دو
سرهنگ
زیر سایه درخت سرانجام
ثروت و قدرت
امیرعلی لاهرودی
تراژدی انسان از آنجا شروع شد
که جامعه برای دسترسی به مایحتاج زندگی به دو قطب تقسیم شد. از این طریق
قطب بندی در جامعه گسترش یافت و نهادینه شد. قرن ها و عصرها گذشت. شکاف در
جامعه عمیق تر گردید، اختراعات پشت سرهم در دو قرن اخیر، قطب بندی را
گسترده تر گرداند و آنرا به پدیده جهانشمول مبدل ساخت.
٨٨ سال قبل در ایران عقب مانده نیمه مستعمره در همسایگی روسیه سرهنگ قزاقی
بنام رضاخان از طریق کودتای نظامی به قدرت دست یافت، آخرین پادشاه قاجار را
از قدرت کنار زد. صاحب تخت و تاج شاهنشاهی ٢۵٠٠ سال ایران زمین گردید.
٩٠ سال قبل کارگران و دهقانان محروم روسیه سلطنت ٣٠٠ ساله ای تزاری را
سرنگون کردند. جامعه ای را پایه ریزی کردند که در آن برابری، برادری و قسط
و عدل بر قرار گردید. ضد کمونیستها در جلد کمونیست ناب به عبارت دقیق تر
گرگ های تیزدندان در پوست گوسفند جامعه عدالتخواه را تکه پاره کردند. ثروت
بیکران، یعنی حاصل عرق جبین زحمتکشان را میان خود تقسیم نمودند. صاحب ثروت
باد آورده ای شدند که تاریخ هرگز شاهد آن نبود و نخواهد بود.
رضا شاه در عرض ١٦ سال سلطنت، به یکی از بزرگ مالکان ایران تبدیل گردید.
دهات مازندران و گیلان را بدون پرداخت کوچکترین وجه به مالکیت خود درآورد و
یکی از بزرگ مالکان ایران شاهنشاهی گردید.
گورباچف آخرین دبیرکل حزب کمونیست و آخرین رئیس جمهوری روسیه شوروی، زمینه
را برای متلاشی کردن اتحاد شوروی فراهم نمود. یلتسین کمونیست عالی مقام، با
استفاده از شرایط مساعد، مقام اولین رئیس جمهوری روسیه را در دست گرفت و
ثروت روسیه را به حراج گذاشت و خود از این خان یغما، ثروت کلان دست و پا
کرد. این مرد میگسار از اداره کشور عاجز ماند. قدرت را به نایب سرهنگ کا.
گ. ب تحویل داد و با بدست آوردن امنیت جانی و ثروت باد آورده خود، از قدرت
کنار رفت.
رضا شاه با ورود ارتش بریتانیا و شوروی به ایران، سلطنت را به فرزند خود
تحویل داد و خود از کشور خارج شد. در تبعید در آفریقای جنوبی مرد. جنازه او
را در مصر به خاک سپردند. فرزند او بعد از بیرون رفتن ارتش خارجی و تحکیم
قدرت حکومتی جنازه پدر را به ایران آورد و در آرامگاه شاهانه مدفون نمود.
نایب سرهنگ کا. گ. ب ولادیمیر پوتین بعد از تحویل گرفتن قدرت با مشکلات
عدیده و هرج و مرج لجام گسیخته روبرو گردید. اما طولی نکشید که با تکیه به
نیروی نظامی، آرامش را به روسیه باز گرداند، بخت بر وی لبخند زد. بهای نفت
و گاز به شکل جهش وار بالا رفت. نوکیسه ها و صاحبان چاه های نفت و گاز از
جمله پوتین، ثروت کلان حکومت و مردم گرسنه روسیه را در دست خود متمرکز
نمودند و در قدرت حکومتی جایگاه خود را مستحکم نمودند.
انتخابات دومای دولتی در پایان سال ٢٠٠٧ و انتخابات ریاست جمهوری ٢ مارس
سال ٢٠٠٨ نشان داد که براستی قدرت ثروت می آفریند و ثروت قدرت را می
پروراند.
هم در زمان حکومت یلتسین و هم بعد از یلتسین گروه کوچکی حاکمیت را قبضه
کردند و بشکل گروهی آنرا اداره نمودند.
پوتین وارث یلتسین، مدود اف وارث و شریک او در ثروت و قدرت، در عالی ترین
مقام دولتی جا عوض کردند. پست ریاست جمهوری به مدوداوف، نخست وزيری به
پوتین حواله گردید. اداره کشور به شکل دیگری تقسیم شد. بدین ترتیب، دموکرات
ها از این به بعد حکومت توتالیتر را به شکل دسته جمعی در دست خود خواهند
داشت. زیرا روس ها، مردمان سر به زیر و تابع قدرت هستند. در این سناریو،
گرداننده نمایش، از پشت پرده آنرا اداره خواهد نمود. در انتخابات دوما، حزب
حاکم پوتین ٦۵ % آراء و در انتخابات رياست جمهوری ٧٠% آراء را بدست آوردند.
در این دو انتخابات، برای گروه حاکم به جزء حزب کمونیست، رقیب دیگری وجود
نداشت. این حزب نیز با دست بردی که قدرت به اوراق رأی زد مجبور شد به
کمترین رأی(١٧%) اکتفا کند.
ما در این نوشته کوتاه، دو کشور ایران و روسیه را کنار هم گذاشتیم و دیدیم
که در دستيابی به قدرت، قدرتی که یگانه ابزار برای چنگ زدن به ثروت است.
دین و مذهب در عقب ماندگی و پیشرفتگی کشور کوچکترین تأثیری ندارد.
انسان صرف نظر از ملیت، قومیت، تمدن، حریص ثروت و ثروت اندوزی است. برای
دستيابی به آن، از هر وسیله ( هدف وسیله را توجیه می کند) استفاده میکند.
سرهنگ قزاق در ایران به پادشاهی رسید، سلسله شاهنشاهی پهلوی را پایه گذاری
کرد و ثروتمند ترین خانواده در خاورمیانه شد. اما، قهر زمان، بعد از نیم
قرن چراغ این سلسله قهار را خاموش نمود.
سرنوشت نایب سرهنگ "ک. گ ب" در روسیه با سرنوشت سرهنگ قزاق در ایران همگون
است. او نیز نخواهد توانست از قهر زمان در امان باشد.
راه توده 170 10.03.2008
فرمات PDF
بازگشت