راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

کردستان عراق
پل پيروزی
کردهای ترکيه نيست!
اميرعلی لاهرودی
 

 

عراق يگانه کشور عربی در خاورميانه است که بعد از خروج انگليس و کسب استقلال بعنوان کشور کودتا زده، ديکتاتور پرور و جنگ افروز شناخته شده است.
حمله نظامی آمريکا و انگليس اوضاع بد را در منطقه و در داخل عراق بدتر کرد. عراق در دو جبهه جنگ، در جبهه ضد آمريکائی و در جبهه جنگ داخلی ميسوزد. جنگ ميان مذاهب با شدت ادامه دارد. سنی، شيعه را، شيعه، سنی را قتل عام می کند. در اين جبهه جنگ خط مشخص وجود ندارد. هر روز، با انفجار بمب در کوچه و خيابان همه شهرها، بويژه در بغداد، دهها نفر کشته و زخمی می شوند. صدهاهزار عراقی زادگاه خود را ترک کرده و در کشورهای همسايه عربی پناه گرفته اند.
در اين وسط، شاخه نظامی کردهای ترکيه(پ.کا. کا.)، مقيم کردستان عراق عمليات نظامی خود را عليه ارتش ترکيه افزايش می دهد. سربازان ترکيه را در مرز عراق و ترکيه می کشند و يا به اسارت می گيرند. عمليات نظامی پ. کا. کا. وضع بحرانی را در منطقه بحرانی تر نموده است. دولت ترکيه از حملات نظامی پ. کا. کا. نميتواند ناراحت نشود. زيرا کردهای ترکيه چريک ها مسلح خود را در منطقه امن، در کردستان عراق متمرکز کرده و بدون اعلان جنگ دولت ترکيه را به چالش می کشد تا وضع آرام در اين کشور بهم بخورد، ثبات سياسی مختل شود، جنگ از خاک عراق به داخل ترکيه کشانده شود.
در چنين شرايطی دولت خودمختار کردستان عراق واکنش قاطع از خودشان نمی دهد و به دولت ترکيه اخطار می كند و از آن می خواهد از حمله به پايگاههای پ. کا. کا. در خاک کردستان عراق خودداری کند بدون اينکه برای برچيدن پايگاههای پ. کا. کا. در عراق اقدام عملی انجام دهد.
دولت آمريکا نيز به ترکيه توصيه می کند از شدت عمل عليه پ. کا. کا. بکاهد و به پايگاههای نظامی پ. کا. کا. در کردستان عراق حمله نکند.
عليرغم همه اين هشدارها ارتش صد هزار نفری ترکيه در مرز عراق متمرکز شده و ضربات هوائی خود را عليه پايگاه پ. کا. کا. به شدت ادامه ميدهد و حمله زمينی را به بعد از ديدار نخست وزير ترکيه با رئيس جمهور آمريکا موکول می نمايد.
در چنين وضع بغرنج و متشنج در منطقه کردهای مسلح ترکيه بايد اين واقعيت را درک کنند که با بکار گرفتن عمليات نظامی نميتوان دولت ترکيه را وادار کرد در مقابل پ. کا. کا. عقب نشين کند و خواست های اين سازمان را به پذيرد، به تشکيل دولت (مستقل و يا خود مختار) کرد ترکيه تن دهد.
پ. کا. کا. ٢٠ سالست با استفاده از اراضی شمال عراق هم در سال های حکومت صدام ديکتاتور و هم در عراق اشغال شده به جنگ مسلحانه عليه دولت ترکيه ادامه می دهد. اين جنگ ٢٠ سال ديگر هم ادامه يابد آينده ندارد. کردها از زمره ملت های «غير تاريخی" هستند که هرگز حکومت خاص خودشان را نداشته اند، تنها کردهای عراق هستند که با حمايت آمريکا به حکومت خود مختار دست يافته اند. معلوم نيست بعد از خروج آمريکا از عراق وضع سياسی در عراق چه شکلی به خود خواهد گرفت. زيرا ترکيه بهيچوجه آمادگی ندارد به کردهای مقيم اين کشور حق هويت قائل شود، و اداره امور داخلی منطقه کرد نشين را به خود کردها واگذار کند.
ترکيه، سويس در اروپا و هندوستان در جنوب آسيا نيست. ساليان دراز وقت لازم است که روحيه برتری طلبی در محافل بالای کشورهای کثيرالملله خاورميانه عوض شود و همه ساکنين اين کشورها از حقوق مدنی بر خوردار شوند.
