واقع بيني های دبيرخانه کارگر تبريز
کارگران ساختماني ايران
بي پناه ترين مزد بران کشور
احمدهدايتي
دبيراجرائي خانه کارگر تبريز، درباره وضعيت كارگران ساختماني و استراتژی اتحاديه های كارگري جهاني سازی و خصوصي سازی مطالبي را در روز نامه كار و كارگر 4/11/84 مطرح ساخته که نبايد از کنار آن به سادگي گذشت.
در استان های ديگر و در شهرهای بزرگ و كوچك بايد از ابتكار ارزشمند سازمان ميادين شهرداری تبريز در جهت تشكيل خانه های تلاش تجربه گرفت و با ايجاد آن ها و انتقال تجارب به يكديگر در جهت احقاق حقوق كارگران ساختماني كه نا متشكل ترين كارگران ايران مي باشند كاری انجام داد، در اين جهت خانه كارگر تبريز لازم است پيگيری هاي خود را ادامه داده و سعي كند طرح " خانه تلاش تبريز" از بايگاني شهر داری تبريز خارج شود.
صادق زاده مي گويد يكي از كارهای مهم برای كارگران ساختماني ساماندهي بيمه كارگران ساختماني و خانواده هايشان مي باشد. اين امر تحقق پذير است، اگر از طريق مجلس، سازمان تامين اجتماعي، سازمان خدمات در ماني، دولت و نيز از همياري خود كارگران ساختماني و... در اين جهت استفاده شود.به نظر مي سد يكي از منابع مهم استفاده از بودجه دولتي ( مانند مردم روستا ها و بيمه روستائيان) همين است.
با ايجاد خانه هاي تلاش به عنوان محلي براي تجمع كارگران ساختماني ، بايد اقدامات پوششي ديگری نيز به شرح زير انجام داد:
شناسنامه دار كردن كارگران ساختماني.
تيپ بندي كردن كارگران بر حسب تخصص.
ايجاد خدمات بهداشتي و رفاهي براي كارگران ساختماني.
يكسان سازي و افزايش دستمزد كارگران.
تشكيل تعاوني های مسكن و مصرف كارگری.
بالا خره و از همه مهم تر ساماندهي بيمه كارگران ساختماني .
خصوصي سازی و جهاني سازی مهم ترين چالش در حوزه روابط كار و دغدغه اصلي تشكيلات كارگري در سراسر جهان است. تعطيلي كارخانجات، تعويق در پرداخت حقوق و دستمزد كارگران، اخراج و عدم ثبات و امنيت شغلي، كاهش و افت كيفيت توليدات و بروز آسيب هاي اجتماعي تنها نتايج عيني و ملموس اين روند بوده و آثار پنهان و ناپيداي اين روند نيز بايد مورد بررسي و اهتمام ويژه نمايندگان كارگري براي حل مشكلات باشد. اينها را دبيراجرائي خانه کارگر تبريز مي گويد. اما از او "صادق زاده" بايد پرسيد: آنچه درباره آثار مخرب جهاني سازی و خصوصي سازی مي گوئيد، درست، اما بفرمائيد که برای مقابله با امشکلات كارگاه آموزشي فوق چه كار مي خواهد بكند؟
خصوصي سازي و تسلط بخش خصوصي غارتگر1 و وابسته به امپرياليسم و استعمار، دروازه هاي باز گمركي و واردات بي رويه و قاچاق، نابودي توليد داخلي و در نهايت تعطيلي تمام بنگاه ها و كارخانه ها و موسسات توليدي و بالاخره بوجود آوردن جمعيت بيكار و در آخر توليد ميليون ها فقير و همراه با فساد و تباهي و….. ازبرنامه های جنايتكارانه سر مايه داری تجاری حاکم است که کاملا در راستا همين نقش توسط امپريالسم جهاني است. نئوليبراليسم يعني همين! اين را آن ساده دلاني که با شعار "مرگ برليبرال" اينجا و آنجا راه مي افتند مي دانند؟ به آنها تفهيم کرده ايد و واقعيت را شناسانده ايد؟
نقش بانك جهاني، صندوق بين المللي پول و سازمان تجارت جهاني (WTO) ، سازمان ها و اهرم های نئوليبراليسم در سطح جهاني را برايشان بازگو کرده ايد و يا مسئله فعلا در حد شعار سياسي "مرگ بر ليبرال" چماقي شده است براي کوبيدن بر سر و کله مخالفان يورش نئوليبراليسم به کشور. يورشي که سرمايه داری تجاری حاکم عامل اجرای آنست.
1 به طور كلي چه در ايران و چه در جهان دو نوع بخش خصوصي داريم يكي بخش خصوصي ملي كه طرفدار توليد داخلي و صنايع داخلي و كنترل دروازه هاي گمركي بر پايه منافع ملي و تمام مردم از جمله كارگران و كشاوزان و بطور كلي توليد كنند گان، و ديگري طرفدار و سينه چاك نئوليبراليسم و استعمار.
فرمات PDF : بازگشت