راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

گفتگوی مجله اشپیگل

با دبیر حزب کمونیست تبت

تبت

بلندی های هوس انگیز

برای استقرار موشک های اتمی

ترجمه. آبتین سرمدی

 

بلندی های سر به فلک کشیده تبت همچنان برای امریکا هوس انگیز و رویائی باقی مانده است. رویای استقرار موشک های اتمی برفراز این بلندی های نزدیک به آسمان و گفتگو با رهبران چین در اتاق های دربسته روی زمین در پکن. این تمام انگیزه امریکا در ادامه حمایت از استقلال تبت است. استقلالی که "دالائی لاما" رهبر کهن سال مذهبی تبت، همچنان نقطه امیدی برای امریکاست. اهمیت مصاحبه ای که در پی می خوانید درهمین نکته است.

سئوالات پیچ در پیچ گزارشگر و مصاحبه کننده مجله اشپیگل در پی رسیدن به همین روزنه است و پاسخ های قاطع و صریح "تسانگ کوئینک لی" دبیر حزب کمونیست تبت نیز در پی کور کردن این روزنه. جدال جالبی در این مصاحبه بر همین محور شکل گرفته است که خواندنی است. خلاصه این مصاحبه را می خوانید:

 

س- تبت از لحاظ سنتی یک کشور شدیدا مذهبی است و حزب کمونیست یک حزب غیر مذهبی. این چگونه جور در می آید؟

ج- طبیعت متنوع است و جهان رنگارنگ. اشکال مختلف هستی می توانند با هم کنار بیآیند. دراین ایدئولوژی هم چنین چیزی امکان پذیر است. ما روی هارمونی تاکید می کنیم تا ایدئوژی های مختلف و پدیده ها قادر باشند در هماهنگی با هم بسر برند. حکومت چین به آزادی مذهب احترام میگذارد.

س- حزب کمونیست چگونه می تواند مذهب را آنگونه که هست تحمل کند؟

ج- حزب و حکومت سیاست مشخصی را در ارتباط با مذهب پیش می برد. اول اینکه آزادی اعتقادات مذهبی وجود دارد؛ دوم انجمن های مذهبی باید خود تصمیم گیرنده باشند و هیچ دخالتی از خارج صورت نگیرد؛ سوم آنها براساس قانون اداره می شوند و چهارم ما آنها را برای همزیستی در جامعه سوسیالیستی هدایت می کنیم. شما می دانید که در تبت مردم چگونه برای پرستش بودا به زیارت معبد ها می روند و به فرایض دینی می پردازند.

س. دالائی لاما یکی از معروف ترین رهبران مذهبی جهان است و برای مردم تبت قابل احترام ترین فرد و از نظر حکومت پکن منفورترین جدائی طلب. چرا؟

ج- سیاست ما نسبت به او کاملا مشخص است. بعد از تاسیس جمهوری خلق و آزادی مسالمت آمیز تبت او در سال 1954 به سرپرستی کنگره ملی خلق انتخاب شد و تا سال 1964 هم عضو آن باقی ماند. در سال 1956 به ریاست کمیته تدارکات برای منطقه تبت برگزیده شد. اینها به این خاطر انجام شد که درآنجا آزادی مذهب تضمین شود و تبت به عنوان عضوی در کشورهای سوسیالیستی پذیرفته شود. ولی او در سال 1959 به خارج گریخت. بدون شک او در آن زمان یک رهبر مذهبی قابل احترام بود.

س- و حالا نیست؟

ج- او بعدها کارهای نادرستی انجام داد که در شان و مقام یک رهبر مذهبی نبود. او هیچ دلبستگی به کشور خود نداشت.

س- آیا او به تبت دلبستگی ندارد؟

ج- تبت سرزمین دالائی لامای چهاردهم است و چین سرزمین پدری او. او در اواخر دهه 50 طغیان کرد و در اواخر دهه 80 ناآرامی های زیادی را در "لاسا" موجب شد. این عمل او خیانتی بود علیه مردم، حکومت و جامعه. او در درک اوضاع تبت دچار اشتباه شد.

س- اما او فرد قابل احترامی درجهان است.

ج- اگر اشتباه نکنم او از سال 1959 تا اواسط  همین سال 312 دیدار در نقاط مختلف جهان انجام داد. یعنی 6 کشور در سال. در سال 2005 حتی دیدارهای او به 12 بار رسید. اهداف مسافرت های ظاهرا رسمی او در وحدت با نیروهای ضد چینی و تبلیغات نظرات جدائی طلبانه که با مذهب هم در تصادم بودند خلاصه می شود. در مجموع او برای بی ثباتی چین تلاش می کرد.

