راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

از میان نامه ها
زیر "سد"ی ها
بالا دستی ها
هدایت احمدی

 

آقای احمدی نژاد و هیات دولت او برای آگاهی از آنچه در شهرها و روستاهای ایران می گذرد هیچ نیازی به هزینه کردن از جیب مردم و رفتن به سفرهای استانی نداشت. حتی اگر راست بگوید و از این سفرها قصد دارد توشه شناخت فراهم آورد، درهمان مدتی که استاندار اردبیل بود باید درس های لازم را می گرفت و توشه اش را پشتوانه شهرداری تهران می کرد. در شهرداری تهران هم اگر اهل کسب تجربه بود و نه استفاده از شهرداری و تبدیل آن به سکوی پرش به صندلی ریاست جمهوری می توانست باندازه کافی تجربه جمع کند. حتی مطالعه روزنامه های رسمی کشور هم می توانست درس های لازم را به ایشان بدهد.
تاکنون نمونه هائی از مشکلات عمومی شهر و روستاها را برایتان ارسال داشته ام. از آنجا که یک شبه و یکساله اهل سفر نشده و سالهاست کارم سفر و شناخت مشکلات مردم در چهار سوی ایران است، این مشت های نمونه خروار را بازهم می نویسم و می فرستم؛ شاید خواندند و درسی گرفتند:

1- وزارت بازرگانی و نیز وزارت جهاد کشاورزی از یک طرف قیمت محصولات کشاورزی در سال 86- 85 - از جمله گندم و کلزا و جو و چعندر قند- را به قیمت سال 85- 84 نگه داشته و از طرف دیگر قیمت نهاده های کشاورزی- کود، سم، بذر اصلاح شده و... را یا افزایش داده و یا از گردونه کالاهای سوبسیدی خارج کرده اند. از جمله قیمت دولتی تعدادی از سموم را به دو برابر افزایش داده اند و تعدادی را از سبد حمایتی دولتی خارج کرده اند و به بازار آزاد سپرده اند. ظاهرا تنها امتیازی که به کشاورزان داده اند خرید نقدی گندم است.

2- خسارت مخزن سد و موارد خسارت از بابت احداث کانال های شبکه آبیاری:
به طور کلی وقتی می خواهند سدی و یا شبکه ای در یک منطقه احداث کنند بر اثر این احداث اراضی و مناطق مسکونی ای از حیز انتفاع خارج می شود. مثلا بر اثر احداث سد ممکن است اراضی یک و یا چند روستا و نیز خانه های مسکونی و نیز مناطق صنعتی و کشاورزی یک منطقه به زیر آب برود . در این حالت دولت ها باید خسارت، خسارت دیدگان را بی کم و کاست تقبل نمایند و اراضی و رندگی موجود آنها را بدون کم و کاست در مناطق دیگر ساماندهی کنند.
قبل از انقلاب طبق قوانین موجود خسارت دیدگان از بابت احداث سد باید به مناطق دیگر کوچ داده می شدند – احتمالا در پائین دست سد- و عینا همان شرایط زندگی قبلی را چه از نظر سکونت و چه از نظر شغل برایشان فراهم کنند.( قوانین موجود در زمان قبل از انقلاب احتمالا از مقررات بین المللی و سازمان ملل متحد نشات گرفته بوده است.)
از جمله در مورد سد کرج با اسکان خسارت دیدگان در مناطق پائین دست سد- کرج ، شهریار، رباط کریم – این عمل انجام شد.
در بعد از انقلاب قوانین فوق بر این پایه قرار گرفت که خسارت خسارت دیدگان را بر آورد کرده و آن بدهند که در حقیقت آنها را به امان خدا رها کردند.
این امر باعث تنش های زیادی در این مناطق شده است. از یک طرف با شگرد های مختلف خسارت واقعی بر آورد نمی شود و از طرف دیگر خسارت دیدگان با مبلغ خسارت خود نمی توانند در مناطق دیگر شرایط زندگی قبلی خود را ساماندهی کنند. در نتیجه با عملیات اجرایی یک سد در یک منطقه خسارت دیدگان احتمالی زندگی خود را در سراشیبی سقوط می بینند، بهمین دلیل تنش هایی را باعث می شوند.
3- ادغام وزارت صنایع و وزارت بازرگانی از اقدامات خط وارداتی ها‏ و بسیار خطر ناک است. در حقیقت این ادغام خط وارداتی و دلالی را بر مملکت مسلط تر و تولید داخل و صنعت داخل را بطور کامل نابود کرده و ایران را رسما تبدیل به زائده مصرفی امپریالیسم جهانی خواهد کرد. به احتمال زیاد این دستور سازمان تجارت جهانی و کارگزاران جدید و مکتبی تعدیل اقتصادی است که دردولت احمدی نژاد سکان دار شده اند. خود او نیز با ماسک رجائی جوان به میدان آمد. این رجائی جوان خط و ربط همان کهنه کاران متمایل به صندوق بین الملل پول و بانک جهانی را دنبال می کند.

راه توده 142 30.07.2007
 

 فرمات PDF                                                                                                        بازگشت