انتشار کتاب تازه
"لیگاچف"
دبیر دوم حزب کمونیست
اتحاد جماهیر شوروی
بهروز بکتاشی

 

ایگور لیگاچف، دبیر دوم حزب کمونیست اتحاد شوروی در دوران اولیه رهبری گورباچف، اخیرا کتابی در باره حقایق اتحاد شوروی و جعلیات درباره آن منتشر کرده است. بخش هائی از این کتاب را به تدریج ترجمه و منتشر خواهیم کرد. لیگاچف در مقدمه کتاب خود می نویسد:

حكومت اولیگارشی در روسیه بسیار تلاش می كند تا شوروی سابق كه عبارت بود از دوران سازندگی و دستاوردهای شگرف را از شعور و خاطره توده ها بزداید. با چه انگیزه ای به این عمل دست می زند؟ برای ادامه استثمار و نابودی توده ها، حفظ قدرت و مالكیتی كه از خلق ربوده اند و همچنین دفن تمدن شوروی.
از طریق:
- كم اهمیت جلوه دادن نقش انقلاب كبیر سوسیالیستی اكتبر، جنگ داخلی تحمیل شده به دولت جوان شوروی، پس از انقلاب.
- آنها در ادامه همین ستیز روی "ترور سرخ" تبلیغ می کنند و این که کمونیست ها جنایت کردند و همزمان با این ترفندها، رد پای خونین سرمایه داری جهانی در تمام این حوادث را پاک می کنند.
- جعل واقعیات مربوط به كالخوزها و ساوخوزها،
-برخورد "وحشیانه" بلشویك ها و حكومت شوروی نسبت به مذهب و غیره،
-انکار حقایق در باره كمونیسم و كاپیتالیسم،

اما واقعیات چیست؟
واقعیت اینست که انقلاب اکتبر تا حدود بسیاری جامعه بشری را به پیش راند و مشعلی را برافروخت كه خاموشی آن امكان پذیر نیست. این انقلاب پایه تمدن نوینی را پی ریزی نمود كه جهان می تواند بسوی آن به حركت در آید. جواهر لعل نهرو رجُل برجسته سیاسی و دولتی هندوستان می گوید "هیچ غباری توان ایستادگی در برابر انوار حقیقت را ندارد"

وقتی، امروز و علیرغم همه ضرباتی که بر اثر متلاشی شدن اتحاد شوروی بر جنبش کمونیستی جهان وارد آمده، همچنان کمونیست خواب آشفته کاپیتالیسم و امپریالیسم جهانی است، خود گویای زنده بودن انقلاب اکتبر است.
موج جدید آنتی كمونیستی را در اروپا سازمان داده اند. بسیار تلاش می شود تا در مقیاس جهانی كمونیسم مترادف "جنایت" به کار برده شود. از دل همین موج جدید تلاش برای جلوگیری از فعالیت احزاب کمونیست، به دادگاه كشاندن رهبران و فعالین كمونیست مطرح می شود. آیا كمونیست ها و هوادارن آنان می توانند در برابر حمله نوین امپریالیسم سکوت کنند؟ قبل از پاسخ به این پرسش بایستی خاطر نشان كنم، که حمله نوبتی نیروهای متخاصم به معنای آن است كه جنبش جهانی كمونیستی پس از شكست موقت سوسیالیسم در اتحاد شوروی و دیگر كشورهای سوسیالیستی درحال ترمیم زخم های خود است و نفوذ احزاب كمونیست در سراسر جهان در حال رشد است.
ما می توانیم در برابر سیل دروغ و بهتان علیه كمونیسم بایستیم و سخن بگوئیم. در باره دستآوردهای عظیم اتحاد شوروی در ساختار تمدن نوین سوسیالیستی و جامعه بدون استثمار. جائی كه دمكراسی حقیقی مردمی بوجود آمد و زندگی مردم زحمتكش بهبود یافت.
كاپیتالیسم در پروسه استثمار و یوغ استعماری رنج و عذاب بسیاری را به توده های مردم تحمیل کرد. دریای خون و اشك جاری شد و موجب مرگ صدها هزار انسان در ویتنام، یوگسلاوی و عراق شد. دولت های امپریالیستی با استفاده از تمامی شیوه ها، ازجمله جنگ ها، فشار سیاسی و اقتصادی سعی می كنند كشور های مستعمره سابق را در سیستم كاپیتالیسم حفظ كنند و مانع رشد و شكوفائی این كشور ها شوند. كاپیتالیسم با استثمار و غارت وحشیانه مواد خام جهان، بویژه در مستعمرات سابق و نابودی محیط زیست خطر جدی را متوجه بشریت می سازد. سالانه صدها میلون تن مواد مضر به اتمسفر زمین اضافه می شود.

در روسیه كنونی جنایات كاپیتالیسم قابل مشاهده است. آنچه را كه مربوط می شود به دموكراسی، حقوق و تضمین های اجتماعی در روسیه كنونی، میتوان گفت كه تحصیل و خدمات پزشكی دیگر مانند دوران سیستم سوسیالیسم رایگان نیست. توده های عظیم مردم بیكار و در فقر بسر می برند. سوسیالیسم كه اساس آنرا مالكیت عمومی بر وسائل تولید و شیوه برنامه ریزی مدیریت تشكیل می دهد، بمثابه مرحله اولیه كمونیسم در اتحاد شوروی، خلق های روسیه را از خشم تزاریسم رهانید و به آنان دولت ملی، تحصیل ملی, اقتصادملی نیرومند و فرهنگ ملی را هدیه نمود و تمامی امكانات زندگی را برای مردم زحمتكش فراهم ساخت.
منتقدان اتحاد شوروی از خود سئوال کنند که چرا "دمكراتها" در غرب به بررسی و محكوم كردن جنایات وا قعی كاپیتالیسم نمی پردازند؟ چرا منتقد خطراتی که نظام امپریالیستی برای بشریت و زمین بوجود آورده نمی شوند؟

راه توده 134 28.05.2007