در عين حال پ. کا. کا. بايد درک کند که مبارزه مسلحانه نمی تواند عمليات برون مرزی به موفقيت های نظامی دست يابد. ما در تاريخ معاصر شاهد مبارزات مسلحانه بوده ايم. در چين، ويتنام، در الجزاير و کوبا با بکار گرفتن مبارزه مسلحانه به پيروزی دست يافتند. اين کشورها شرايط خاص خودشان را داشتند. اين شرايط عبارت بود از:
1- قسمت مهم از اراضی چين از جانب ارتش ژاپن اشغال شده بود.
2- کمونيستهای چين با استفاده از موقعيت مساعد، با آغاز مبارزه مسلحانه عليه حکومت دست نشانده چانکای شک نيروهای ميهن پرستان کشور را بويژه دهقانان و صاحبان زمين را بسيج نمود. ٢٥ سال طول کشيد تا از دهات به شهرها حمله کند و حکومت را در دست بگيرد.
3- چينی ها مبارزه مسلحانه را نه در پايگاههای برون مرزی بلکه در داخل کشور آغاز گردند. روستاها پايگاه مطمئن برای شبه نظاميان چين بود.
4- شکست و تسليم ارتش ٣ ميليونی آن در منچوری ( اراضی چين) در برابر ارتش شوروی و تحويل دادن سلاح های مدرن ارتش ژاپن به ارتش رهائی بخش چين از جانب شوروی مهم ترين عامل تسريع پيروزی گرديد.
2- ويتنام: جنگ مسلحانه را عليه ارتش مستعمراتی فرانسه و عليه ارتش اشغالگر آمريکا در داخل کشور، در جنگل های ويتنام آغاز کرد. اين جنگ عليه تهاجم خارجی ها ٣٠ سال طول کشيد و سراسر ويتنام آزاد گرديد. در اين جنگ استقلال طلبانه، شوروی و چين پشت سر ويتنام ايستاده بودند. 3- الجزاير: مردم اين کشور نيز سالها عليه ارتش استعمارگر فرانسه جنگيدند و دولت مستقل الجزاير را تشکيل دادند.
4- کوبا: عده ای معدود از جوانان مبارز کوبا از خارج با کشتی کوچکی وارد کوبا شدند. در کوهستانهای کشور خود به جنگ چريکی پرداختند و از حمايت روستائيان برخوردار شدند و گروههای مسلح روستائی تشکيل دادند و با ارتش دولت دست نشاند جنگيدند و پيروز شدند.
چين و کوبا کوشيدند در آسيا و در آمريکای لاتين الگوی مبارزه مسلحانه اين دو کشور تکرار شود، اما پيروزی نصيب مبارزين کشورهای ديگر نشد. چه گوارا خواست تجربه کوبا را در بوليوی بکار گيرد اما خود و گروه مسلح وی کشته شدند زيرا روستائيان بوليوی از آنها پشتيبانی نکردند و يا نتوانستند پشتبانی کنند.
اکنون آمريکا بر سراسر جهان حکمرانی ميکند، در عراق ارتش صد هزار نفری آمريکا با مردم عراق می جنگ و اما نمی تواند در اين جنگ پيروز شود.
در چنين وضعی در جهان، حمله چريک های پ. کا. کا. به ارتش ترکيه و کشتن واسير کردن چند سرباز ترک، تنها وضع متشنج در منطقه را متشنج تر می کند. واکنش شديد نظامی ترکيه به عبارت دقيقتر، گشودن جبهه جديد از جانب پ. کا. کا. عليه ترکيه به اهداف ملی کردهای ترکيه صدمه ای جبران نا پذير وارد می کند، و حل مسئله ملی در ترکيه را غير ممکن می سازد.
رهبران پ. کا. کا. بايد راه عاقلانه تری را انتخاب کنند و از مبارزه مسلحانه دست بر دارند و بگذارند مسئله کرد در داخل ترکيه، از راه مسالمت آميز حل شود. حل مسئله در عين حال در شرايط ايجاد تفاهم ميان دولت مرکزی ترکيه و کردها، امکان پذير است بويژه شورای همکاری و امنيت اروپا در اين راستا همراه کردهای ترکيه است.

                                                                                                                                

                                                                                                                                   بازگشت