه بـشـری، حـتـی به زمان بـسیار پیشتر از آن، یعـنی زمان پیدایش غـده ای سـرطانی بنام کـشور و دولـت آمـریکا در سرزمین سرخـپوستان و تشکـیل امپریالیسم ریـشـه دارد.
کـشتار مردم لـبنان و فـلـسطین، تـداوم جـنگ های جهانگـیر امپریالـیستی برای اشغال وتـصرف اراضی جـدیـد، تـغـییر مـرزها و گـسترش دایره کـنترل امپریالیسم جهانی است کـه پس از تـخـریـب سـوسـیالـیـسم ، تجـزیه و مـستعمـر کـردن کـشورهای سوسیالیستی وارد مرحـلـه تازه ای شـده است. این مرحلـه با نظامی گـری نئوفاشـیسـتهای امپـریالـیـسم جهانی با حمله به یوگـسلاوی، اشغال و تجزیه این کـشور آغـاز و از افـغـانستان و عـراق تا بخش بزرگی از جهان را درکـام جنگ فــرو بـرده است .
تهاجم اخیر به لـبنان ، تداوم همان جـنگ فاشیسم جهانی به سرکردگی آمریکا برعلیه بشریت است . همان طور که جرج بوش و کاندالیزه رایس امکان هرگونه راه حـل سیاسی را مردود دانـسته و تـسریع تحـویـل بمـبهـای هـوشمند به اسرائـیل را اعـلام کـردند . هـمان بمبهائی که ، دریوگـسلاوی فـقـط ٩٨٪ آنها به اهداف غیر نظامی از جـمله راهها ، پـلهـا مـراکـز تولـیدی و صنعتی، بیمارستانها و اماکـن مسکـونی اصابـت کرد . افـغـانـستان وعـراق را به ویرانه تبدیل نمود. دهها بار مراسم عـروسی مردم را نشانه گـرفت . ...
آن تـفکر که ، سعی میکـند با توسـل به مقـولـه واقـعـیت عینی ، حـقـانـیت وجـودی آمریکا را توجـیه نماید ، فـرامـوش می کـند که ، سراسر هـستی واقعـیت عـینی بـوده وهست . تنها اعـتراف صرف به واقعیت عـینی ، هیچ کمکی به حـل مشکلات جامعـه بشری نکـرده و نخـواهـد کـرد . همچنین، مـوجـودیت یک واقعـیت عینی، دلیل حقانیت و یا عـدم حـقـانیت آن نیست و نمی تواند باشد. همانطور که نظام های برده داری و فئودالی واقعیت عینی بودند، سرمایه داری و امپریالیسم هم واقعیت عینی است . فاشیسم هم واقعیت عینی بود وهست. در عین حال، سوسیالـیسم، اتحاد شوروی و یوگـسلاوی هم واقعیت عینی بودند که از نـقـشه گـیـتی حـذف شدند . آمـریکا و اسـرائـیـل ، دو کـشوری که در اراضی غـیر، با تجمع و اسکان مردم مهاجر و قـتـل عام صاحبان بـومی این سرزمینها تشکـیـل شده اند ، هم واقعـیات عینی هستند .
وظیفه یک نیروی مترقی تنها شناخت واقعیات عـینی و اعـتراف به وجود آن نبوده بـلکه ، فراتر از آن ، کار در جهت تغـییر و حـذف واقعـیات منفی ضـّد بشری و در سـمـت تـقـویت ، ارتقاء و تثبیت واقعیات مـثـبت می باشد . و امــّآ در مورد جریانات مذهبی، از جمله، حـزب الله، حـمـاس، محاکم اسلامی سومالی ، جمهوری اسلامی ایران و امثالهم که آنها نیز واقعـیت عینی هستند، همینقدر کافیست بدانیم که آنها نتیجه و محصول طبیعی جـنایات بی شمار امپریالـیسم و فاشـیـسم جهانی هستند . حاصـل عـجز و ناتـوانی نیروهای مترقی در مقابله با گـردن کـلـفـتی ها و تـبـه کـاریهای امـپـریالـیسم و فاشیسم جهانی می باشـنـد . در شرایط کنونی جهان، درشرایط گـسترش دایره تسـلـّط فاشیسم جهانی، وظـیفـه احزاب ، نیروها و جریانات مترقــّی است که برای ارتقاء سطح شعور و آگـاهی تـوده های مردم و بسیج آنها برای مـبارزه ، شناخت دقـیـق و روشنی از فاشیسم ، اسـتـعـمـار ، جنگ و تروریسم ، دموکـراسی و حـقـوق بـشر ارائه دهـد .
راه توده: نامه شما را که در واقع یک مقاله بود تقریبا بصورت کامل منتشر کردیم. البته این بدان جهت نیست که با تمام مطالبی که شما در نامه خود طرح کرده اید موافقت داشته و پایه های علمی و اجتماعی آن را دقیق و درست ارزیابی می کنیم. اما بهرحال نوشته شما صرفنظر از کلی بودن آن حاوی نکاتی بود که انتشار آن را مفید دانستیم. یگانه تاکید به همه ارسال کنندگان نوشته هائی نظیر نوشته بالا اینست که لطفا اگر مطالبی را قبلا به سایت های دیگر داده اید و منتشر شده اند و یا اگر مطالبی را از سایت های دیگر برای ما ارسال می دارید این دو مسئله را در پیام های خود توضیح بدهید. امیدواریم نوشته شما نیز قبلا در سایت دیگری منتشر نشده باشد که دراینصورت ما را ناچار به عدول از یک تصمیم کرده اید.
آذرماه 1358
ولایت فقیه برای توده ای ها کشف تازه ای نیست!
«نظر ما در باره ولایت فقیه اینست که این مسئله در چارچوب زمان حیات امام خمینی صدمه ای به انقلاب ایران نمی زند. ولی برای دوران پس از امام خمینی دشواری های بسیار زیادی ایجاد خواهد کرد، که باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد. ما فکر می کنیم این مسئله مربوط به آینده است. ما در این دوران معتقدیم، با انتقاد از نکات منفی و تکیه بر نکات مثبت قانون اساسی، بدون اینکه در مسئله ولایت فقیه وارد بحث شویم به این قانون باید رای مثبت بدهیم. در باره ولایت فقیه، پس از امام خمینی، به نظر ما این مسئله به صورت یک بحث عمومی در خواهد آمد و حزب ما در آینده و در موقع مناسب نظریات خود را دراین مورد مطرح خواهد ساخت.»( نقل از جزوه پرسش و پاسخ دبیراول وقت حزب توده ایران "نورالدین کیانوری" از انتشارات سال 1358 حزب توده ایران در داخل کشور)
بدین ترتیب و همانگونه که خواندید، حزب توده ایران در سال 1358 اصل گنجانده شده در قانون اساسی- ولایت فقیه- را معضلی برای سال های پس از حیات آیت الله خمینی ارزیابی کرد و از "دشواری های بسیار زیاد" آن یاد کرد. توجه داشته باشید که این نظر در اوج پیروی بی چون و چرای مردم ایران که آن را بالای 90 درصد ارزیابی می کردند از آیت الله خمینی اعلام داشت. اعلام نظری که در آن شرایط، برای حزبی مانند حزب توده ایران که می کوشید فعالیت علنی خود را حفظ کند به جسارت نیازمند بود.