راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

ایران
قدرت جهانی است؟
هدایت احمدی


1- تولید ملی منشاء قدرت هر حكومتی: " ارزش ناخالص ملی دولت ایالات متحد امریكا در سال حدود 13000 میلیارد دلار می باشد."
آنچه ایالات متحد امریكا را قدرتمند كرده و این كشور را تبدیل به یك قدرت درجه اول اقتصادی- نظامی و در جهان كرده چیزی نیست جزء آن تولید ناخالص سالانه فوق.
سئوال: 13000 میلیارد دلار از كجا آمده است؟
جواب : فقط از تولید از تولید از تولید .
تولید فوق علاوه بر تامین زندگی مادی و اشتغال نسبتا كامل تمام نیروی كا ر در امریكا توانسته و می تواند مقدار زیادی از آن را به كشور های دیگر جهان صادر كند و هر وقت كه نخواست می تواند صادر نكند و كشور و یا كشور های دیگر را زیر فشار مادی و معنوی قرار دهد. و آنها را وادار به اطاعت از خود كند.

2- جمهوری اسلامی ایران قدرت اول منطقه و جهان
"ما قدرت اول جهان هستیم و می خواهیم قدرت اول جهان بشویم. " احمدی نژاد.
- اول اینكه این آرزو فی نفسه ایرادی ندارد. هر كسی از جمله احمدی نژاد و دیگر رهبران جمهوری اسلامی ایران می توانند این چنین آرزو و آرزو هایی شبیه آن بكنند و داشته باشند.
- دوم اینكه این آرزو ها نیاز به ابزار هایی دارد كه باید آن را فراهم كرد و گرنه همه اش باد هواست.
قبل از هر چیزی لازم است گفته شود ظاهرا حرف های احمدی نژاد انعكاس حرف های دیگر رهبران اصلی جمهوری اسلامی ایران است كه یا جرئت نمی كنند آن را بیان كنند و یا صلاح نمی دانند كه آنها را خودشان بیان كنند و به احمدی نژاد می گویند بگو ما پشتت هستیم.
ظاهرا احمدی نژاد و بقیه رهبران جمهوری اسلامی ایران الگویشان امپریالیسم امریكا ست. و می خواهند جا پای ایالات متحد امریكا و طبقه حاكمه امریكا بگذارند. ظاهرا انگلستان ، فرانسه، ژاپن و.... را قبول ندارند . چرا؟

3- چگونگی قدرت اول شدن جمهموری اسلامی ایران

در مورد چگونگی قدرت اول جهان شدن ودر این مقام ماندن دو نظر وجود دارد.
نظر اول- این نظر معتقد است وقتی جمهوری اسلامی می تواند قدرت اول جهان بشود و قدرت اول جهان بماند كه دارای اقتصادی تولیدی باشد و پایه اقتصاد آن بر پایه تولید ملی باشد . مشخصات و پایه های تولید داخلی را می توان بصورت زیر خلاصه كرد:
- تحكیم تولیدات صنعتی و كشاورزی ملی و داخلی
تولید انواع كالا در داخل در سطح جامعه باعث ایجاد اشتغال آبرومند با در آمد كافی برای همه نیروی كار- مرد، زن، جوانان – موجود در جامعه خواهد شد. به عبارت دیگر شغل های موجود را حفظ خواهد كرد و با توسعه سرمایه گذاری- بخش عمومی، بخش خصوصی، تعاونی- اشتغال جدید برای نیروی تازه به بازار كار آمده به وجود می آورد.
نتیجه همه اقدامات فوق زندگی آبرومند برای تمام خانواده ها و نیروی كار، مسلما تمام نیروی فوق از دولت و حكومت فوق – در اینجا از جمهوری اسلامی ایران- پشتیبانی خواهد كرد، نتیجه نهایی این است كه دیگر توپ كار نمی كند و هر نیروی خارجی با میلیونها نیروی كار منسجم و مدافع از مملكت و دولتشان روبرو می باشد.

كنترل واردات به ویژه واردات كالا های مصرفی
برای حمایت از تولیدات داخلی- صنعتی و كشاورزی - لازم است واردات بویژه واردات مواد مصرفی كنترل و برنامه ریزی شود، اولویت مصرف برای تولیدات داخلی باشد و در صورت كمبود واردات مورد نیاز را وارد و در عین حال برنامه ریزی برای افزایش كمی و كیفی تولیدات را باید در دستور كار قرار داد. .

نظر دوم – عدم وابستگی قدرت جمهوری اسلامی ایران به تولید ملی
طرفداران نظر فوق – كه به وفور در بین رهبران جمهوری اسلامی ایران منجله احمدی نژاد، میر كاظمی و...... و نیز در بازار واصناف الی غیر النهایه وجود دارند - معتقد هستند كه قدرت در جمهوری اسلامی نه در تولید و نه در ثروت و سرمایه ملی می باشد. به عبارت دیگر می توان با تولید نابود شده- كارخانه های تعطیل شده، اراضی لم یزرع و بدون كشت و كار، بنگاه های نابود شده – با یك مشت مردم بیكار و غوطه خورده در فقر مادی، یك مشت مردم معتاد و بنگی قدرت اول جهان بود.
ضمنا عده ای از رهبران بخش خصوصی و بخش دولتی معتقد هستند وظیفه ما این است كه هر چه بیشتر با واردات حتی تا 200 میلیارد دلاری تولید ملی موجود و باقی مانده را نابود كنیم، اشتغال موجود را نابود كنیم و لزومی به سرمایه گذاری برای اشتغال جدید نیز وجود ندارد.

آیا شرایط كنونی در جمهوری اسلامی منطبق بر كدام نظر های فوق می باشد؟
قبل از هر چیز لازم است مشخصات اقتصاد كنونی فهرست وار گفته شود تا در مورد سئوال فوق قضاوت شود.
- واردات رسمی 48 میلیارد دلاری رسمی و 20 تا 30 میلیارد دلاری قاچاق و پنهان.
- تعطیلی وسیع كارخانه ها و بنگاه های تولیدی.
- بیكاری روز به روز نیروی كا ر كارخانه ها و مراكز تولیدی فوق.
- بیكاری رسمی 3 میلیون نفری كه رقم واقعی آن 6 تا 7 میلیون نفراست.
- فقر مطلق و فقر نسبی تقریبا 20 درصدی- 12 تا 14 میلیون نفری- كل جمعیت ایران.
- اعتیاد فزاینده.
- ......
4- قضاوت نهایی :قضاوت نهایی با توجه به كل موارد گفته شده می تواند راحت با شد.
- قضاوت احمدی نژادی و خط احمدی نژاد : ما در حالت دوم هستیم ولی این نشانه های پیشرفت و توسعه و قدرتمند شدن جمهوری اسلامی ایران است. به عبارت دیگر واردات 70 تا 80 میلییارددلاری، بیكاری 6 تا 7 میلیون نفری ، نا بودی صنایع و كشاورزی و.... ما را تبدیل به یك قدرت جهانی كرده است.
- قضاوت دیگر : اقتصاد ما عمدتا در حالت دوم می باشد كه نشانه كاهش روز به روز قدرت جمهوری اسلامی در منطقه و جهان می باشد. و به زودی ما تبدیل به زائده اقتصا د جهانی غرب خواهیم شد و شاید هم شده ایم ، خودمان نمی دانیم.
- قضاوت نهایی با یك به یك مردم است.


راه توده 181 16.06.2008
 

 فرمات PDF                                                                                                        بازگشت