آقای رفسنجانی!
چرا وعده سر خرمن؟
بهروز بکتاشی
- نشریه راه توده، بویژه سر
مقالات آن، آنچه را در درون جامعه و حاكمیت می گذرد را بطور علمی و عینی
تجزیه و تحلیل می كند، اما به نظر من آنچه كه كمتر مورد توجه نشریه است
همانا تاكید بر سر اتحاد بین نیروهای ملی و میهن پرست است. این امر
متاسفانه توسط اصلاح طلبان هم مطرح نمی شود. در صورتی كه مخالفان در داخل و
خارج متحد عمل كرده و می کنند.
2- ذهن مرا كم تحركی اصلاح طلبان و حتی سخنان اخیر رفسنجانی در گیلان به
خود مشغول ساخته است. رفسنجانی یك انتخابات سالم و آزاد را برای مجلس و
ریاست جمهوری بعدی آرزو دارد و قول كمك هم می دهد. اما ببینیم واقعیت های
جامعه ما كدامند.
با نگاهی اجمالی به كارنامه دولت احمدی نژاد می بینیم كه حمله و دستبرد به
حقوق اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از همان ابتدای ریاست جمهوری ایشان
تاكنون ادامه دارد و روز به روز شدت و حدت بیشتری به خود می گیرد. از یك
طرف نیروی بازدارنده یعنی اتحاد احزاب مردمی وجود ندارد و از طرف دیگر دولت
منتخب امام زمان از حمایت خارجی و غیبی دشمنان مردم و انقلاب بر خلاف
شعارهای عوامفریبانه، بطور مستقیم و غیر مستقیم برخوردار است. در انتخابات
اخیر ریاست جمهوری ما دیدیم كه قدرت مرئی و نا مرئی وجود داشت كه انتخابات
را به سود احمدی نژاد رقم زد. امروز چه تضمینی وجود دارد كه انتخابات بعدی
در آرامش و بدون تقلب صورت گیرد؟ واقعیت اینست که نیروهای بازدارنده بیش از
گذشته جای پای خود را در حاكمیت محكم كرده و می روند كه حتی ارگان های
انتخابی مثل مجلس را هم بکلی فلج کنند تا حاکم مطلق شوند. اگر این روند این
چنین پیش رود وهیچ اتفاقی نیفتد می توان سرنوشت انتخابات آینده ریاست
جمهوری را این چنین رقم زد: یك جنگ و یا ماجراجوئی خارجی به کمک حاکمیت
خواهد آمد، سپس امتیازهای اقتصادی که به قدرت های خارجی خواهند بخشید.
البته آنچه را كه هم طرف خارجی و هم طرف داخلی نمی توانند دور بزنند فاكتور
مردم است. امروز زمینه عینی تاثیر گذاری مردم بیش از هر زمان دیگر فراهم
است، اما نباید فراموش کرد که زمینه اقدامات افراطی و سپس انفعال نیز کم
نیست. برای جلوگیری از افراط و انفعال و عمل سازنده بایستی زمینه ذهنی،
یعنی حداقل اتحاد كه منعكس كننده حداقل حقوق مردم باشد را فراهم ساخت. از
این لحاظ، با جمعبندی راه توده پیرامون ضرورت گرد آمدن نیروهای ملی، وطن
پرست، مخالفین جنگ و طرفداران آزادی درون و بیرون حاكمیت حول یك برنامه
حداقل کاملا موافقم.
شاید پرسش شود كه چگونه می توان به این هدف دست یافت؟ در صورتی كه كوچكترین
حركت در این جهت با خشونت همراه است. بایستی گفت كه حق با پرسش کننده است.
ولی بلافاصله می توان پرسید: در كجا نمونه ای را در تاریخ سراغ دارید كه
نیروهای حاکم داوطلبانه میدان را ترك گفته باشد كه ایران مورد دوم آن باشد؟
اما، درعین حال، کدام جنبش و انقلابی را سراغ دارید که بدون انتقال حداقل
آگاهی به جامعه و متشكل سازی خود در یک جبهه بر مسائل غلبه کرده باشند؟ حتی
در انقلاب 57 نیز عملا بزرگترین اتحاد در برابر رژیم شاه شکل گرفت تا به
موفقیت برای سرنگونی شاه دست یافت.
جای خوشحالی است كه آقای رفسنجانی می خواهد از امكانات خود در جهت انتخابات
سالم استفاده کند، اما سئوال مركزی این است كه چرا نقد را ول كرده و به
نسیه چسبیده ایم؟ چرا امروز را باید به فردا موكول كرد؟ فردائی كه شاید
برای همیشه دیر باشد. چرا از امکان خود امروز نباید استفاده کرد؟
راه توده 140 16.07.2007
فرمات PDF
بازگشت