راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

با کدام شعار و سیاست
می توان نماینده مردم شد
حتی اگر به مجلس راه نیافت
 

 

در سرمقاله شماره گذشته راه توده، سخن را اینگونه آغاز کردیم که انتخابات مجلس هشتم، که حاکمیت کنونی جمهوری اسلامی چنین بی‌پروا درتدارک فرمایشی کردن آن است، تنها یک "انتخابات" نیست. کشف و بیان انگیزه های پنهان طراحان انتخاباتی که شاهد تدارک آن هستیم، به مراتب مهم تر از خود انتخابات و مجلس آینده است.
بدینگونه است که بحث های مربوط به نقش شورای نگهبان در غربال کردن داوطلبان و به مجلس بردن "خودی" های این مرحله، یا دلائل و مانورهائی که رهبر جمهوری اسلامی دراین ارتباط می کند و یا نقشی که دولت در این زمینه برعهده دارد، مهم هست، اما نه باندازه همین نقش در سالهای پشت سر مانده. برای مردمی که تا زانو در مرداب گرانی و تنگنای تامین نان شب گیر کرده اند نیز، این بحث ها، اگر در گذشته جاذبه ای داشته، اکنون ندارد، مگر به این شرط، که با افشای انگیزه های واقعی و پنهان در پشت مانورهای حکومت همراه شود. یعنی صاف و ساده به مردم گفته شود، چرا می خواهند یک مجلس فرمایشی تر و یکدست تر تشکیل دهند و هدف و یا گام بعدی حکومت چیست!
ازاین مرحله به بعد است که کارزار انتخابات مجلس هشتم به دو عرصه تقسیم می شود. عرصه ای که در آن باید پرچم افشای انگیزه های تشکیل مجلس فرمایشی و نظامی را فاش کرد و عرصه دیگر اعلام مخالفت با آن سیاست هائی است که چنین مجلسی را نیاز دارد. این کارزاری است برای توده مردم قابل درک و فهم و هراندازه که جسارت بیان حقایق بیشتر باشد، بسیج مردمی برای ورود به این کارزار عملی تر و وسیع تر. تردید نیست که این گامی است بزرگ و پرهزینه، اما کدام تحول در جهان کم هزینه بوده، که درایران چنین باشد؟ طبیعی است که بیان مخالفت با سیاست جنگی و نظامی حکومت کنونی و باز کردن ریشه بحران اقتصادی و ربودن نان مردم از سفره آنها و کردن آن در شکم سیاست نظامی و جنگی هزینه بردار است. هزینه بردار است، زیرا همانقدر که هوشیار کننده مردم است و پرتوان برای به میدان فراخواندن آنها، رسوا کننده طراحان انتخاباتی فرمایشی برای تشکیل مجلسی "تحت امر" نیز هست. اما باید بخاطر داشت که هزینه ای که در این مرحله احتمال پرداخت آن وجود دارد، بمراتب کمتر از هزینه جنگی ویرانگر و تقسیم کننده ایران است!
این توضیحات و مقدمات کافی و رسا نیست، مگر گفته شود، شعار و سیاست هر نیروی اصلاح طلب و تحول خواهی در این انتخابات و هر رویداد مشابه دیگری در جمهوری اسلامی کنونی چه باید باشد؟
ما عمیقا بر این عقیده ایم که یگانه شعار بسیج کننده و آگاه کننده مردم برای انتخاباتی که در پیش است، "مخالفت با خطر جنگ" است. آن که می گوید می خواهم به مجلس بروم و شورای نگهبان صلاحیت او را تائید نمی کند، اگر نگوید طرفدار چیست و به چه دلیل شورای نگهبان صلاحیتش را تائید نمی کند، و اگر صراحت کلام در مخالفت با سیاست نظامی و جنگی و امنیتی حاکم نداشته باشد و از خطر جنگ با مردم سخن نگوید، حتی اگر به هر دلیل در لیست تائید صلاحیت ها نیز گنجانده شود، بازنده است. و این صراحت بیان و صداقت سیاسی ممکن نیست، مگر ابتدا خود به این یقین رسیده باشد که مجلس هشتم، می رود تا جاده صاف کن قانونی سیاست جنگی باشد. سیاستی که به فعالیت های اتمی گره خورده و تنها ساده لوحان فریب مانورهای حکومت از یکسو و قدرت های بزرگ جهانی از سوی دیگر را در این عرصه می خورند. این دو دست، ایران را می خواهند به گرداب بزرگترین حوادث این قرن ببرند و آن که امروز در برابر این فاجعه می ایستد، حتی اگر به مجلس هم نرود، نماینده مردم است، زیرا در جبهه مردم ایستاده و بنام مردم، حرف دل مردم را زده است.
ریشه های فاجعه 8 سال مقابله خونین و پرتوطئه با اصلاحات و 3 سال فاجعه دولتمداری احمدی نژاد و سهم رهبر جمهوری اسلامی در تمام رویدادهای دو دهه گذشته، در همینجا نهفته است. حتی اگر با بهانه و انگیزه گسترش شیعه، حفظ جمهوری اسلامی، مقابله با فرهنگ غربی و... بخواهند این میوه تلخ را به مردم بخورانند، ما وظیفه داریم درباره هسته تلخ تر از زهر آن با مردم سخن بگوئیم. این سیاست – نظامی گری و جنگ طلبی و اتم خواهی- انگیزه های پرقدرت اقتصادی نیز دارد و مجلس هشتم را برای پوشش قانونی دادن به این انگیزه ها فرمایشی و سلطنتی می خواهند. ما دراین باره نیز در سرمقاله های دوران اخیر راه توده نوشته ایم و بازهم خواهیم نوشت. بی شک اطلاعات و آمار و ارقام کافی دراختیار ما نیست، اما تصور یقین داریم که در شناخت سمت گیری ها و گرایش ها اشتباه نکرده‌ایم. وقتی نوشتیم می خواهند به تقلید از پاکستان و ترکیه، سکان های اقتصادی را بدست نظامیان – سپاه و بسیج- بدهند، با امروزی که در آن قرار داریم، هنوز سالها فاصله داشتیم، اما سمت گیری را درست دیده بودیم.
پیرامون این سمت گیری نیز در شماره آینده خواهیم نوشت!


راه توده 164 28.01.2008

 

 فرمات PDF                                                                                                        بازگشت