س- دراین 20 سال اخیر جهان تغییر کرده است. چین درهای خود را برای نجات باز گذاشته و دلائی لاما از استقلال تبت دست کشیده. چرا چین آن اتکا به نفس را برای بازگشت او در خود نمی بینید و از خود بزرگواری نشان نمی دهد؟ آیا او برای چین همچنان یک خطر است؟

ج- سیاست ما مشخص است. اگر او واقعا و براستی از اهداف جدائی طلبانه اش علیه مردم و حکومت دست بردارد و اگر آشکارا به جهان اعلام کند که از استقلال تبت دست می کشد آنگاه درهای مذاکره برای او باز خواهد شد.

س- آیا او این اقدامات را مدت ها پیش انجام نداده است؟

ج- مشکل اینجاست که کردار و گفتار او یکی نیستند. او می گوید من می خواهم راه میانه ای را برگزینم و می پذیرم که فقط یک چین وجود دارد، اما در حقیقت او حتی یک روز هم از چند پارگی چین دست برنداشته است.

س- منظورتان را نمی فهمم.

ج- منظور از راه میانه برای او یعنی الحاق مناطق زیادی به تبت است و می خواهد رهبر یک تبت بزرگ باشد و درخواست می کند که ارتش رهائیبخش خلق از منطقه خارج شود. علاوه بر آن او خواهان بازگشت امپراطوری گذشته سیاسی- مذهبی فئودالی، خواهان بازگشت به وحشیانه ترین و تاریک ترین ادوار تاریخ - آنگونه که رخ داد- است . در آن دوران حکام، اشراف زادگان و روحانیون بر 95 در صد مردم حکومت می کردند. او حتی برای تبت ادعای مناطقی بیش از هنگ کنگ و ماکا می کند و این جدائی طلبی است.

س- آیا هم اکنون گفتگوئی با نماینده او و حکومت چین درجریان نیست؟

ج- حکومت تبعیدی او قانونی نیست و دولت مرکزی چین هم آن را به رسمیت نمی شناسد. حتی هیچ کشوری در جهان آن را به رسمیت نشناخته است و با این دولت به ظاهر تبعیدی هم دولت چین مذاکره نکرده است. اگر هم گفتگوئی از طرف نمایندگان او با حکومت چین صورت گرفته فقط بخاطر آینده شخص او بوده است.

س- درامریکا، اروپا و در آسیا همدردی با او به این خاطر زیاد است که حکومت کمونیستی چین زیاد هم دمکرات نیست.

ج- آشکارا بگویم که شمار افرادی که دلائی لامای واقعی را می شناسند چندان زیاد نیست و طرفداران او هم دشمنان چین هستند، اما معتقدین ساده دلی هم وجود دارند که دنبال این رهبر مذهبی تقلبی به بیراهه هدایت می شوند. و اینها مردم ساده ای هستند که موقعیت واقعی را درست تشخیص نمی دهند.

س- با وجود این، او یک جایزه صلح دریافت کرده است.

ج- من هرگز نتوانسته ام درک کنم که چرا به چنین کسی جایزه صلح داده اند. آخر او برای صلح چه کرده است؟ اما او فقط توانسته به مردم تبت و چین خسارت وارد کند. من واقعا نمی توانم درک کنم که چرا عده ای در جهان به او چشم دوخته اند.

س- برای اروپائی ها هنوز سرزمین اسطوره ها و بت هاست. اکنون چند هفته ایست که خطوط راه آهن در آنجا براه افتاده است. اهمیت آن برای تبت چیست؟

ج- ما از این راه جدید بسیار خوشحالیم. هرکسی به این معتقد شده است که کشیده خط آهن به آنجا در آن ارتفاعات سر به فلک کشیده به یک معجزه شبیه است. البته این معجزه ایست که حزب کمونیست چین آن را انجام داده است. و این نشانه اقتصاد و تکنیک پیشرفته ماست. نکته مهم تر اینست که این خط آهن ثابت می کند که حزب کمونیست چین تمام تلاش خود را برای بهبود زندگی در مناطق مرزی صرفنظر از ملیت های مختلف به کار می گیرد. حال می توان گفت که تبت از لحاظ اقتصادی با مناطق مختلف و بقیه جهان در ارتباط است.

س- شایعاتی وجود دارد که چین در تبت پایگاهی برای سلاح های اتمی بوجود آورده است.

ج- این یک تصور خیال بافانه است. در تبت کارخانه تولید سلاح اتمی وجود ندارد.

س- مذهب در نقاط مختلف جهان، خصوصا درکشورهای اسلامی و حتی درامریکا درحال گسترش است. آیا چنین گسترشی می تواند تاثیر بر اوضاع تبت بگذارد؟

ج- مذهب یک پدیده تاریخی است و تا مدت ها به بقای خود ادامه خواهد داد. سیاست مذهبی ما انعطاف پذیر است و منطبق بر واقعیات جامعه. مذهب یک مسئله شخصی است و اجازه دخالت در قانون، حقوق، آموزش و تولید ندارد. در چین می توان به مذهب اعتقاد داشت و یا نداشت. دولت ما در مسئله شخصی مردم دخالت نمی کند.

 

 

 

  فرمات PDF                                                                                                        بازگشت