راه توده ـ موتلفه اسلامي

اسدالله بادامچيان

قائم مقامي در موتلفه اسلامي

که بايد او را بيشتر شناخت

اسدالله بادامچيان قائم مقام دبيرکل موتلفه اسلامي شده است. برای دوراني، اين مقام در اختيار علي اکبر پرورش استاد اعظم لژ حجتيه و اولين وزير آموزش و پرورش جمهوری اسلامي بود که فعلا آنچه در اصفهان مي گذرد زير نگين اوست. بادامچيان تاريخ احزاب سياسي هم تدريس مي کند. البته هنوز در مقطع دکترا- البته در دانشگاه آزاد- قرار دارد. همان دانشگاهي که "جاسبي" رئيس آن نيز خود عضو رهبری موتلفه اسلامي بود. بادامچيان مصاحبه ها و اظهار نظرهای توطئه آميز بسيار دارد. از جمله در يکي از آنها که در زمان خاتمي انجام شد، افاضه فرموده بود که حزب نبايد برای در دست گرفتن قدرت سياسي باشد! او که در ابتدای ورود به عرصه سياسي عضو سازمان مجاهدين خلق بوده و سپس از آن جدا شده و کمر قتل آن را بست، مدتي هم در مدرسه رفاه (محل استقرار اوليه آيت الله خميني) رتق و فتق امور مي کرده است. با همين سابقه، يکبار هم در باره خاتمي، در يک مصاحبه او را "اطلاعيه نويس" ی در مدرسه رفاه معرفي کرد. زبان و فرهنگ سياسي او نيز زبانزد است. در هتاکي و دريدگي بي باک است. در تقسيم مسئوليت هائي که در موتلفه اسلامي شده، محمد نبي بعنوان دبيرکل تعيين شده تا رقابت ميان بادامچيان و محمدرضا ترقي بر سر دبيرکلي موتلفه بالا نگيرد، اما اين رقابت ادامه دارد و در يک زلزله سياسي در جمهوری اسلامي آشکارتر از آن خواهد شد که اکنون هست. فعلا حاج حبيب الله عسگراولادی زنده است و ريش سفيدی مي کند. راه توده

روزنامه "سرمايه" اخيرا با بادامچيان مصاحبه ای کرده و منتشر نيز کرده است. مصاحبه را "کيوان مهرگان" کرده و مقدمه ای نيز بر آن نوشته است. حرف های پرت و پلای بادامچيان درباره نفت و چپ ستيزی او( نه درباره توده ای ها که حسابشان جداست، بلکه درباره دولت ميرحسين موسوی) و بي پروائي بيشتر او در حمله به اصلاحات و دولت خاتمي را مي توانيد در همان روزنامه سرمايه که در بخش سايت ها و وبلاگ های راه توده نيز قرار دارد بخوانيد. ما آن را از حوصله خوانندگان خود خارج مي دانيم. شايد تائيد با احتياط دولت احمدی نژاد و ستايش از دولت هاشمي رفسنجاني (دولت ائتلافي کارگزاران سازندگي و موتلفه اسلامي) به آن دليل که ستايش بادامچيان از سرمايه داری و ستيز با چپ مذهبي را منعکس مي کند خواندني تر از اظهار نظرهای نفتي ايشان باشد. ضمن آنکه لب ورچيدن موتلفه و بيم و هراس آن از سرانجام رقابت با آبادگران و ايثارگران در تقسيم غنائم نيز در اين مصاحبه خواندني است.

بهر روی، ما مقدمه مصاحبه کننده را که فضای "حزب بي اعتناء به قدرت" (ادعای رهبران موتلفه) را منعکس مي کند در اينجا مي آوريم. افاضات بادامچيان را مي توانيد روی سايت روزنامه "سرمايه" بخوانيد:

الو! سلام، با «حاج آقا بادامچيان» مي‌ توانم صحبت كنم...

سلام آقای بادامچيان! من از روزنامه «سرمايه» تماس مي‌ گيرم.

شنبه روزی كه دقايقي به برگزاری جلسه هيات مديره شورای حكام آژانس انرژی هسته ‌ای نمانده بود در محل حزب مؤتلفه كه بيشتر به يك وزارت‌خانه شبيه است حاضر مي‌ شوم. از درون «گيت» رد مي‌ شوم. در بدو ورود يك نفر وسايل داخل كيفم را بازرسي مي ‌كند. همان فرد مـي‌ گـويد: ببخشيد اسلحه داريد؟ مي‌ گويم فقط سه خودكار بيك همراه دارم! عذرخواهي مي‌كند و مي ‌گويد: ببخشيد بايد يكسری مسايل را رعايت كنيم. چند دقيقه معطل مي‌ مانم كه مصاحبه اول قائم مقام دبيركل حزب مؤتلفه به پايان برسد. از همان فرد كه گويا محافظ آقای بادامچيان است مي ‌پرسم:

مي‌ پرسم: پس از كجا مي ‌آورد. زندگي خرج دارد؟

حــــاج‌اســــدالــلـــه بـــادامچيــان از شـنـاخته ‌شده‌ ترين چهره‌های حزب مؤتلفه است. وی كه در حال ارايه پايان‌ نامه ‌اش جهت اخذ مدرك دكترا از دانشگاه آزاد است سابقه نمايندگي تهران در مجلس (دور دوم) و معاونت سياسي قوهء قضاييه در دورهء آيت‌ الله محمديزدی را در انبان تجربه حضور در بافت قدرت دارد. در انتخابات مجلس هفتم انصراف داد و به قول محافظش فعلا يكي از ميليون‌ ها فرد بيكار ايران است. موضع حزب مؤتلفه دربارهء نفت موضوع اين مصاحبه بود كه البته، پاسخ‌ ها، كلي‌ تر از آب درآمد...»