آينده پرو- در گفتگو با "هومالا"
گردش به چپ
عليه نئوليبراليسم، برای
ناسيوناليسم و دمکراسي
"اولانتاهومالا" درآستانه برگزاري دور دوم انتخابات در کشور پرو با خبرنگار روزنامه "دي ولت" چاپ آلمان مصاحبه کرد. او که طبق همه پيش بيني ها در اين انتخابات پيروز شده سکان رياست جمهوري را در دست خواهد گرفت، يک نظامي انقلابي است که اکنون سالهاست از صف نظاميان خارج شده است. پيروزي او، يک پيروزي ديگر براي جنبش عمومي و رو به رشد "چپ" درامريکاي لاتين خواهد بود.
- وقتى پى درپى شما با «اوو مورالس» و «هوگو چاوس» مقايسه مى شويد، چه احساسى داريد؟
- من تنها يك كانديداى ساده هستم و از اينكه با رهبرانى مقايسه مى شوم كه در كشورهايشان از محبوبيت زيادى برخوردارند، احساس افتخار مى كنم. نبايد فراموش كنيم كه مردم آمريكاى لاتين عليه نابودي اين بخش از قاره امريکا بپا خاسته اند. آنها در جست وجوى راه حل هايى براى مقابله با نوليبراليسم هستند. دگرگوني از اينجا آغاز شده است و من هم خود را بخشى از خانواده آمريكاى لاتين مى دانم.
- شما از چاوس و انقلاب بوليوارى او جانبدارى مى كنيد. چه چيزى شما را با رئيس جمهور ونزوئلا پيوند مى دهد؟
- نظر دولت فعلى پرو اين است كه من از چاوس كمك هاى مالى دريافت مى كنم. عده اى ديگر عقيده دارند كارتل هاى مواد مخدر به من پول مى دهند. خلاصه از قرار، من حاصل جمع همه هراس ها هستم. اما، من كارگزار چاوس در پرو نيستم و جنبش کنوني در کشور من يک جنبش ناسيوناليستى و كاملاً مستقل است. شايد الگوى من رئيس جمهور سابق پرو، يعنى ژنرال «بولاسكو آلوارادو» باشد، زيرا خودم هم نظامى و يك ناسيوناليست هستم و سياستم را عليه رژيم كهنه به كار خواهم گرفت، که مردم را فريب مى دهد.
- آيا واقعاً در آمريكاى لاتين چيزى به نام چپ نوين وجود دارد؟
- مى توان از يك چپ نوين اسم برد، اما در مورد پرو از ناسيوناليسم نام ببريم بهتر است. مسئله بر سر جنبشى عليه نوليبراليسم است، جنبشى كه به دنبال آلترناتيوهايى براى حل مشكلات اكثريت مردم و مشكلات ناشي از بدهى هاى خارجى، فقر، آموزش، انرژى و مشكل كشت و قاچاق كوكائين است.
- آيا شما هم مثل مورالس، كوكائين را بخشى از فرهنگ امريکاي لاتين مى دانيد؟
- كوكائين در واقع بخش مهمى از فرهنگ آمريكايى و جزيى اساسى از هويت ما است. به همين خاطر از بين بردن اجبارى و دستورى مزارع كوكائين راه حل درستى نيست، زيرا در اين صورت ناگهان بيش از دويست هزار خانوار روستايى منبع درآمد خود را از دست مى دهند. پس بهتر است به دنبال آلترناتيوهاى مناسب و مفيد و فرمول ها و مكانيسم هايى براى بهره بردارى سالم از اين گياه باشيم.
-
سياست شما جمع
ميان عدالت اجتماعى و ناسيوناليسم است. اين ناسيوناليسم شما چه ساختارى دارد؟
- ناسيوناليسم دفاع از مليت و پاسخى است به روند بى هويتى و بى وطنى. از طرف
ديگر، اين
بى هويتى پيامد جهانى سازى است و اين جهانى سازى پيامد پيروزى
امپرياليسم در
جنگ سرد. در اين روند تعدادى از كشورها دست به اصطلاح جهانى
ساختن ديگر
كشورها مى زنند، درست همان وضعيتى كه براى پرو پيش آمده است.
علاوه بر آن
ناسيوناليسم از نظر ما تائيدى است بر دموكراسى و
نهادهاى آن و
قدرت سياسي
شهروندان.
- پس با اين حساب جهانى سازى هيچ دستاورد مثبتى نداشته است؟
- البته كه داشته است، به ويژه در عرصه امكانات ارتباطى، بهداشت و آموزش. اما همزمان حق حاكميت ما را تضعيف کرده و هويت فرهنگى ملت ها را از بين مى برد. جهانى سازى در پرو حاكمان اقتصادى را توانمند كرده و آنها هم قدرتشان را به وسيله سياستمداران به كار مى گيرند تا منافعشان تامين شود.
-
درصورتيکه به مقام رياست جمهوري برسيد مى خواهيد شركت هاى خارجى را دولتى اعلام
كنيد؟
- نه، ما به مالكيت خصوصى و سرمايه گذارى هاى انجام شده احترام مى گذاريم و
مايل هستيم كه
آنها براى سرمايه گذارى بيايند و البته ماليات هايشان را هم
بپردازند. ما
طرفدار سرمايه گذارى هاى خارجى هستيم. اما آنچه به
فعاليت هاى
استراتژيك مربوط مى شود، چيزى نيست كه دولت بتواند از نقش خود
صرف نظر كند.
اين دولت است كه مى تواند در مورد
ذغال سنگ و گاز
تصميم بگيرد و بايد 49 تا 51 درصد در اين صنايع سهم
داشته باشد.
فرمات PDF : بازگشت