راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

ليبراليسم اقتصادی در ايران

با شعار مرگ بر امريکا!

 

«واردات سيمان و آهن با تعرفه صفر (بدون تعرفه گمركي) تا شهريور 85 بوسيله مجلس آزاد شد» (سيمای جمهوری اسلامي ايران،7/2/85.)

 

وزير بازرگاني:«واردات مركبات با تعرفه صفر به وسيله بخش خصوصي(بخوان بازار و ميدان داران) » (اسفند 84.)

« آينده شغلي بيش از 100 هزار شاغل در بخش خودرو سازي، به علت واردات خودرو از خارج تهديد مي شود»روزنامه كار و كارگر 7/2/85.

البته موارد زياد ديگري هم هست که بدون اطلاع مردم و رسانه ها - 40 ميليارد دلار واردات رسمي به وسيله دولت در سال 84+ 15تا 20 ميليارد دلار قاچاق و قاچاق پنهان- بي سر و صدا وارد کشور مي شود و باعث انباشت بيكاري به 5 ميليون نفر (نديمي مخبر كميسيون اقتصادي مجلس هفتم6/2/85) شده است.

 

1)- سياست واردات لجام گسيخته كه باعث نابودي توليدات داخلي شده ( موارد فوق) يك سياست نئوليبراليستي اقتصادي است. نئوليبراليسم يك سياست سرمايه داري جهاني متشكل از كشور هاي سرمايه داري غرب به رهبري امريكاست. ضمنا چنانچه مي دانيم سازمان تجارت جهاني، بانك جهاني و صندوق بين المللي پول كه تماما تحت رهبري امريكا مي باشند، از كارگزاران اصلي و مهم نئوليبراليسم( ليبراليسم) جهاني اند.

سئوالات مهم ازمجلس و دولت:

- آيا سياست هاي دروازه هاي باز گمركي، آن هم با تعرفه صفر، سياست هاي توصيه شده و دستور داده شده سازمان تجارت جهاني و بانك جهاني وصندوق بين المللي پول و به عبارتي ديگر سياست ها امريكا نيست؟ اگر هست (كه هست) پس شعار (( مرگ بر امريكا)) چيست؟

- سياست وارداتي كه باعث نابودي توليدات داخلي و انباشت 5 تا 8 ميليوني (نرخ بيش از 30 در صدي بيكاري) شده شما را باور كنيم يا شعار (( مرگ بر امريكا)) شما را؟

 

2)- نئوليبراليسم در كشورهای پيشرفته صنعتي (كه عمدتا جزء كشورهای استعمارگر هستند) يعني خصوصي سازی از شير مرغ تا جان آدميزاد و تسلط كامل بخش خصوصي غارتگر و جنگ طلب بر توده مردم. ( مقاومت اخير مردم فرانسه دربرابر همين سياست بود)

اصول نئوليبراليسم در كشور های عقب افتاده (باصطلاح جهان سوم) از جمله در ايران به قرار زير است:

الف: خصوصي سازي بخش دولتي و حتي بخش تعاون ( از شير مرغ تا جان آدميزاد) و تبديل بخش خصوصي به يك بخش خصوصي قدرتمند (و جنگ طلب) و سلطه کاست كارفرمايان بزرگ بدون هيچگونه نظارت ملي و مردمي( عينا مانند بخش خصوصي جنگ طلب در كشور هاي صنعتي پيشرفته از جمله امريكا).

درواز هاي باز گمركي و بي در و پيكر و تبديل تعرفه هاگمركي به تعرفه هاي صفر در مورد تمام واردات(كاري كه هم اكنون دولت و مجلس در ايران انجام داده اند ويا در حال انجام آنها هستند.)

ب: نابودي توليدات صنعتي و كشاورزي داخلي كشور ها و تصرف بازار اين كشور ها، باستثنای صنايع استخراج مواد خام و مواد اوليه صنايع كشور های متروپل و كشور هاي صنعتي مانند نفت و گاز و مس  و قلع  و - در مورد ايران نفت و گاز عمدتا-.

پ: دولت، در اين كشور ها حق پرداخت هيچگونه يارانه - چه به مردم و چه به صنايع وچه به كشاورزی - را ندارند، زيرا باصطلاح در اقتصاد آزاد رقابت عامل كليدي مي باشد.

ت: جلوگيري از تصويب قانون كار و يا تغيير قانون كار موجود به نفع بخش خصوصي غير ملي و يا   تبد يل آن به يك قانون بي يال و دم و اشكم، و در حقيقت جلوگيري از دادن امكانات تامين اجتماعي ( بيمه، بازنشستگي و) ، توسعه قراردادهاي موقت بجاي قرار داد هاي دائم ( همان طوري كه اخيرا در فرانسه مي خواستند به اجرا بگذارند و سنديکاهاي کارگري و جنبش دانشجوئي در برابر آن ايستاده و اجازه اجراي آن را نداد)، مانع ايجاد تشكل های كارگران و توصيه جهت متلاشي كردن تشكل هاي موجود و يا ايجاد تشكل هاي فرمايشي و مدافع بخش خصوصي و حکومتي ( آنچنان که در زمان هيتلر در آلمان انجام شد)

 

 

 

  فرمات PDF :                                                                                                      بازگشت