"صلح"
کارآمد ترین شعار
برای بسیج مردم است
مردم را از خطر جنگ و ضرورت صلح
آگاه کنید
هیچ فرصتی را برای فتح کوچکترین روزنه ها نباید
از دست داد. دوران ضربه زننده و
انقلابی نمائی "تحریم انتخابات" و "خروج از حاکمیت" پشت سر مانده است.
طی 27 سالی که از انقلاب 57 و
فروریزی نظام شاهنشاهی در ایران می گذرد، هرگز میهن همه ما، اینگونه در
مخاطره نبوده است که اکنون هست. حاکمیتی ضعیف که در خواب و خیال قدرت نظامی
و سرکوب امنیتی است و کشوری که از هر سو در محاصره است.
در یک بازی اتمی حاکمیت را اروپا و امریکا و روسیه و چین مثل توپ فوتبال به
هم پاس می دهند و امریکا در خط مقدم منتظر آخرین پاس برای فتح دروازه های
کشور است. نه تنها ساختار حاکمیت منزوی شده از مردم دارای انسجام نیست،
بلکه انسجام ملی نیز در ضعیف ترین موقعیت است. امریکا چنان به آینده خود در
ایران اطمینان دارد که با صراحتی کم نظیر می گوید هیچ عجله ای برای حمله به
ایران نیست. آنها منتظر سقوط سیب به دامنی هستند که زیر درخت گرفته اند. می
دانند و آنقدر عوامل و امکانات در حاکمیت ایران دارند که بدانند، حاکمیت
نظامی به سیاست کنونی خود ادامه خواهد داد و تمام روزنه های مصالحه ملی را
به روی خویش بسته است. آنها که با پرونده های قطور قتل و جنایت و اعدام و
توطئه قدرت را در جمهوری اسلامی قبضه کرده اند، چگونه می توانند اندیشه
مصالحه را به سر راه داده و رفتن و مملکت را تحویل مردم دادن را به ماندن و
فاجعه را کامل کردن ترجیح بدهند؟ مگر با سنگین ترین فشار اجتماعی و این
یگانه روزنه امید نسبت به تحولات در ایران است. به همان اندازه که حاکمیت
از این فشار اجتماعی و سازمان یابی جنبش تحول خواهی هراسناک است و با آن
مقابله می کند، باید برای وارد کردن آن به حاکمیت و سازمان بخشی به آن همت
کرد. وقتی محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس هفتم و از جمله رهبران مقابله 8
ساله با اصلاحات در دیدار و همایش هفته گذشته "جبهه موتلفه اسلامی، بنیاد
رسالت و انجمن اسلامی مهندسان و تشکل های پیرامونی آنها"( زیر نام گمراه
کننده "مجمع نیروهای خط امام") نگران از نتیجه انتخابات شوراها می گوید:
"خدا آن روز را نیآورد که مخالفان ما بتوانند از حرکت ما در انتخابات دوره
قبل شوراها درس گرفته و این انتخابات را ببرند!"
وقتی شورای نگهبان و مجلس و دولت دست در دست هم انتخابات شوراها را می
خواهند ببرند زیر نظارت استصوابی و همه سنگرها را حفظ کنند؛ باز هم نیاز
است که گفته شود باید از هر موقعیت و شرایطی برای فتح کوچکترین سنگر به
میدان آمد؟ یعنی درست خلاف آن نظر بسیار حیرت آور و البته ضربه زننده ای که
برای یک دوران و به قلم عباس عبدی ورد زبان اصلاح طلبان شد و بخشی از سیاست
به غایت مخرب "تحریم" ناشی از آن بود.
سیاستی که انزوا و عقب نشینی جنبش در برابر امکانات را به همراه آورد و
زمینه را برای قدم های بزرگ مخالفان اصلاحات و مجریان سیاست جنگی - اتمی
کنونی هموار ساخت.
نه تنها برای انتخابات شوراها، که حتی با همه آگاهی از نقش سلطنتی مجلس
خبرگان، باید تدارک دید و حساسیت مردم را برانگیخت. از هر فرصتی برای
بازگرداندن حساسیت های سیاسی مردم باید استفاده کرد و امروز هیچ خطری و هیچ
انگیزه ای تهیج کننده تر از مخالفت با جنگ و طرفداری از صلح نیست و با همین
شعار باید مردم را علیه جنگ طلبان به میدان فراخواند و هر سنگر ممکنی را
فتح کرد. آنها که قدرت را در اختیار گرفته اند، بر خلاف آن تئوری بافانی که
خروج از حاکمیت و تحریم انتخابات را یک حرکت انقلابی و اصلاحی می دانستند،
خوب می دانند که قدرت حکومتی- دولتی را چرا و برای چه هدفی باید نگهداشت.
آنها برای حفظ آن به هر مانوری که در تصور بگنجند دست خواهند زد و پیش از
همه، روی فریب مردم، بی اطلاع نگهداشتن آنها و خریدن رای آنها حساب می
کنند. چرا، که هنوز در جمهوری اسلامی هیچ چاره ای جز انتخابات نیست، مگر
آنکه یکشبه بتوانند بصورت کودتائی همه نهادهای موجود را جمع کرده و امور را
به یک ستاد بسپارند. امری که هزینه های سنگینی در بر دارد و هنوز آمادگی آن
بصورت کلاسیک نیست.
مردم را می توان با شعار صلح بسیج کرد، اما تا آنها عمیقا خطر جنگ و نتایج
سیاست های جنگی حاکمیت را درک نکنند، ضرورت صلح و دفاع از آن را درک
نخواهند کرد. به همین دلیل است که باید بی وقفه خطر امریکا و جنگ را گفت و
نوشت. تمام کوشش حاکمیت برای بستن روزنه های خبری و اطلاعاتی مردم از بیم
همین آگاهی است و تمام کوشش میهن دوستان، اصلاح طلبان و طرفداران تحولات
بنیادین در ایران نیز باید معطوف به خنثی سازی همین حیله و نقشه حاکمیت
باشد: افشای سیاست جنگ طلبی و جنگ طلبان، تکیه بر ضرورت صلح و پرهیز از جنگ
و خونریزی و طرد جنگ طلبان حاکم.
فرمات PDF
بازگشت