راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

نپال

چنين توحشي، وقتي از

زندان به خيابان مي کشد

کار استبداد تمام است!

 

اين خشونت حکومتي با توحش هيچ تفاوتي ندارد. وقتي چنين توحشي که معمولا در زندان های ديکتاتورها معمول است به خيابان کشيده شده و همه پرده ها دريده مي شود، بدشوار مي توان برای توفاني که پيامد آنست آرامشي تصور کرد. اينجا پايتخت نپال است. کشوری 26 ميليوني که سلطان خودکامه آن نزديک به يکسال و نيم است که برای تحميل يک انتخابات فرمايشي به مردم اين کشور مستقيما قدرت را بدست گرفته و بر ارتش و نيروی نظامي کشور فرمان مي راند. مردم اين انتخابات را رد کرده و خواهان يک انتخابات آزاد و واقعي شده اند. به فرمان سلطان ارتش با لگد به دهان مردمي مي کوبند که خواهان انتخابات آزاد اند. اين خواست، درابتدا بصورت مسالمت آميز طرح شد و عمدتا احزاب و سازمان های سياسي تحت فشار کشور آن را مطرح کردند. از چپ تا ملي. سلطان زير بار نرفت. مردم به خيابان ريختند. ابتدا بصورت پراکنده و با فاصله های زماني يک تا چند ماه، سپس در روزهای هفته و مسنجم. و حالا مردم يکپارچه در خيابان اند و تصاوير اين حضور را تلويزيون های خبری جهان پخش مي کنند.

"گياندرا"، که همان سلطان خودکامه نپال است در تلويزيون اين کشور حاضر شده و مائوئيست های نپال را عامل شورش اعلام کرده است. اما وقتي مردم يکپارچه در خيابان اند، مگر فرقي ميان مائوئيست و غير مائوئيست، چپ يا ملي، زن يا مرد و پير يا جوان وجود دارد؟ همه آنها مردم يک کشورند و يک خواست دارند: برکناری حکومت و انتخابات آزاد!

سلطان در برابر اين خواست مقاومت مي کند، زيرا مي داند با انتخابات آزاد، او و نظامش رفتني اند.

 يک کميسر عالي حقوق بشر سازمان ملل، در آخر اظهار نظر و ارزيابي از اوضاع نپال و با پيش بيني غرق شدن اين کشور در يک جنگ داخلي سراسری خواهان دخالت مستقيم سازمان ملل، اعلام آتش بس و برگزاری يک انتخابات آزاد دراين کشور شده است. همين کميسر عالي پيش بيني مي کند که اگر سلطان خودکامه نپال تن به يک انتخابات آزاد نداد، مسئله را بايد توسط شورای امنيت سازمان ملل و درچارچوب اختيارات شورای جديد حقوق بشر اين سازمان بررسي و دستور اجرای آن صادر شود. اين آغاز وظيفه جديد شورای امنيت سازمان ملل برای ورود به صحنه های داخلي کشورهای ديگر است، برای بازگرداندن و يا برقراری نظام های پارلماني در کشورهاست. چنين انتخاباتي نه مي تواند توسط حکومت کنوني برگزار شود و نه احزاب اين کشور چنين انتخاباتي را تحت حاکميت کنوني قبول دارند. به همين دليل برای پرهيز از جنگ داخلي، جا کن شدن سلطان خودکامه قطعي است، گرچه او در اين روزها بيش از گذشته چنگ و دندان نشان مي دهد و بر شمار دستگيری های سياسي افزوده شده است. حتي از ميان فعالان سازمان های معلولين و نابينايان نپال، همچنان که از ميان فعالان صنفي کارگران و آموزگاران. مقررات منع رفت و آمد در پايتخت "کاتماندو" اعلام شده است، اما سلطان خودکامه فراموش کرده است که چنين مقرراتي تا يک دهه پيش مي توانست پاسخگوی قطع ارتباط مردم با هم در شرايط بحراني برای حکومت ها باشد، حالا سيستم تلفن همراه اجازه قطع ارتباط مردم با يکديگر را نمي دهد. بدستور سلطان برای چند روز سيستم تلفن همراه و اينترنت نپال نيز قطع شد، اما ادامه آن ناممکن بود زيرا ارتباط های حکومتي نيز مختل شده بود و به همين دليل، فرمان وصل شدن اينترنت و تلفن همراه يکبار ديگر صادر شد. ديکتاتور به هر وسيله ای برای ماندن و تن ندادن به انتخابات آزاد متوسل شده و مي شود. شايد در کوتاه مدت اين چاره انديشي ها پاسخ مثبت بدهد، اما از عمر آنها نيز بسرعت کاسته مي شود و مردم راه حل ديگری را جانشين مي کنند. نپال در روزهای آينده صحنه رويدادهای مهم ديگری خواهد بود.

 

 

 

 

  فرمات PDF :                                                                                                      بازگشت