راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

این هشدار درک می شود؟
یگانه امید نجات از فاجعه
به صحنه فراخواندن مردم است!
 

هفته 16 آذر به پایان رسید. 16 آذر یک روز است، اما امسال این سالروز یک هفته به طول انجامید و شد "هفته 16 آذر"، زیرا امسال از چند روز قبل و تا چند روز بعد از 16 آذر، مراسمی به این مناسبت در دانشگاه ها – بویژه تهران- برپا شد. مقامات حکومتی و از جمله رهبر جمهوری اسلامی، علی لاریجانی رئیس مجلس (در دانشگاه شیراز)، محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و... هر یک، در یکی از روزهای هفته 16 آذر، در یکی از دانشگاه ها شرکت و سخنرانی کردند. احمدی نژاد نیز قرار بود در یکی از روزهای هفته 16 آذر در یکی از دانشگاه ها حضور یابد که این حضور به آینده نامعلوم موکول شد.
مرور سخنرانی ها و بیرون کشیدن نکات محوری مطرح شده در آنها، آشکار می سازد که میان همه آنها در باره گرهی ترین مسائل سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی راه حل های متفاوتی و اختلاف نظرات جدی وجود دارد.
برای مثال، علاوه بر مقاله نویسان مطبوعات و در حالیکه بسیاری از نمایندگان مجلس کنونی و نمایندگان دوره های گذشته مجلس، تقریبا تمام دولتمردان سابق جمهوری اسلامی، وزرائی که از کابینه آقای احمدی نژاد کنار گذاشته شده و یا خود از دولت بیرون آمده اند، رئیس جمهور سابق، رئیس مجلس خبرگان رهبری و حتی روحانیون بلند پایه قم نیز منتقد سیاست های دولت و بویژه شخص رئیس جمهوراند، رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی 16 آذر خویش در دانشگاه علم و صنعت از وی با برجسته ترین صفات تجلیل کرد. او در این تجلیل از کلمات و صفاتی استفاده کرد که پس گرفتن آنها بسیار دشوار است. برای مثال، او در باره آقای احمدی نژاد، وی را رئیس جمهوری «انقلابی، متعهد، کارآمد، فعال و شجاع» نامید و او را از «نمونه‌های بزرگ تربیت نیروهای برجسته در دانشگاه علم و صنعت» به شمار آورد.
این صفات و توصیفات اگر واقعا آگاهانه و سنجیده بیان شده باشد، دشوار می توان تصور کرد طرفداران سیاست نظامی- اتمی حاکم بخواهند اجازه دهند در ایران انتخاباتی برگزار شود که در آن مردم بتوانند به همه آن صفاتی که رهبر در باره رئیس جمهور برشمرد، پشت کرده و به شخص دیگری رای بدهند. اگر چنین شود، یعنی اگر مردم احمدی نژاد را انتخاب نکنند، به ارزیابی های رهبر از احمدی نژاد "نه" گفته اند و این به معنای تقابل آشکار مردم و در واقع نوعی رفراندوم نسبت صلاحیت رهبر. رهبری که به گفته محمد خاتمی، 70 درصد اختیارات حکومتی را دراختیار دارد. حتی اگر هیچ اصلاح طلب و منتقد شناخته شده سیاست حاکم – نظیر خاتمی، کروبی، حسن روحانی، عبدالله نوری، معین، میرحسین موسوی و...- هم کاندیدای ریاست جمهوری نشود و یا از سد شورای نگهبان نتواند عبور کند، و باز مردم به فرد دیگری از میان افراد جناح راست موسوم به اصولگرا که کاندیدای انتخاباتی شده باشد رای بدهند، نتیجه همان است که گفتیم. یعنی "نه" به رهبر و ارزیابی های او از احمدی نژاد و دولت او است! مگر انتخاباتی برگزار شود که تنها یک تن در آن کاندیدا شود و آن فرد نیز احمدی نژاد باشد! و یا کسانی را در کنار وی برای رقابت قرار دهند که مردم هیچ آشنائی – حتی با نام وی- نداشته باشند و تبلیغات انتخاباتی نیز به گونه ای سازمان یابد که جز آقای احمدی نژاد "تابلو" – اصطلاحی که مردم ایران اکنون سالهاست با آن آشنائی کامل دارند- نباشد! یعنی شناخته شده نباشد. این درحالی است که در هفته 16 آذر، هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، حسن روحانی و حتی علی لاریجانی رئیس مجلس نیز در سخنرانی ها و مصاحبه های مطبوعاتی خود از ناکارآمدی رئیس دولت، نقش دولت احمدی نژاد در بحران اقتصادی و گرانی، برباد رفتن پول نفت بشکه ای 145 دلار، سیاست های "شعار"ی، سفرهای بی حاصل استانی رئیس جمهور که مجلس سرگرم تحقیق و تفحص پیرامون مخارج و حاصل آنست، سیاست خارجی منجر به انزوا و... انتقادهای مستند به آمار و ارقام کرده اند.
