بازگشت

 

نامه مردم، دوره هفتم، سال دوم، شماره 446  سه شنبه 28 بهمن 1359  

 

بی قانونی

خشت کجی که از

ابتدای جمهوری اسلامی

گذاشته شد

  

...از همان روز 24 بهمن 1357، که گروهی ساواکی در تهران، زیر نقاب «اسلام» به زنان بی حجاب حمله کردند و سپس خود اولین تظاهرات علیه جمهوری اسلامی ایران را سازمان دادند، ضدانقلاب فعالیت قانونمند خود را در ایران آغاز کرد.

چنانکه تجربه تاریخ نشان داده است، از میان بردن امنیت یکی از اساسی ترین مواد قانون اساسی ضدانقلاب است، زیرا که هر انقلاب اصیلی سیستم حاکمیت ضدانقلابی قبل از خود را از هم می پاشد و ارگان های اداری و  اجرایی آن را ویران می کند. در فاصله بین فروپاشی نظام پیشین تا برپایی نظام نوین، ضدانقلاب این ماده اساسی «قانون» خود را پیاده می کند.

همانطور که آیت الله موسوی اردبیلی، دادستان کل کشور گفت، ضدانقلاب به دقت تمام میداند که:

«تا حکومت قانون صد در صد در نظام ما حکمفرما نیست و امنیت قضایی تامین نشده، مشکلات دیگر ما حل نمی شود حتی مشکلات تجارتی، زراعت، خدمات، صنعت، اداری و غیر اینها. اگر ما امنیت قضایی  و حکومت قانون را نداشته باشیم، خود عدم حکومت قانون موج اعتراض را بالا می برد» (نماز جمعه 24 بهمن 1359)

و ضدانقلاب بر اساس این شناخت جهنمی، که حاصل سالیان دراز سرکوب خلق هاست می کوشد تا با اخلال و خرابکاری و از میان بردن امنیت، مانع از استقرار نظام جدید شود و با استفاده از تجارب سازمان های جاسوسی عظیم امپریالیسم، شیرازه امور را از هم بپاشد. ضدانقلاب به هر نسبت که در این امر موفق شد ـ حتی در حد برپا کردن یک درگیری ـ آن را به حساب انقلاب می نویسد و خود درباره اینکه انقلاب قادر نیست امنیت زندگی مردم را تامین کند، تبلیغ می کند. برای نیل به این هدف، که دو روی یک سکه است، نیروی عظیمی از نوکران و جاسوسان امپریالیست ها با بودجه هنگفت، فعالیت می کنند. بویژه در کشورهای رو به رشد، که طبقات بینابینی در آن ها وزنه بسیار سنگین و اغلب تعیین کننده ای در عرصه سیاست دارند، این فعالیت می تواند اثرات مخرب و گاهی مهلکی بجای بگذارد. حداقل امر دلخواه امپریالیسم این است که، با استفاده از این وضع، ابتدا طبقات بینابینی و سپس توده های زحمتکش را نسبت به انقلاب بی تفاوت کند و سرانجام ضربه نهایی را بزند. این سیاست، که در کنار انواع و اقسام توطئه های دیگر اجرا می شود و در مرحله اول به پایگاه داخلی امپریالیسم، عمال رژیم سابق، سارقین و اوباشان متکی است، برای مثال در شیلی با موفقیت کامل انجام شده است.

در ایران هم ضدانقلاب، درست دو روز بعد از پیروزی مرحله اول انقلاب ایران، اجرای این توطئه خود را آغاز کرده است. متاسفانه باید گفت، آنطور که شایسته انقلاب ایران است و در برخی موارد درست برخلاف خواست های انقلاب، هنوز که دو سال از پیروزی انقلاب می گذرد، «قانون انقلاب» در این باره به اجرا در نیامده و یا ناقص به اجرا در آمده است.

در این زمینه، آیت الله موسوی اردبیلی، دادستا کل کشور، در نماز جمعه 24 بهمن ما 1359، در بهشت زهرا گفت:

«دو سال از انقلاب ما گذشته. مسایل زیادی حل نشده. پاره ای از مسایل حل نشده داریم. از مسایلی که حل نشده، یکی مسئله قانون است. برادرها و خواهرها، در جامعه ما تا قانون جای هر عملی بی قانون را نگرفته، تا نظم و انظباط جای هرگونه هرج و مرج را نگرفته، ما مشکلات دیگر ار شاید نتوانیم حل کنیم».

