نورالدین کیانوری، پرسش و پاسخ اول اسفند 1359
از بنی صدر حمایت می کنیم
به آن شرط که
از مسیر درست خارج نشود
س : نظر حزب توده ایران نسبت به آقای رئیس جمهوری، سیاستی که در پیش گرفته اند، نکات مهمی که مطرح می کنند و موضع گیری هایی که اکنون دارند، چیست؟
ج : در این زمینه، چندین سئوال دیگر نیز از ما شده است، از قبیل این که مناسبات حزب توده ایران با رئیس جمهوری و نظر ما با انتخاب او به فرماندهی کل قوا از سوی امام چیست؟ آیا بنی صدر و بازرگان را یکی می دانیم و نسبت به بنی صدر همان موضعی را می گیریم که نسبت به کابینه بازرگان داشته ایم؟ یا این که بنی صدر را کاملا پیرو خط امام خمینی می دانیم و همان موضعی را که نسبت به سیاست امام خمینی اتخاذ کرده ایم، در مورد او نیز خواهیم داشت؟ برای این که مسئله کاملا روشن شود، ابتدا باید لایه های اجتماعی گوناگونی را که اکنون در جامعه ما وجود دارند، از لحاظ سیاسی مورد بررسی قرار دهیم. در جامعه ما اکنون دو جبهه رویاروی هم قرار گرفته اند: جبهه نیروهای انقلابی و جبهه ضد انقلاب. جبهه نیروهای انقلابی که همان طیف دموکراسی انقلابی است، تمام نیروهای وابسته به قشرهای بینابینی خرده بورژوازی شهر و روستا و طبقه کارگر و نیروهای وابسته به آن را در برمی گیرد. همچنان که گفتم در جبهه مخالف انقلاب، ضد انقلاب قرار گرفته است. در جبهه نیروهای انقلابیون و در راست ترین نقطه آن، بورژوازی لیبرال قرار دارد که اکنون در حال تغییر جبهه در جهت سازش جدی با امپریالیسم است و برای محدود کردن انقلاب می خواهد با ضد انقلاب سازش کند. البته هنوز هم نمی توانیم بگوئیم که کاملا در جبهه ضد انقلاب قرار گرفته است، اما برای سازش تلاش می کند، یک پایش این طرف است و پای دیگرش آن طرف. بعد، لایه های مختلف دموکراسی انقلابی قرار دارند: جناح چپ، جناح میانه رو، و جناح راست آن. پس از این ها، نیروهای انقلابی قاطع تری هستند، مانند سازمان چریک های فدائی خلق، مجاهدین خلق ایران و حزب توده ایران که ما معتقدیم در صحیح ترین جهت انقلابی قرار گرفته است.
و اما نظر ما این است که آقای بنی صدر در همان لایه های دموکراسی انقلابی است. اما این که آیا در جناح راست دموکراسی انقلابی قرار دارد و یا در جناح میانه روی آن، امری است که باید آینده و تحول اوضاع آن را روشن سازد. زیرا تجربه به ما نشان داده است که سیاستمداران وابسته به دموکراسی انقلابی، یعنی جناح های بینابینی و میانی اجتماع، دارای سیاست یکبار برای همیشه قاطع، صریح و از همه جهات روشن نیستند. آنان در تجربه زندگی، در جریان رویارو شدن با واقعیات سیاست داخلی و خارجی و در بسیاری موارد، موضع گیری خود را گاهی به سوی چپ و گاه به سوی راست تغییر می دهند: گاه در جهت دفاع بیشتر از منافع ملی و منافع خلق، و گاه برعکس، در جهت پشت پا زدن به آن برای سازش با لیبرال ها و سرمایه داری.
به این ترتیب، از هم اکنون نمی توان معین کرد که آقای بنی صدر در کدام یک از لایه های دموکراسی انقلابی قرار گرفته است. اما همچنان که گفتم، ما او را جزو نیروهای دموکراسی انقلابی تشخیص می دهیم. سیاست ما نسبت به دولت بنی صدر، همان سیاست عمومی ما نسبت به دموکراسی انقلابی است. یعنی سیاست "اتحاد و مبارزه" که عبارت است از پشتیبانی، انتقاد و مبارزه. ما از هر موضع گیری درست او در سمتگیری ضد امپریالسیتی و خلقی، پشتیبانی می کنیم. دولت بنی صدر هر جا که بخواهد در جهت قطع وابستگی های کشور ما به امپریالیسم آمریکا قدم بردارد، ما با تمام نیرو و به تمام معنا از او پشتیبانی خواهیم کرد. هر جا که بخواهد در جهت از میان بردن تراکم و غارت سرمایه داری، در جهت بهبود چشمگیر شرایط زندگی توده های زحمتکش، در جهت پیشرفت اجتماعی، توسعه صنایع و کشاورزی، و رعایت و تحکیم اصول دموکراسی ـ همان طور که ادعا می کند و در برنامه خود مطرح کرده است ـ قدم بردارد، ما از او پشتیبانی خواهیم کرد. به عکس، هر جا که در انجام این هدف ها ضعف و سستی نشان دهد، ما او را مورد انتقاد قرار خواهیم داد. اگر در مسائل سیاست داخلی و خارجی، در مبارزه علیه امپریالیسم، علیه سرمایه داری و مالکین غارتگر، بخواهد گام هائی بردارد که با منافع خلق موافق نباشد، ما با سیاست دولت او مبارزه خواهیم کرد. موضع ما در این زمینه بسیار روشن است، زیرا بر اساس همان موضعگیری عمومی ما در قبال جامعه انقلابی ایران استوار است. ما هرگز از خط خارج نخواهیم شد و در این زمینه تزلزلی از خود نشان نخواهیم داد. به این ترتیب، ما امیدواریم که دولت آقای بنی صدر ـ به ویژه با حمایتی که امام از آن به عمل آورده است ـ در همان راستای خط امام، یعنی همان خط اصیل مبارزه علیه امپریالیسم به سرکردگی آمریکا، و در خط خلقی، یعنی در خط ایجاد دگرگونی های بنیادی در نظام اجتماعی و اقتصادی ایران به سود توده های زحمتکش و محرومین جامعه در شهر و روستا گام بردارد، و ما برای مدتی طولانی، در شرایطی قرار بگیریم که از سیاست دولت آقای بنی صدر پشتیبانی کنیم. ما این امید را داریم. ما امیدواریم که تحول اوضاع در آینده به شکلی نباشد که ما ناگزیر شویم جهات دیگر موضعگیری خود، یعنی انتقاد و مبارزه را تشدید کنیم.
ما خواهیم کوشید که با دولت جدید، وارد یک گفتگوی منطقی سیاسی و دموکراتیک بشویم و در این زمینه، همچنان که تاکنون کرده ایم، نظریات و پیشنهادات خود را درباره هر مسئله ای به طور روشن مطرح سازیم، و آن ها را در برابر تصمیماتی که دولت می گیرد، به نظر مردم برسانیم و مورد سنجش قرار دهیم. این است سیاست ما نسبت به دستگاه تازه ای که قدرت دولتی را در دست خواهد گرفت.