آنچه که رهبر جمهوری اسلامی درباره دولت نهم و شخص احمدی نژاد در مراسم 16 آذر امسال گفت، از سوی بالاترین فرماندهان سپاه نیز تکرار شد و همخوانی کامل بین رهبر و فرماندهان سپاه در حمایت از احمدی نژاد به نمایش گذاشته شد و این یعنی مقاومت نظامی در برابر منتقدان و مخالفان سیاست نظامی حاکم. برای نمونه، سردار سرلشگر "فیروزآبادی" رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و رئیس سابق امپراطوری مالی "بنیاد مستضعفان" در سخنرانی که خبرگزاری ایلنا، در آستانه سخنرانی 16 آذری رهبر از وی منتشر کرد گفت:«احمدی نژاد حرف های نو آورد. بروید از تمام دنیا رای بگیرید، می گویند احمدی نژاد. او از مظلومیت فلسطینی ها دفاع کرد، طرح های نو آورد که توانست بر سیاست استکبار جهانی تاثیر بگذارد. مواضع دولت احمدی نژاد افتخار هسته ای ایران را به نتیجه رساند، مقاومت احمدی نژاد نتیجه داد، نه ساخت و پاخت های سازشکارانه قبلی. باید به آن کسی که به رهبر بگوید: بله، ما به او بله بگوییم.»
به این ترتیب و بر مبنای این گفته های کانون های اصلی قدرت حکومتی، هیچکس نمی تواند پیش بینی کند که وقوع چه حوادثی، چنین ارزیابی و چنین ستایشی از دولت آقای احمدی نژاد را می تواند نقش برآب کند و یا چنان تغییر دهد که قدرت ناچار شود رای واقعی مردم را بپذیرد و سکان دار شدن فرد دیگری را بعنوان رئیس جمهور بپذیرند. یورش سهمگین مردم به پای صندوق های رای برای گفتن "نه" به آن ارزیابی که رهبر و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از احمدی نژاد کرده اند، ممکن و عملی خواهد شد؟ انگیزه ای برای این یورش سهمگین در مردم ایران وجود دارد و یا در ماه های آینده بوجود خواهد آمد؟ پاسخ زمانی می تواند مثبت باشد که با صراحت کامل به مردم گفته شود "دعوا" و "اختلاف" بر سر چیست؟
اگر چنین نشود، با استناد به سخنان رهبر و سرلشگر فیروزآبادی، ما بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران که در تیرماه آینده برگزار خواهد شد نیز، با همان سیاست های اتمی، خارجی، داخلی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی روبرو خواهیم بود که اکنون هستیم.
بدین ترتیب است که ما یکبار دیگر تکرار می کنیم، که بحث نه بر سر احمدی نژاد، بلکه بر سر ادامه و یا توقف آن سیاستی است که در 4 سال گذشته جمهوری اسلامی آن را سیاستی انقلابی- نظامی اعلام کرده و ادامه داده است. انقلابی که اکثریت نزدیک به مطلق مردم ایران در آن شرکت کردند و در رفراندوم آن نیز98 در صد مردم حاضر شدند، با عبور حاکمیت از آرمان های واقعی انقلاب 57 و خیانت به اصول اقتصادی و اجتماعی و سیاسی مندرج در آن، اکنون وارد ماجراجوئی بزرگی شده که سکاندار آن فرماندهان سپاه و رهبر جمهوری اسلامی و کانون های بزرگ اقتصادی – نظامی پنهان از چشم مردم اند. نام این ماجراجوئی و اندیشه تسلط نظامی بر منطقه و قبضه بازارهای آن را درخفا گذاشته اند: "انقلاب نظامی"!
نام و سیاستی که تباهی فرهنگی و اقتصادی، سیاسی و حتی مذهبی، غارت منابع ملی و بردن کشور به کام جنگ و ویرانی و برباد دادن استقلال آن را بدنبال داشته و دارد. این همان انقلابی است که حزب نازی در آلمان رهبری آن را برعهده گرفت و تا 3 سال پس از شروع جنگ دوم جهانی نیز هیتلر بارها در سخنرانی های خود از آن باصطلاح "انقلاب" تمجید و به رهبری آن افتخار کرد!
ما در چنین شرایط دشواری برای عبور از یکی از خطرخیز ترین مقاطع تاریخ کشور قرار داریم. آیا این نگاه و هشدار از سوی همه مخالفان سیاست حاکم درک می شود؟


راه توده 207 22.12.2008

 


 

 فرمات PDF                                                                                                        بازگشت