سخنان دادستان کل کشور با رشد بی سابقه فعالیت ضدانقلاب، که از میان بردن امنیت را یکی از ارکان فعالیت خود قرار داده، همزمان است. این سخنان وقتی گفته می شود که ضدانقلاب آشکارا و بی پروا در جشن سالروز انقلاب به یورش می پردازد و توظئه وسیعی را علیه انقلاب سازمان می دهد. این همزمانی نشان می دهد که خوشبختانه مقامات مسئول به توطئه دشمن واقفند و به گفته دادستان کل کشور:

«تلاش های زیادی می شود که حتی یک روز زودتر حکومت قانون برقرار شود». (همانجا)

این نظر کاملا درست است، زیرا شرط اول برقراری امنیت، چیزی جز حاکمیت قانون انقلاب نیست. در شراسر موجود، ضدانقلاب، بویژه با استفاده از جنگ تحمیلی امپریالیسم آمریکا، در دو زمینه سعی در از میان بردن امنیت دارد: اول از راه دامن زدن به درگیری ها و تشنجات سیاسی، دوم از طریق افزایش، قتل ، راهزنی ، دزدی، حمله در معابر عمومی به مردم و .... که فعالیت نوع دوم نیز می تواند مورد بهره برداری سیاسی قرار گیرد و می گیرد. هدف از هر دو فعالیت آماده کردن زمینه برای زدن ضربه نهایی به جمهوری اسلامی ایران است.

به نظر ما، برای انقلاب ضرورت حیاتی دارد که مسئولان کشور، بدون فوت یک لحظه، با هشیاری و قاطعیت با این توطئه وسیع دشمن روبرو شوند و آن را خنثی کنند.

در مورد فعالیت نوع اول ـ یعنی درگیری ها و تشنجات سیاسی ـ هشیاری عمیق به موازات قاطعیت ضرورت دارد. باید کوشید تا با اعمال شتابزده و بدون بررسی دقیق، ناخواسته بسود ضدانقلاب عمل نکرد و افراد ناآگاه را به صفوف دشمن نراند. از اینرو لازم است:

1 ـ اگر افراد ناآگاه می کوشند وظایف ارگان ها و نهادهای انقلاب را برعهده بگیرند، باید با هشیاری آن ها را مطلع کرد و از دخالت در امور این ارگان ها بازداشت. این امر مهم اولین بار در 23 دی ماه 1359 در تهران با موفقیت انجام شد.

2 ـ در مورد آن گروه ها و سازمان های سیاسی که در واقع جایشان در کنار انقلاب است، اما به علت تحلیل نادرست اوضاع، و یا ساده نگری به مسایل اجتماع عملا در کنار ضدانقلاب قرار گرفته اند، تنها هشیاری، صبر و بصیرت انقلابی می تواند کارساز باشد. مقامات مسئول بدون شک می توانند با برخورد اصولی و دوستانه با این گروه ها، صف آن ها را از صف ضدانقلاب جدا کنند و آن ها را بار دیگر در کنار خلق قرار بدهند.

به نظر ما، اجرای این سیاست که خود در متن حاکمیت قانون انقلاب و ارگان های انقلابی میسر است، می تواند ضدانقلاب را بدون پوشش و کاملا عریان در آفتاب انقلاب به توده ها نشان بدهد و آن را رسوا کند. وقتی چنین شد، وقتی توده ها ضدانقلاب را در حقابل خود دیدند، آنوقت، همان طور که وقایع روز 23 دی ماه 1359 یا ماجرای «خلق مسلمان» در تبریز نشان داد، انقلاب می تواند به آسانی دشمن را خلع سلاح کند. در این صورت، یعنی وقتی که ضدانقلاب و لیبرال ها و مائوئیست های آمریکایی به میدان می آیند ـ مانند 23 دی 59 ـ قاطعانه باید فعالیت آن ها را خنثی کرد و متخلفان و توطئه گران را بدست قانون سپرد. قاطعیت و برخورد اصولی ارگان ها و نهادهای انقلابی، بویژه سپاه پاسداران، با توطئه روز 23 دی 59، که در این زمینه کم سابقه بود، می تواند نمونه خوبی برای آینده باشد.

در مورد فعالیت نوع دوم نیز بدون شک باید ارگان های انقلابی با قاطعیت تمام عمل کنند. دولت باید با قاطعیت تمام با دزدی، غارت، جنایت، راهزنی، ترور افراد عادی در خیابن ها و جاده ها مقابله کند و عاملان آن را به مجازات شدید برساند. چنانکه گفته شد، این نوع فعالیت بویژه آن بخش که با سوءاستفاده از لباس پاسداران و یا جعل کارت ارگان های انقلاب انجام می شود بدون تردید با ضدانقلاب مربوط است. بهمین خاطر لازم است که با تعقیب این جنایتکاران، شبکه های آنان را کشف کرد و به این ترتیب نیز به مراکز ضدانقلاب دست یافت و آن ها را نابود کرد.

به نظر ما، لازم است که در این موارد، از طریق رسانه های گروهی، بویژه رادیو و تلویزیون، برای توده ها افشاگری و ماهیت اصلی این عوامل را فاش شود.

 

 

 

 

  فرمات PDF :                                                                                                                        بازگشت